رازهای نهفته در معماری آرامگاه « حکیم عمر خیام » شاهکار هوشنگ سیحون در نیشابور

آرامگاه حکیم عمر خیام در نیشابور، طراحی شده توسط هوشنگ سیحون، نه تنها یادبودی برای این دانشمند چندوجهی است بلکه با معماری مدرن و نمادین خود، که الهام گرفته از ریاضیات، نجوم و شعر اوست، یک جاذبه فرهنگی و گردشگری مهم به شمار میرود و داستان زندگی و پیشبینی محل دفن او را نیز در خود جای داده است.
حکیم خیام که بود؟
عمر خیام نیشابوری یا غیاثالدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خَیّام نیشابوری (۴۲۷-۵۱۰ ه.ق) شاعر، ریاضیدان، منجم، فیلسوف ایرانی بود. او تقویم جلالی را اصلاح کرد که هنوز هم یکی از دقیقترین تقویمهای جهان بهشمار میآید. خیام در اشعار خود به مفاهیمی چون گذر عمر، بیثباتی جهان و لذت از لحظه حال اشاره میکند؛ مفاهیمی که در معماری آرامگاه او نیز بهوضوح دیده میشوند.
عُمَر خَیّام نِیشابوری (نام کامل: غیاثالدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خَیّام نیشابوری؛ ۱۸ مه ۱۰۴۸ – ۴ دسامبر ۱۱۳۱) که خیامی و خیامی النّیسابوری هم نامیده شده است، همهچیزدان، فیلسوف، ریاضیدان، ستارهشناس و شاعر رباعیسرای ایرانی در دورهٔ سلجوقی بود. گرچه جایگاه علمی خیام برتر از جایگاه ادبی اوست و لقبش «حجّهالحق» بوده است، ولی آوازهٔ وی مدیون رباعیات منسوب به اوست که شهرت جهانی دارد. آوازهٔ وی در غرب بهطور مشخص بیشتر مدیون ترجمهٔ ادوارد فیتزجرالد از رباعیات او به زبان انگلیسی است.

یکی از برجستهترین کارهای وی را میتوان سر و سامان دادن و سرپرستی محاسبات گاهشماری ایران در زمان وزارت خواجه نظامالملک که در دورهٔ پادشاهی ملکشاه سلجوقی (۴۲۶–۴۹۰ هجری قمری) بود، دانست. وی در ریاضیات، نجوم، علوم ادبی، دینی و تاریخی استاد بود. نقش خیام در حل معادلات درجهٔ سوم و مطالعاتش دربارهٔ اصل پنجم اقلیدس نام او را بهعنوان ریاضیدانی برجسته در تاریخ علم ثبت کرده است. نوپیدا کردن نظریهای دربارهٔ نسبتهای همارز با نظریهٔ اقلیدس نیز از مهمترین کارهای اوست.
شماری از تذکرهنویسان، خیام را شاگرد ابنسینا و شماری نیز او را شاگرد امام موفق نیشابوری خواندهاند. صحت این فرضیه که خیام شاگرد ابنسینا بوده است، بسیار دور از ذهن مینماید؛ زیرا از دیدِ زمانی با هم تفاوت زیادی داشتهاند. خیام در جایی ابنسینا را استاد خود میداند، ولی این استادی ابنسینا جنبهٔ معنوی دارد.
عمر خیام در سدهٔ پنجم هجری قمری در نیشابور در قرون وسطی زاده شد. در آن زمان نیشابور مرکز اصلی دین زرتشت بود و به احتمال قریب پدر خیام یک زرتشتی بود که به اسلام گرویده بود. نام کامل وی در متون عربی ابوالفتح عمر بن ابراهیم الخیام است.
