کاشیکاری در اصفهان سرشار از نقشها، نمادها و رنگها
اصفهان به عنوان یکی از پایتختهای تاریخی و فرهنگی ایران، موزهای زنده از هنرهای اسلامی و ایرانی است. در میان این گنجینههای هنری، کاشیکاری جایگاهی ویژه و ممتاز دارد. این هنر و صنعت، نه تنها به عنوان پوشش معماری، بلکه به عنوان زبان بیان مفاهیم زیباییشناختی، دینی و فرهنگی در طول قرون متمادی به کار رفته است.
این هنر اصفهان، میراثی زنده و پویا است که در طول قرون، هویت بصری این شهر تاریخی را شکل داده است. این هنر که در دوره صفوی به اوج خود رسید، تنها یک تکنیک تزئینی نیست، بلکه زبان بیان فرهنگی، دینی و زیباییشناختی تمدن ایرانی- اسلامی است. ترکیب رنگهای آسمانی، نقوش نمادین و خطوط خوشنویسی، فضایی روحانی ایجاد میکند که بازتاب دهنده جهانبینی هنرمند مسلمان است.
تاریخچه و تحولات تاریخی
اگرچه استفاده از تزئینات سفالی و آجرکاری در معماری ایران به دوران پیش از اسلام بازمیگردد، اما اوج تکامل کاشیکاری به عنوان هنری مستقل در دوره اسلامی و به ویژه از دوران سلجوقی آغاز میشود. در اصفهان، بقایای کاشیهای نخستین در محراب مسجد جامع عتیق در قرن پنجم هجری نشاندهنده آغاز این راه است.
قرن دهم تا دوازدهم هجری یعنی در دوره صفوی بدون شک اوج شگفتانگیز هنر کاشیکاری در اصفهان است. با انتقال پایتخت به اصفهان توسط شاه عباس اول، این شهر به کارگاهی بزرگ برای هنرمندان تبدیل شد. میدان نقش جهان به عنوان قلب تپنده این تحول، بناهایی چون مسجد امام (ره)، مسجد شیخ لطفالله، کاخ عالیقاپو و سردر قیصریه را در خود جای داد که هر کدام نمونهای بینظیر از کاشیکاری هستند.
دوره قاجار و معاصر
در دوره قاجار، اگرچه شکوه دوره صفوی تکرار نشد، اما کاشیکاری با ویژگیهای جدیدی چون استفاده از رنگهای تندتر و نقشهای پرکارتر ادامه یافت. در دوران معاصر، هنر کاشیکاری در اصفهان با چالشهای حفظ سنت و همگامی با نیازهای مدرن روبرو شده است.
انواع کاشیهای اصفهان
کاشی معرق: این روش که پیچیدهترین و ظریفترین تکنیک کاشیکاری است، شامل برش قطعات کوچک کاشی به شکلهای هندسی یا گیاهی و ترکیب آنها برای ایجاد طرحهای پیچیده است. مسجد شیخ لطفالله نمونه اعلای این هنر است که در آن هزاران قطعه کوچک کاشی با دقتی میلیمتری کنار هم چیده شدهاند.
کاشی هفترنگ: در این روش، طرحها بر روی کاشیهای یکپارچه ترسیم و سپس با رنگهای مختلف لعاب داده و پخت میشوند. این تکنیک امکان ایجاد نقوش پیچیدهتر و منعطفتری را فراهم میکند. کاشیهای صحن مسجد امام اصفهان از شاهکارهای این سبک هستند.
کاشی معقلی: این تکنیک مبتنی بر ترکیب آجر و کاشی به صورت هندسی است و اغلب برای نوشتن کتیبهها یا ایجاد نقوش انتزاعی به کار میرود.
کاشی خشتی: استفاده از کاشیهای مربعشکل با نقشهای از پیش تعیین شده که در کنار هم تکرار میشوند.
نقوش هندسی به کار رفته در کاشی های اصفهان
استفاده از اشکال هندسی مانند ستارههای هشتپر، شمسهها و ترسیمهای پیچیده گرهچینی که نمادی از نظام هندسی عالم هستی در اندیشه اسلامی است.
نقوش گیاهی یا همان اسلیمی و ختایی که الهام گرفته از طبیعت هستند، شامل گردشهای مارپیچی ساقهها (اسلیمی) و گلها و برگهای ظریف (ختایی) میشوند. این طرحها نماد حیات و جاودانگی هستند.
یکی دیگر از نقوش استفاده شده در کاشی کاری های اصفهان، نقوش انسانی و حیوانی است که اگرچه به دلیل ملاحظات مذهبی استفاده از این نقوش در اماکن مذهبی محدود است، اما در کاخها و بناهای غیرمذهبی مانند عالیقاپو شاهد تصاویری از مجالس بزم، شکار و زندگی روزمره هستیم.
