کاخ سلیمانیه؛ بنایی که تاریخ را نفس می‌کشد

کاخ سلیمانیه با دیوارهای آجری، سقف‌های چوبی و آینه‌کاری‌های ظریف، آماده استقبال از بازدیدکنندگان است. مرمت و کاوش‌های تازه، جزئیات معماری و زندگی روزمره شاهزادگان قاجار را بازخوانی کرده و امکان تجربه مستقیم این میراث فرهنگی را برای عموم فراهم می‌کند.

آفتاب تازه از پشت کوه‌های البرز سرک می‌کشید و کرج هنوز کامل از خواب بیدار نشده بود. خیابان‌ها آرام بودند و تنها گاه‌به‌گاه صدای موتور یا ماشینی سکوت را می‌شکست. به همراه نادر زینالی، مدیرکل و شهباز محمودی، معاون میراث فرهنگی اداره‌کل میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی البرز از میدان امام حسین(ع) به سمت بلوار هفت تیر حرکت می‌کردیم. نسیم خنک صبحگاهی صورت مرا نوازش می‌داد و حس انتظار درونم را بزرگ‌تر می‌کرد. امروز عازم مکانی بودم که روزگاری شاهزادگان قاجار در آن زندگی می‌کردند؛ جایی که هر دیوارش قصه‌ای برای گفتن دارد.

وقتی به کوچه شهید کیانپور رسیدیم، در چوبی و کهنه‌ کاخ. پیش چشمانمان ایستاده بود و ما را برای ورود به تاریخ فرامی‌خواند. پله‌های فیروزه‌ای و قاب‌های آجری‌نما، نخستین نشانه‌های معماری قاجار بودند. حس کردم هر قدم که برمی‌دارم، پلی میان امروز و دیروز زده می‌شود. سکوت سنگین اما آرامش‌بخش کاخ، همه حواس مرا پر کرد. نور صبحگاهی از لابه‌لای شیشه‌های رنگی می‌گذشت و روی دیوارها و سقف‌ها می‌رقصید؛ انگار کاخ در روشنایی نفس می‌کشید.

بر سنگ‌های صیقلی و پله‌های فیروزه‌ای مرا به دنیای گذشته می‌برد. تالارها با سقف‌های چوبی، گچ‌بری‌های ظریف و اتاق‌های تو‌در‌تو، حال‌و‌هوای دوران گذشته را زنده می‌کرد. نور روز از پنجره‌ها می‌تابید و با بازی سایه و رنگ، جان تازه‌ای به فضا می‌بخشید. در هر گوشه، انگار پژواک قدم‌هایی از گذشته شنیده می‌شد؛ زمزمه‌ شاهزادگان، گفت‌وگوی خدمتکاران و انعکاس زندگی روزمره، همه یادآور نفس‌های تاریخ بودند.

نقاشی‌های دیواری، آینه‌کاری‌ها و قاب‌های آجری، جزئیات ظریف زندگی  شاهزادگان را روایت می‌کرد. هر نقش و رنگ گویی خاطرات و لحظات فراموش شده را در دل کاخ زنده می‌کرد.

معماری؛ سادگی و ظرافت

کاخ سلیمانیه بنایی آجری، متقارن و کشیده با نسبت پنج به یک است. سقف شیروانی، قوس‌های نیم‌دایره و قاب‌های آجری‌نما، همه ویژگی‌های معماری دوران قاجار را نشان می‌دهند. طبقه همکف به سبک پیلوتی طراحی شده و فعالیت روزمره خدمتکاران کاخ در آن جریان داشت. طبقه دوم شامل تالار مرکزی و اتا‌های‌ استراحت شاهزادگان بود.

دو نقاشی در تالار مرکزی، اثر عبدالله‌خان نقاش‌باشی، توجه هر بیننده‌ای را جلب می‌کند. تصویری از فتحعلی‌شاه و اطرافیانش و تنها تصویری که از آغا محمدخان به‌جا مانده و مبنای همه بازنمایی‌ها و نقاشی‌های تاریخی او در جهان است. تابلوها مانند پنجره‌ای به روزگار گذشته‌اند و مخاطب را به سفری در دل تاریخ می‌برند.

در ضلع جنوبی کاخ، صحنه‌ای متفاوت توجه مرا جلب کرد؛ منطقه‌ای که آغاز فصل سوم کاوش باستان‌شناسی بود. محمودی با اشاره به اینکه بازدید امروز با هدف ساماندهی کشفیات این فصل از کاوش‌ها در حال انجام است، توضیح داد: اولین فصل کاوش در سال ۱۳۷۳ انجام شد و بخش برج کاخ را دربر می‌گرفت. هشت سال بعد، در سال ۱۳۸۱، ضلع شمالی و حوض کاخ مورد مرمت و بررسی قرار گرفت و حالا فصل سوم با تمرکز بر ضلع جنوبی آغاز شده؛ فصلی که از نظر تاریخی و پژوهشی جایگاه ویژه‌ای دارد.