در فارسی از او معمولاً به عنوان حکیم عمر خیام یاد میکنند. در زبان عربی، خیام بر وزن فعال است و به معنی خیمهدوز آن را میدانند؛ بههمین دلیل فرض شده است که اجداد وی حرفهٔ خیمهدوزی را دنبال میکردند. بیهقی که با وی آشنا بود، مینویسد: «او جوزا بود، خورشید و عطارد در معراج ….» محققان از این مورد برای تعیین تاریخ تولد عمر، ۲۸ اردیبهشت ۴۲۷ هجریقمری یا همان ۱۸ می ۱۰۴۸ میلادی استفاده کردند. فقه را در میانسالی در محضر امام موفق نیشابوری آموخت؛ حدیث، تفسیر، فلسفه، حکمت و ستارهشناسی را فرا گرفت. برخی نوشتهاند که او فلسفه را مستقیماً از زبان یونانی فرا گرفته بود. خیام شاگرد ریاضیدان زرتشتی، بهمنیار، بود.
در نزدیک سال ۴۴۹ (هجری قمری) زیر پوشش و سرپرستی اهر، قاضیالقضات سمرقند، کتابی دربارهٔ معادلههای درجهٔ سوم به زبان عربی نوشت تحت نام رساله فی البراهین علی مسائل الجبر و المقابله و از آنجا که با خواجه نظامالملک طوسی رابطهای نیکو داشت، این کتاب را پس از نگارش به خواجه تقدیم کرد. پس از این دوران خیام به دعوت پادشاه جلالالدین ملکشاه سلجوقی و وزیرش نظام الملک به اصفهان میرود تا سرپرستی رصدخانهٔ اصفهان را بهعهده گیرد. او هجده سال در آنجا مقیم میشود. به مدیریت او زیج ملکشاهی آماده میشود و در همین سالها (نزدیک ۴۵۸) طرح سر و سامان دادن گاهشمار را تنظیم میکند. خیام گاهشمار جلالی یا تقویم جلالی را دستهبندی کرد که به نام جلالالدین ملکشاه شهره است، ولی پس از مرگ ملکشاه این گاهشماری کاربستی نیافت. در این دوران خیام به عنوان ستارهشناس در دربار خدمت میکرد هرچند به ستارهشناسی باوری نداشت.
در همین سالها (۴۵۶) خیام مهمترین و تأثیرگذارترین اثر ریاضی خود را با نام رساله فی شرح ما اشکل من مصادرات اقلیدس را مینویسد و در آن خطوط موازی و نظریهٔ نسبتها را شرح میدهد. همچنین گفته میشود که خیام هنگامی که سلطان سنجر، پسر ملکشاه در کودکی به آبله گرفتار بوده وی را درمان نموده است. پس از درگذشت ملکشاه و کشته شدن نظامالملک، خیام مورد بیمهری قرار گرفت و کمک مالی به رصدخانه (زیج) قطع شد.
بعد از سال ۴۷۹ خیام اصفهان را به قصد اقامت در مرو[ که به عنوان پایتخت جدید سلجوقیان انتخاب شده بود، ترک کرد. احتمالاً رسالههای میزان الحکم و قسطاس المستقیم را در آنجا نوشت. رسالهٔ مشکلات الحساب (مسائلی در حساب) نیز احتمالاً در همین سالها نوشته شده است. غلامحسین مراقبی گفته است که خیام در زندگی زن نگرفت و همسر برنگزید.
باغی در شهر نیشابور که آرامگاه خیام در آن قرار دارد. این آرامگاه توسط هوشنگ سیحون، معمار ایرانی، طراحی شد و در فروردین ۱۳۴۲ شمسی افتتاح شد.
مرگ خیام را میان سالهای ۵۱۵ تا ۵۲۰ هجری قمری میدانند که در نیشابور رخ داد. گروهی از تذکرهنویسان نیز مرگ او را سال ۵۱۶ نوشتهاند. آرامگاه وی هماکنون در شهر نیشابور، در باغی که آرامگاه امامزاده محروق در آن واقع میباشد، قرار گرفته است.
آرامگاه خیام: از نشانی ساده تا بنایی باشکوه
پیش از ساخت آرامگاه کنونی، مزار خیام به سادگی در داخل حرم امامزاده محمد محروق قرار داشت. اما در سال ۱۳۱۳ خورشیدی، همزمان با هزاره تولد فردوسی، پروژه بازسازی آرامگاه خیام به عنوان بخشی از یک حرکت فرهنگی بزرگتر آغاز شد. این پروژه با نظارت انجمن آثار ملی و حمایت حکومت پهلوی، نشاندهنده اهمیت ویژهای بود که برای حفظ و ترویج میراث فرهنگی ایران قائل بودند. معماری این یادبود به هوشنگ سیحون، یکی از معماران برجسته ایرانی سپرده شد. پس از سالها تلاش، این آرامگاه در سال ۱۳۴۲ خورشیدی به بهرهبرداری رسید. ساخت این بنا، تغییری فرهنگی را نیز در پی داشت؛ چراکه آرامگاه جدید بهطور عمدی از فضای مذهبی جدا شد تا بر جنبه علمی و ادبی خیام تأکید شود.