رنگهای غالب در کاشیکاری اصفهان
استفاده از خطوط مختلف اسلامی به ویژه خط ثلث، نستعلیق و کوفی برای نوشتن آیات قرآن، احادیث و اشعار بر سردر مساجد اصفهان معماری بینظیر و همچنین هویت را به این اماکن معنوی می بخشد.
ترکیب رنگ های آبی لاجوردی، فیروزه ای ، سفید و مشکی، زرد و طلایی و نیز سبز با نقوش اسلیمی و هندسی فضایی روحانی و باشکوه خلق می کند که بازتاب دهنده اوج هنر و اعتقاد دوران طلایی اسلامی در اصفهان است.
نمونههای کاشیکاری در اصفهان
مسجد شیخ لطفالله که به دستور شاه عباس اول ساخته شد، یکی از کاملترین نمونههای کاشیکاری معرق جهان است. گنبد یکپارچه این بنا با نقوش اسلیمی در هم تنیده و تغییر رنگ آن از آبی پررنگ در پایه به کرم در رأس، نشاندهنده نبوغ هنرمندان اصفهانی است. داخل مسجد نیز تماماً با کاشیهای معرق پوشیده شده و نورگیری از طریق پنجرههای مشبک، فضایی روحانی ایجاد کرده است.
خوانش اصالت معنا در کاشی های این گنبد یکی از شگفتانگیزترین و رازآلودترین حکایت هااست! اگر به طاووس میان خورشید ۸ پر (شمسه هشت) در مرکز تصویر این گنبد دقت کنید؛ در طول روز با کم و زیاد شدن نور، تصویری از پرهای باز طاووس ساخته شده با نور دیده میشود، که در هنگام اذان ظهر، پرهایش بسیار باز است!
مسجد امام یکی دیگر از این نمونه هاست؛ با دو ایوان رفیع، چهار ایوان کوچکتر، گنبد مرتفع و منارههای بلند، گویای اوج هنر کاشیکاری دوره صفوی است. کتیبههای خط ثلث به قلم علیرضا عباسی، ترکیب کاشی معرق و هفترنگ، و بازی نور و رنگ در فضای داخلی، این مسجد را به موزهای از کاشیکاری تبدیل کرده است.
کاخ عالیقاپو که محل استقرار حکومت صفوی بود، نمونهای بینظیر از تلفیق کاشیکاری با نقاشی دیواری است. تالارها و اتاقهای مختلف با موضوعات مختلف از صحنههای دربار تا مناظر طبیعی تزئین شدهاند. ایوان ستوندار این کاخ با کاشیهای هفترنگ و نقوش انسانی و حیوانی پوشیده شده است.
از دیگر این نمونه ها مدرسه چهارباغ است که آخرین بنای مهم دوره صفوی در اصفهان است، نشاندهنده تحول در هنر کاشیکاری به سمت ظرافت بیشتر و استفاده از رنگهای متنوعتر است. کتیبههای خط نستعلیق و نقشهای گل و مرغ در این بنا دیده میشوند.
مسجد جامع اصفهان که مجموعهای از سبکهای معماری در ادوار مختلف است، تحول کاشیکاری از دوره سلجوقی تا قاجار را به نمایش میگذارد. محراب الجایتو از دوره ایلخانی با گچبری و کاشیکاری مینایی، یکی از ارزشمندترین بخشهای این مجموعه است.
هنر کاشیکاری در اصفهان همچنان به صورت استاد-شاگردی و در کارگاههای سنتی آموزش داده میشود. دانشکدههای هنری دانشگاه اصفهان نیز دورههای آکادمیک در این زمینه ارائه میدهند. هرچند کارگاههای متعددی در محلههای قدیمی اصفهان مانند دردشت، نصرآباد و جویباره به تولید کاشی سنتی مشغول هستند. این محصولات علاوه بر مرمت بناهای تاریخی، برای تزئین خانههای مسکونی، هتلها و رستورانها نیز به کار میروند.
حفظ این میراث گرانبها نیازمند عزم ملی و بینالمللی است. از یک سو، حمایت از هنرمندان سنتی و آموزش نسل جدید ضروری است و از سوی دیگر، ثبت و مستندسازی آثار موجود و مرمت اصولی بناهای تاریخی باید در اولویت قرار گیرد. کاشیکاری اصفهان، همچون نگینی درخشان در تاج هنرهای اسلامی، شایسته توجه، حفظ و احیاست تا نسلهای آینده نیز بتوانند از زیبایی و معنویت این هنر اصیل بهرهمند شوند.
توسعه تحقیقات علمی در زمینه مواد و تکنیکها، ایجاد موزه تخصصی کاشیکاری، و تلفیق خلاقانه این هنر با معماری معاصر میتواند آیندهای روشن برای کاشیکاری اصفهان ترسیم کند. در نهایت، این هنر نه تنها بخشی از هویت تاریخی اصفهان، بلکه گوهری درخشان در گنجینه هنری بشریت است که حفظ آن وظیفهای فراملی و جهانی است.
درباره نویسنده

نویسنده
