عکاسی معماری بزرگ‌ترین رسانه برای معرفی میراث تاریخی ایران است

احمدپور گفت: ایران دارای حجم عظیمی از ابنیه تاریخی است، از این‌رو عکاسی معماری ژانری بسیار مهم و روبه‌رشد در کشور ماست. بزرگ‌ترین رسانه برای معرفی میراث تاریخی، همین عکاسی معماری است.

فرشید احمدپور، عکاس و نویسنده کتاب «درآمدی بر عکاسی معماری»، با تکیه بر تجربه هشت‌ساله عکاسی از حرم امام رضا (ع) و پروژه «سقف ایرانی»، نخستین کتاب تألیفی خود را به دانشجویان و عکاسان حرفه‌ای تقدیم کرده است؛ اثری که نه‌تنها خلأ منابع مستقل فارسی را پر می‌کند، بلکه با تمایز دقیق میان «عکاسی از معماری» و «عکاسیِ معماری»، نگاه تازه‌ای به مستند بودن، خلاقیت و آیندهٔ درخشان این ژانر در ایران ارائه می‌دهد. او که معماری معاصر را فاقد شاعرانگی می‌داند، امیدوار است این کتاب یادگاری ماندگار برای نسل جوان عکاسان باشد. با او درباره کتاب جدیدش با عنوان «درآمدی بر عکاسی معماری» گفت‌وگویی انجام دادیم که در ادامه می‌خوانید.

ایده اصلی نگارش کتاب «درآمدی بر عکاسی معماری» از کجا شکل گرفت؟

خودم عکاس هستم و در ژانرهای گوناگون فعالیت کرده‌ام، اما حوزه اصلی‌ام همواره عکاسی معماری بوده است. کتاب سومم با عنوان «شرق مقرنس» کتاب عکاسی‌ای بود که هشت سال صرف عکاسی از تمامی بخش‌های حرم امام رضا (ع) کردم و در سال ۱۳۹۹ منتشر شد. علاقه شدیدم به این حوزه باعث شد به فکر انتقال تجربه‌هایم در قالب کتاب بیفتم. البته یک تجربه شخصی به تنهایی نمی‌توانست کتابی مستقل شود؛ بنابراین به تجربه‌نگاری روی آوردم. طی یک سال سرفصل‌ها را طراحی کردم و در مقدمه کتاب توضیح دادم که چرا این ایده شکل گرفت. از مبانی عکاسی معماری آغاز کردم، تاریخچه آن را به‌صورت مختصر آوردم، بخش‌های فنی و علمی را تشریح کردم و در فصل‌های نهم و دهم، چهار پروژه شخصی‌ام را به‌صورت تجربه‌نگاری شرح دادم: از چگونگی شکل‌گیری ایده تا اجرا.

آیا در این زمینه خلأ خاصی در منابع فارسی احساس می‌کردید؟

خیر، خلأ به معنای نبود منبع نبود. ما کتاب تألیفیِ مستقل در این حوزه نداشتیم. البته استادی مثل دکتر محمد خدادادی مترجم‌زاده از دانشگاه هنر تهران چندین کتاب ارزشمند را در این زمینه ترجمه کرده‌اند. من در تدوین کتابم سراغ منابع فارسی نرفتم، زیرا بیشترشان ترجمه یا گردآوری از آثار خارجی بودند. مستقیم به منابع اصلی رجوع کردم.

بزرگ‌ترین چالش در مسیر نگارش کتاب چه بود؟

نگارش کتاب کار هر کسی نیست. استادم جناب کریم متقی عکاس و مدرس دانشگاه بیش از ۲۰ عنوان کتاب تألیفی و ترجمه دارند. سال‌ها کنار ایشان بودم و بسیار آموختم. پس از هشت ماه که نگارش کتاب را تمام کردم، به ایشان نشان دادم و پر از اشکال بود. با راهنمایی و کمک ایشان توانستم آن را سامان دهم و به ناشر تحویل دهم و کتاب «درآمدی بر عکاسی معماری» توسط نشر مرکب هنر در ۱۸۲ صفحه به چاپ رسید.