پیشگویی خیام درباره محل دفنش: حقیقت یا افسانه؟
یکی از جذابترین روایتهای مرتبط با آرامگاه خیام، پیشبینی او درباره محل دفنش است. طبق نقلقولی از نظامی عروضی، خیام گفته بود که مزارش در جایی خواهد بود که هر بهار گلها بر آن فرو میریزند. سالها بعد، وقتی نظامی از مزار خیام دیدن کرد، آن را همانگونه که شاعر پیشبینی کرده بود، یافت. این داستان، به آرامگاه بُعدی اسطورهای بخشیده است.
معماری آرامگاه نمادی از دنیای شخصیت چند بعدی حکیم عمر خیام
آرامگاه خیام نمونهای برجسته از معماری مدرن ایرانی است که عمدتاً از سنگ مرمر سفید ساخته شده است. این بنا با ارتفاع ۲۲ متر (۷۲ فوت)، چشمها را به سوی خود خیره میکند و نمادی از جایگاه رفیع خیام به شمار میرود. معماری این بنا به گونهای هنرمندانه عناصر مرتبط با دستاوردهای خیام در ریاضیات، نجوم و شعر را در هم آمیخته است. ده پایه، این سازه را استوار نگه داشتهاند که اشارهای نمادین به سیستم دهدهی و مبانی ریاضیات دارد. در محل تلاقی اجزای بنا، اشکال ستارهمانندی به چشم میخورند که به رصدهای نجومی و مطالعات هندسی او اشاره دارند. طراحی کلی بنا شباهتی به خیمه دارد («خیام» در فارسی به معنای خیمهدوز است)، که ادای احترامی است به شغل خانوادگی خیام.
ابیاتی از رباعیات مشهور او با خطوط زیبای نستعلیق و شکسته نستعلیق (اثر مرتضی عبدالرسول) بر روی کاشیهای تزئینی آرامگاه نقش بستهاند. گفته میشود که اگر از بالا به این سازه نگاه شود، شبیه به گلی با یک ستاره پنجپر در مرکز آن به نظر میرسد. ده ستون به صورت مورب به سمت بالا حرکت میکنند و در مسیر خود اشکال لوزیمانندی را تشکیل میدهند و در نهایت در قسمت بالا به هم میرسند و ساختاری گنبدیشکل را ایجاد میکنند. معماری این بنا تلفیقی از سبکهای کلاسیک و مدرن ایرانی است که نشاندهنده تمایل به حفظ سنت در عین استقبال از طراحی معاصر است. در ساخت این آرامگاه، از مهارت هنرمندان محلی نیشابور نیز بهره گرفته شده است.
رمز و رازهای معماری آرامگاه خیام
هوشنگ سیحون در طراحی این آرامگاه تلاش کرد تا جنبههای مختلف شخصیت و آثار خیام را در قالب یک سازه معماری منعکس کند. برخی از ویژگیهای نمادین این بنا عبارتند از:
- ده پایه اصلی آرامگاه که به نقش ریاضیات در تفکر خیام اشاره دارند.
- اشکال ستارهای که نمادی از فعالیتهای خیام در علم نجوم محسوب میشوند.
- فرم خیمهمانند سازه که ادای احترامی به شغل خانوادگی خیام، یعنی خیمهدوزی، است.
- نقش بستن اشعار خیام بر دیوارهای بنا که نبوغ ادبی او را جاودانه کرده است.
- قرارگیری در باغی پر از گلهای شکوفهدار که آرزوی خیام برای آرام گرفتن در مکانی سرسبز را محقق ساخته است.
