چ٫ اردیبهشت ۱۹ام, ۱۴۰۳

معماری گمشده اسلامی- ایرانی

محمد منان رئیسی در کانال شخصی خود در پیام‌رسان ایتا نوشت: چرا اثری از معماری ایرانی – اسلامی در بنا‌ها دیده نمی‌شود؟

 محمد منان رئیسی در کانال شخصی خود در پیام‌رسان ایتا نوشت: چرا اثری از معماری ایرانی – اسلامی در بنا‌ها دیده نمی‌شود؟ این پرسش، عنوان یادداشتی است که امروز به قلم قائم مقام محترم وزارت میراث فرهنگی درباره جلسه ایشان و وزیر محترم با جمعی از معماران و شهرسازان در برخی رسانه‌ها منتشر شده است. خدمت مدیران مربوطه و در پاسخ به پرسش ایشان عرض می‌شود که مهم‌ترین مانع آن است که برخلاف آنچه در نام این وزارتخانه دیده می‌شود (یعنی بر خلاف واژه فرهنگی در عنوان وزارت میراث فرهنگی)، نگاه حاکم بر معماری و شهرسازی (هم در وزارتخانه متبوع ایشان و هم در سایر ارگان‌های مرتبط نظیر وزارت شهرسازی و شهرداری‌ها و غیره) نگاهی غیر فرهنگی و صرفاً اقتصادی به مسائل معماری و شهرسازی است. اگر هم خیلی هنر کنیم نهایتاً به جای نگاه صرفاً اقتصادی، نگاهمان کالبدی یا تاریخی است و نه فرهنگی. اما تا زمانی که متوجه نباشیم که معماری، ظرف زندگی است و، چون مظروفش فرهنگی است، باید این ظرف را نیز به مثابه پدیده‌ای فرهنگی ببینیم توفیقی حاصل نخواهد شد. وقتی ۶۰ تا ۷۰ درصد از درآمد شهرداری‌هایمان را وابسته به تراکم فروشی و عوارض ساخت و ساز کرده‌ایم و هر پروانه ساخت جدید را به مثابه قلک پول جدیدی برای اداره شهرهایمان می‌بینیم، سخن گفتن از مسائل فرهنگی در معماری و شهرسازی به مزاح شبیه است.
نکته دیگر آنکه با توجه به استعمال واژه معماری ایرانی- اسلامی در عنوان یادداشت ایشان هم خدمت این برادر بزرگوار و هم خدمت سایر مدیران محترم وزارتخانه‌های مرتبط عرض می‌شود که واژه درست، واژه معماری اسلامی- ایرانی است و نه ایرانی – اسلامی که به غلط رایج شده است، زیرا در ترکیب این دو واژه، اسلام بیشتر متناظر با بینش‌ها و ارزش‌هاست و ایران بیشتر متناظر با کنش‌ها (اعم از کنش‌های جغرافیایی و اقلیمی و غیره) و از آنجایی که همیشه بینش مقدم بر کنش است، بنابراین واژه درست، واژه اسلامی- ایرانی است. اینکه حتی مدیران محترم وزارتخانه‌های مرتبط نیز درک درستی از ترکیب صحیح این واژه ندارند چندان شایسته نیست.
عرض خود را با فرمایشاتی از رهبر معظم انقلاب تکمیل می‌کنم: «استقلال اقتصادی مهم است، اما اول در زمینه فرهنگی عرض بکنم؛ استقلال فرهنگی به اعتقاد بنده از همه این‌ها مهم‌تر است. استقلال فرهنگی در این است که سبک زندگی را سبک زندگی اسلامی- ایرانی انتخاب بکنیم. سبک زندگی از معماری، از زندگی شهری، از زیست انسانی، از پیوند‌های اجتماعی تا همه مسائل گوناگون را شامل می‌شود. تقلید از غرب و از بیگانه در سبگ زندگی، درست نقطه مقابل استقلال فرهنگی است.» (۱۳۹۵/۳/۱۴)
باتوجه به بیانات ایشان، جا دارد مدیران محترمی که در شهرداری‌ها و وزارتخانه‌های متولی، همزمان با سر دادن شعار‌های اسلامی در حال تکثیر آپارتمان‌ها و قوطی کبریت‌های غربی هستند با خود بیندیشند که نسبت این نوع معماری با استقلال فرهنگی و سبک زندگی اسلامی- ایرانی چیست؟

روزنامه جوان

درباره نویسنده