عکاسی معماری بزرگ‌ترین رسانه برای معرفی میراث تاریخی ایران است

در کتاب بر تمایز میان «عکاسی از معماری» و «عکاسیِ معماری» تأکید کرده‌اید. این تفاوت دقیقاً چیست و چرا اهمیت دارد؟

تجربه سال‌های حضورم در جشنواره‌های بین‌المللی معماری و کسب جوایز به من آموخت که این دو مفهوم کاملاً متفاوت‌اند. برای مثال، در جشنواره‌ای در ایتالیا میان ۱۰ فینالیست بودم. عکسی که جایزه ویژه گرفت، تصویر کارگری بود که چند آجر بر سر داشت در کوره‌پزخانه‌ای. آجر، ماده پایه معماری است. آن عکاس با تیزبینی از «آجر» عکاسی کرد و اثرش را به جشنواره معماری فرستاد؛ این «عکاسیِ معماری» است، نه صرفاً «عکس از بنا». هوشمندی عکاس در انتخاب سوژه‌ای است که در قالب مفهومی معماری می‌گنجد. ممکن است کسی از شکاف دیوار خشتی عکاسی کند؛ این عکاسیِ معماری است و می‌تواند در پژوهش نیز به کار رود. اما عکسی سانی‌مانتال از مسجد کبود یا میدان ساعت، کارت‌پستال معماری است. در کتاب، فصل جداگانه‌ای به این نوع عکس‌ها اختصاص داده‌ام.

این کتاب را بیشتر متن آموزشی می‌دانید یا تلاشی برای بازتعریف نگاه به فضا؟

هر دو. در مقدمه تأکید کرده‌ام که نمی‌توان ادعا کرد این کتاب منبع جامع است. بیشتر برای دانشجویان معماری مفید است که می‌خواهند از پروژه‌های خود عکاسی کنند. عکاسان حرفه‌ای نیز با مبانی آشنا هستند، اما بخش تمایز میان دو مفهوم یادشده و همچنین به‌روزترین روش‌های ویرایش عکس معماری (با آخرین نسخهٔ نرم‌افزارها) می‌تواند برایشان ارزشمند باشد. تجربهٔ شخصی‌ام به‌عنوان عکاسی که پروژه‌های بزرگ متعددی اجرا کرده‌ام نیز به کتاب افزوده شده است.

به نظر شما عکاسی معماری بیشتر مستند است یا تفسیری؟ جای خلاقیت هنری در آن کجاست؟

همه ژانرهای عکاسی به نوعی مستند هستند. حتی عکاسی نجومی که پدیده‌هایی را نشان می‌دهد که با چشم غیرمسلح دیده نمی‌شوند، مستند علمی است. عکاسی معماری نیز هنگامی که هیچ دستکاری در واقعیت صورت نگیرد، کاملاً مستند است. استفاده از تکنیک‌هایی مانند پانوراما یا HDR که فضا را بیش از واقعیت نشان می‌دهند، از نظر من نادرست است؛ زیرا در معماری سطوح باید صاف و بدون انحنا باشند. خلاقیت در چارچوب اصول جایز است، اما اغراق از حدود مستند بودن خارج می‌شود.

عکاسی معماری بزرگ‌ترین رسانه برای معرفی میراث تاریخی ایران است

وضعیت عکاسی معماری در ایران چگونه است و تا چه حد می‌تواند معرف اماکن تاریخی و گردشگری باشد؟

ایران دارای حجم عظیمی از ابنیه تاریخی است، از این‌رو عکاسی معماری ژانری بسیار مهم و روبه‌رشد در کشور ماست. بزرگ‌ترین رسانه برای معرفی میراث تاریخی، همین عکاسی معماری است. بسیاری از عکاسان برجسته امروز که در ژانرهای دیگر فعالیت می‌کنند، کار خود را با معماری آغاز کرده‌اند، زیرا دسترسی به سوژه آسان بود، اما بعداً آن را تخصصی پیگیری نکردند. خوشبختانه عکاسان شاخص متعددی داریم که کتاب‌های ارزشمندی منتشر کرده‌اند.