این مسئول بیان کرد: در این فصل، حوض ضلع جنوبی و مسیرهای هدایت آب مربوط به دوران قاجار و پهلوی اول را از زیر خاک بیرون آوردیم. این مسیرها اطلاعات ارزشمندی درباره زندگی روزمره و معماری کاخ به ما می‌دهند. مثلاً مسیر هدایت آب نشان می‌دهد که چگونه شاهزادگان و خدمتکاران در فصل‌های مختلف سال، از این آب استفاده می‌کردند. این‌ها جزئیات کوچکی است، اما برای پژوهشگران فوق‌العاده مهم است.

معاون میراث فرهنگی اداره‌کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی البرز ادامه داد: رویکرد ما در این پروژه، بازخوانی دقیق گذشته و بازسازی آگاهانه‌ ارزش‌های تاریخی کاخ است؛ نه صرفاً ترمیم ظواهر آن. هدف این است که بنا دوباره جان بگیرد. دیوارکشی‌ها، بازسازی بخش‌های آسیب‌دیده و مرمت آینه‌کاری‌ها گامی در جهت احیای روح کاخ هستند. ما می‌خواهیم بازدیدکننده هنگام ورود فضایی زنده و پویا را تجربه کند.

محمودی اظهار کرد: در فرآیند مرمت ما تنها با مصالح و ابزار سروکار نداریم؛ در حقیقت با لایه‌های زمان گفت‌وگو می‌کنیم. هر جزء از این بنا، نشانه‌ای از درک و تجربه نسل‌های پیشین است و آنچه برای ما اهمیت دارد، حفظ این گفت‌وگو میان گذشته و امروز است.

وی با اشاره به دیوارها بیان کرد: می‌بینید این ترک‌ها و آسیب‌ها هرکدام داستانی دارند؛ بعضی از زلزله‌، بعضی از گذر زمان و بعضی هم از فراموشی. وظیفه ما این است که آن‌ها را بخوانیم، بفهمیم و حفظ کنیم.

وقتی درباره چالش‌های مرمت و کاوش پرسیدم، محمودی شانه‌ای بالا انداخت و گفت: کار ساده‌ای نیست. گاهی با بودجه محدود، تصمیم می‌گیریم کدام بخش را اول مرمت کنیم. گاهی هم با کشفیات غیرمنتظره روبه‌رو می‌شویم که مسیر کار را عوض می‌کند. اما هرچقدر هم سخت باشد، ارزشش را دارد.

وی اظهار کرد: بودجه امسال تا حدی از سوی سازمان برنامه و بودجه استان تأمین شده و پیشرفت‌ کار بسیار امیدوارکننده است. این منابع مالی امکان انجام بخش‌های حیاتی کار مرمت و کاوش را فراهم کرده و باعث شده تیم بتواند با دقت و سرعت بیشتری پیش برود.

معاون میراث فرهنگی اداره‌کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی البرز تصریح کرد: با این حال، تکمیل بودجه برای سال آینده اهمیت زیادی دارد، چراکه در صورت عدم تأمین اعتبار مناسب و به‌موقع ممکن است اجرای برخی برنامه‌ها و بخش‌های مهم پروژه با تأخیر مواجه شوند. اگر تخصیص کامل اعتبار محقق شود، نه تنها امکان آغاز فصل چهارم کاوش فراهم خواهد شد، بلکه روند اجرایی پروژه نیز شتاب بیشتری می‌گیرد و تیم می‌تواند همزمان روی چند بخش کار کند، بدون اینکه کیفیت و دقت کار کاهش یابد.

این مسئول تأکید کرد: درواقع، تأمین بودجه کامل، به معنای کوتاه شدن فاصله میان تحقیق، مرمت و کاوش‌هاست. علاوه بر این، سرمایه‌گذاری مناسب، امنیت سازه و حفظ جزئیات تاریخی را نیز تضمین می‌کند و این اطمینان را ایجاد می‌کند که کاخ به شکل درست و پایدار به نسل‌های آینده منتقل می‌شود.

وی در پایان گفت: با پیشرفت‌های حاصل شده و تکمیل بخش‌های مرمت، برنامه‌ریزی شده است که در ۲۰ روز آینده درهای کاخ به روی عموم مردم باز شود تا همه بتوانند تجربه‌ای ملموس از تاریخ و معماری قاجار داشته باشند.

بازدید ما از کاخ سلیمانیه به پایان رسید. از در چوبی بیرون می‌رویم. هنوز بوی تاریخ در گوشه‌گوشه فضا با من است. قدم زدن در کاخ برایم مانند گذشتن از لایه‌های پنهان زمان و مرور داستان‌ها و خاطرات خاموش گذشته بود؛ داستان‌هایی که نشان می‌دهد تاریخ تجربه‌ای زنده و ملموس است که باید دیده، لمس و پاسداری شود. اینجا تاریخ ما را به مسئولیتی سنگین و پایدار فرامی‌خواند: بیاموزیم، پاسداری کنیم و آنچه به ما امانت سپرده شده است را به نسل‌های آینده منتقل کنیم. هر لحظه غفلت، سکوت تاریخ را عمیق‌تر و گذشته را دورتر می‌کند، اما هر لحظه مراقبت و حفاظت، چراغی روشن است که راه فردای ما را روشن می‌کند؛ راهی که نشان می‌دهد هویت و فرهنگ یک ملت، تنها با احترام و پاسداری از میراثش زنده باقی می‌ماند.

درباره نویسنده