ویژگی معماری | توضیحات | معنای نمادین |
جنس مصالح | سنگ مرمر سفید | خلوص، جاودانگی |
ارتفاع | ۲۲ متر (۷۲ فوت) | (احتمالاً نمادین است – نیاز به تحقیق بیشتر) |
پایهها | ده پایه نگهدارنده سازه | اهمیت عدد ده در ریاضیات |
عناصر ستارهشکل | اشکال در محل تلاقی اجزای بنا | اشاره به دستاوردهای نجومی و کارهای هندسی خیام |
فرم کلی | شباهت نسبی به خیمه (“خیام”) | شغل خانوادگی خیام به عنوان خیمهدوز |
کتیبهها | ابیاتی از رباعیات در خطوط نستعلیق و شکسته نستعلیق | تجلیل از نبوغ شعری خیام |
محوطه باغ | قرارگیری آرامگاه در یک باغ آرام با مسیر منتهی به آن | تحقق آرزوی خیام برای دفن در مکانی که در بهار گلبرگها بر مزارش ببارند |
نمای هوایی | شباهت به گل با یک ستاره پنجپر | (احتمالاً معنای نمادین دارد – نیاز به تحقیق بیشتر) |
ستونها | ده ستون مورب که اشکال لوزیمانند و ساختار گنبدی را تشکیل میدهند | (احتمالاً معنای نمادین مرتبط با هندسه یا کیهانشناسی دارد – نیاز به تحقیق) |
اهمیت فرهنگی و گردشگری آرامگاه خیام
- ثبت ملی: این بنا در سال ۱۳۵۴ (۱۹۷۵میلادی) به عنوان یکی از آثار ملی ایران ثبت شد.
- جاذبه گردشگری: یکی از مقاصد اصلی گردشگران داخلی و خارجی در نیشابور است.
- تأثیر معماری: طراحی آن بر نمادهای شهری، مانند نشان دانشگاه نیشابور و دانشگاه علوم پزشکی نیشابور، تأثیر داشته است.
هوشنگ سیحون؛ پدر معماری مدرن و طراح آرامگاه خیام
هوشنگ سیحون (۱۲۹۹ – ۱۳۹۳) یکی از برجستهترین معماران معاصر ایران بود که با طراحی آرامگاههای شخصیتهای بزرگ ایرانی، سبکی منحصربهفرد را در معماری یادبودهای ایران پایهگذاری کرد. او نه تنها یک معمار، بلکه استاد دانشگاه، شهرساز و نقاشی ماهر بود که آثارش تلفیقی از عناصر سنتی ایرانی و معماری مدرن محسوب میشود.
زندگی و تحصیلات

هوشنگ سیحون در سال ۱۲۹۹ شمسی در تهران متولد شد. او در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران تحصیل کرد و برای ادامه تحصیلات عالی در رشته معماری به دانشگاه بوزار (École des Beaux-Arts) پاریس رفت. در آنجا تحت نظر اساتید برجستهای آموزش دید و پس از بازگشت به ایران، به یکی از تأثیرگذارترین چهرههای معماری مدرن کشور تبدیل شد.
سبک معماری و ویژگیهای طراحی

ویژگیهای مهم معماری هوشنگ سیحون را میتوان این چهار مورد دانست:
- ترکیب معماری مدرن با سنت ایرانی
- استفاده از فرمهای هندسی و ریاضی
- توجه به مفاهیم نمادین و فلسفی
- سادگی، کارایی و زیبایی بصری در عین استحکام سازه
مهمترین آثار هوشنگ سیحون
۱. آرامگاه خیام (۱۳۳۸-۱۳۴۱)
یکی از برجستهترین آثار او که الهامی از مثلث خیام-پاسکال، هندسه، ستارهشناسی و اشعار خیام است. این آرامگاه ۲۲ متری ترکیبی از فرمهای هندسی، نمادهای نجومی و معماری مدرن ایرانی است که در باغی زیبا در نیشابور قرار دارد.
۲. آرامگاه فردوسی (۱۳۴۷)
آرامگاه فردوسی در توس واقع شده و با الهام از معماری هخامنشی طراحی شده است. بنای آن به تخت جمشید و آرامگاه کوروش بزرگ شباهت دارد و نشاندهنده اهمیت فردوسی در حفظ زبان و فرهنگ ایرانی است.