رابطهٔ عکاس با فضا تا چه حد تحلیلی و تا چه حد احساسی است؟ آیا عکاس معماری باید منتقد فضا باشد یا صرفاً شاهد؟

هر دو جنبه وجود دارد و به نگاه عکاس بستگی دارد. من هشت سال روی حرم امام رضا (ع) کار کردم. فراتر از بار مذهبی، از ۱۶ سال پیش که عکاسی را آغاز کردم، همواره آرزو داشتم روزی با دوربین همان‌گونه که بدون دوربین به فضا نگاه می‌کنم، عکاسی کنم. کسب مجوز دشوار بود؛ بیش از ۳۰، ۴۰ بار به مشهد سفر کردم و تنها ۱۸ بار موفق به عکاسی شدم. این پروژه کاملاً احساسی بود. اما گاهی پروژه سفارشی است و فضا برای عکاس جذاب نیست، در این موارد باید طبق سفارش عمل کرد. عکاسی معماری پیچیدگی‌های فراوان دارد و به نظر من نوعی عکاسی خبری است، گزارشی تصویری از استادکاری که بنا را خلق کرده، اما با قواعد و اصول خاص خود.

با توجه به تحولات اخیر معماری شهری ایران، آیا فضاهای معاصر تهران و شهرهای بزرگ هنوز ظرفیت ثبت شاعرانه دارند؟

متأسفانه خیر! کتاب اخیرم «سقف ایرانی» (چاپ ۱۴۰۴) که هشت سال روی آن کار کردم، شامل ۱۷۴ عکس از سقف ۱۳۰ بنای تاریخی در ۳۲ شهر است. عمداً بناهای دوره پهلوی را کنار گذاشتم، زیرا به نظرم در آن دوره معماری ایرانی نابود شد؛ هم نابود کردند و هم بناهایی ساختند که تقلیدی ناقص از غرب بود. نتیجه این شد که نه هویت خود را حفظ کردیم و نه توانستیم سبک غربی را به درستی اجرا کنیم. میراث تاریخی نیز به درستی حفاظت نشده؛ برای نمونه، مرمت بخشی از گنبد شیخ لطف‌الله رنگ متفاوتی ایجاد کرد و شعار «مرحمت بفرمایید مرمت نفرمایید» رایج شد. مسجد سید اصفهان اکنون پاتوق معتادان است. مسئله اصلی، فقدان حفاظت واقعی است.

عکاسی معماری بزرگ‌ترین رسانه برای معرفی میراث تاریخی ایران است

در کتاب به تکنولوژی‌های جدید مانند پهپاد و دوربین ۳۶۰ درجه پرداخته‌اید. این ابزارها تا چه اندازه تعریف عکاسی معماری را تغییر داده‌اند؟

پروژه ثبت جهانی کاروانسراهای ایران در سال گذشته با همین ابزارها به جهان معرفی شد. پهپاد پلان معماری را از بالا به صورت زنده نشان می‌دهد و دوربین ۳۶۰ درجه تجربه تور مجازی فراهم می‌کند. لنزهای تخصصی و تجهیزات نوین هرچه پیشرفته‌تر باشند، معرفی بهتر بناها را ممکن می‌سازند.

عکاسی معماری بیشتر به ادبیات نزدیک است یا سینما؟

به نظر من ادبیات. بارها مقابل بنا شعری به یادم آمده است. در گذشته نیز روی دیوارها و طاقچه‌ها شعر می‌نوشتند. سینما را کمتر می‌توانم مرتبط بدانم. حس من ادبیات است.

آینده عکاسی معماری در ایران را چگونه می‌بینید؟

کاملاً درخشان. از گذشته پیشکسوتان بزرگی داشته‌ایم و اکنون نیز جوانان مستعد بسیاری در این حوزه فعال‌اند. در کتاب نوشته‌ام که شاید این آخرین کتاب تألیفی‌ام باشد؛ خواستم یادگاری برای نسل جوان عکاسان معماری باشد. دیگر آثارم کتاب عکاسی بودند، این نخستین کتاب تألیفی‌ام است.

ایبنا

 

درباره نویسنده