۳. آرامگاه بوعلی سینا (۱۳۳۹)
آرامگاه بوعلی سینا یکی از جاهای دیدنی همدان است. این بنا با الهام از برجهای دوران اسلامی طراحی شده است. سازهای که از ۱۰ ستون تشکیل شده که به نماد ۱۰ علم اصلی که بوعلی در آن تخصص داشت اشاره دارد.
۴. آرامگاه نادرشاه افشار (۱۳۴۲)
آرامگاه نادر از بهترین جاهای دیدنی مشهد و شامل مجسمهای از نادرشاه در کنار سربازانش است. معماری این بنا یادآور قدرت و جنگاوری نادرشاه و اقتدار نظامی او در تاریخ ایران است.
علاوه بر بناهایی که گفته شد، سیحون ساختمان بانک سپه، بنای موزه توس، آرامگاه کمالالملک، آرامگاه کلنل پسیان و بسیاری از پروژههای شهری و مسکونی در تهران و سایر شهرهای ایران را نیز طراحی کرده است.
هوشنگ سیحون و آموزش معماری
سیحون علاوه بر معماری، استاد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران نیز بود و شاگردان زیادی را در زمینه معماری تربیت کرد. او به معماری فراتر از یک حرفه، بلکه به عنوان یک هنر و فلسفه نگاه میکرد.
او معتقد بود که:
- معماری باید در هماهنگی با محیط باشد.
- بناها باید شخصیت و داستانی منحصربهفرد داشته باشند.
- ترکیب سنت و مدرنیته باعث ایجاد هویتی ماندگار در معماری میشود.
مهاجرت و زندگی در خارج از ایران
پس از انقلاب، هوشنگ سیحون ایران را ترک کرد و به کانادا مهاجرت کرد. او تا پایان عمر در ونکوور اقامت داشت و به تدریس و طراحیهای معماری مشغول بود.
سیحون در سال ۱۳۹۳ در سن ۹۳ سالگی درگذشت و تأثیرات او بر معماری ایران باقی است.
آرامگاه خیام: اثر هنری و فلسفی
آرامگاه خیام تنها یک آرامگاه نیست، بلکه اثری هنری، علمی و فلسفی است که اندیشههای خیام را در قالب معماری نشان میدهد. این بنا یکی از زیباترین و نمادینترین یادمانهای فرهنگی ایران است که با طراحی هوشنگ سیحون به شاهکاری جاودانه تبدیل شده است. اگر به تاریخ، هنر، معماری و فلسفه علاقه دارید، بازدید از آرامگاه خیام را از دست ندهید.
ای رفته و بازآمده بل هم گشته
در تاریخ چنین آمده که روزی خیام با شاگردان از نزدیکی مدرسهای میگذشتند. شماری، دست به کارِ بازسازی آن آموزشگاه بودند و چارپایانی، پیوسته بارهایی (شامل سنگ و خشت و غیره) را به داخل مدرسه میبردند و بیرون میآمدند. یکی از آن چارپایان از وارد شدن به مدرسه میترسید و هیچکس نمیتوانست آن را وارد مدرسه کند. چون خیام این اوضاع را دید، جلو رفت و در گوش چارپا چیزی گفت. سپس چارپا آرام شد و داخل مدرسه شد. پس از اینکه خیام بازگشت، شاگردان پرسیدند که ماجرا چه بود؟
خیام بازگفت که آن خر، یکی از محصلان همین مدرسه بوده و پس از مردن، به این شکل درآمده و دوباره به دنیا بازگشته است (اشاره به نظریهٔ تناسخ) و میترسید که وارد مدرسه بشود و کسی او را بشناسد و شرمنده گردد. من این موضوع را فهمیدم و در گوشش خواندم:
ای رفته و بازآمده بَل هُم گشته
نامت ز میان مردمان گم گشته
ناخن همه جمع آمده و سم گشته
ریشت ز عقب درآمده، دُم گشته
و چون متوجه شد که من او را شناختهام، به درون مدرسه رفتن تن درداد.منابع:چطور ، ویکی پدیا /منن/
درباره نویسنده

نویسنده