مسجد جامع نیریز قدیمیترین مسجد یک ایوانهی ایران
این بنا در نهم مرداد ۱۳۱۲ خورشیدی در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
برابر نوشته مقدسی، تاریخنگار سده چهارم مهشیدی، ایوان اصلی این مسجد در سال ۳۴۰ مهشیدی ساخته شدهاست.
در بازسازیهایی که در سالهای ۳۶۳، ۴۶۰ و ۵۶۰ مهشیدی انجام شد، ساختمان و محوطه مسجد گسترش یافت و ایوان کوچکتری روبروی ایوان اصلی بنا گردید.
یکی از اصلیترین قسمتهای این مسجد تک ایوان اصلی آن میباشد که میتوان آن را اولین مسجد تک ایوانی دانست که در سبک خراسانی بنا شدهاست. البته این ایوان در قدیم قسمت اصلی مسجد بوده و بعدها به آن ایوان دیگری اضافه شدهاست. این ایوان به صورت ناودانی ممتدی است رو به قبله که انتهای جنوبی آن کاملاً بسته شده و محراب در آن جای گرفتهاست. ساخت ایوان مربوط به قبل از عصر سلجوقیان است و به گفتهای با معماری ساسانی ساخته شدهاست. اندره گدار در کتاب آثار ایران تاریخ ساخت این ایوان را متعلق به اواسط قرن چهارم مهشیدی میداند. در گذشته بر هر یک از اضلاع جانبی این ایوان پنج طاق نمای گود وجود داشتهاست که امروزه این شکل را از دست داده و پشت تکیهگاههای ایوان بخشهایی به رنگ سیاه (یعنی قدیمی) که پایههای پشتیبان بنا میباشد.
جدای از اصل مسجد اولیه این مسجد طی قرنها تغییرات کمیکرده و بیوتات، مناره، ایوان روبهرو و… به آن اضافه شده که با این حال به راحتی میتوان اصل بنا را جدا نمود.
ضلع شمالی ایوان کاملاً باز است و روبهروی آن حیاط مسجد است. ضلعهای شرقی و همینطور غربی این ایوان از هر طرف به واسطه پنج طاق محرابی شکل که عمیق هستند به شبستانهای مسجد متصل شدهاند.
در ایوان اصلی بنا محرابی زیبا و هنرمندانه به سبک محراب الجایتو ساخته شده که به صورت گچبری برجسته از اشکال هندسی و گل و گیاه و آیاتی از قرآن مجید و همچنین کتیبهای از نام معصومین در اطراف محراب وجود دارد.
در پرونده ماهِ این شماره نیتاک نگاهی داریم به چند مقاله که پیش از این به قلم پژوهشگر پرکار ما دکتر مختار کمیلی عضو هیئت علمی دانشکده ادبیات دانشگاه ولیعصر رفسنجان در هفتهنامههای عصر نیریز و نیریزان فارس منتشر شده است.
همانگونه که هر شخصی شناسنامهای دارد که هویّت وی را مینماید، هر شهری هم شناسنامهای دارد که هویت و سیمای آن را نشان میدهد؛ میراثهای فرهنگی شناسنامهی شهرهایند.
شهرهای کهنسال، شکوه و عظمت و تاریخ خود را در آینهی یادمانهای تاریخی و فرهنگی، دیداری و مجسّم میسازند.
نیریز، کهن شهری از شهرهای دیرینهسال ایران، نیز دیرینگی و قدمت خود را با آثار درخشان به جا مانده از سدههای پیش اثبات میکند.
میراثهای تاریخی و فرهنگی این شهر، به طور کلّی، به دو دسته تقسیم میشود: دستهی نخست مواریثی است که در زمرهی تاریخیترین میراثهای فرهنگی این مرز و بوم کهن، به شمار میآید و ارزش ملّی دارد؛ دستهی دیگر یادگارهایی است که عمرشان به اندازهی دستهی نخست نیست امّا در حدّ خود، ارزش تاریخی و باستانشناختی دارند و قابل سنجش با مواریث فرهنگی شهرهای همجوار و منطقه است.
مسجد جامع کبیر در شمار میراثهای فرهنگی گروه نخست است. این یادمان شکوهمند و غرورآفرینِ نیاکانِ روشنضمیر ما، که یزدان بزرگ آن را از گزند اهریمن و دوستان اهریمن پاس دارد، امروزه تنها از آنِ نیریز و مردمان فرهیختهاش نیست بلکه از آنِ تاریخ هنر معماری و ذوق مردم این مرز و بوم دیرین است. این بنای باشکوه، در درازای تاریخ خود شاهد حوادث تلخ و شیرین بسیار بوده است. این یادگار خجسته و فرخنده نیاکان ما، آیینها و فرقههای گوناگون را میزبانی کرده است. سالیانی دراز آتش اهورایی در این نیایشگاه افروخته میشده و سپس سالیانی که به امروز پیوسته است، بانگ نماز از بلندای گلدسته آن دلهای خسته را آرامش میبخشیده است.
مسجد جامع نیریز قدیمیترین مسجد یک ایوانهی ایران
دربارهی این یادگار عزیز و نازنین، باستانشناسان مقالات معدودی نوشتهاند که به بازگویی کامل آنها نیازی نیست و در اینجا، به نقل خلاصه مطالبی که پیرامون این مسجد، در کتاب «معماری مساجد ایران در سدههای نخستین اسلامی» اثر «مریم محمدی» آمده، بسنده میشود:
«مسجد جامع نیریز قدیمیترین مسجد یک ایوانهی ایران است که به تأثیر مستقیم بناهای ساسانی ساخته شده است. عنصر اصلی پلان این مسجد را یک ایوان عمیق (به عمق ۱۸ و عرض ۵/۷ متر) تشکیل میدهد که تا دیوار پشتی که محراب در آن قرار گرفته، ادامه مییابد. در برابر این ایوان، صحن مستطیل شکلی وجود دارد که رواقها و ایوان شمالی آن در دورههای بعد بدان الحاق شده است. همچنین در گوشهی شمالی این بنا «منارهای که احتمالاً به همان ساخت اولیه مربوط است، قرار دارد که سادگی و استحکام خاصی دارد …» (محمدی، ۱۳۹۱: صص ۱۳۲-۱۲۹)
متن کتیبه در دستنویس الف در ۹ سطر گنجانده شده و در حواشی آن نقش مهر حدود ۲۰۰ نفر از بزرگان و علمای نیریز دیده میشود. این بزرگان به یکسانی متن دستنویس با متن کتیبه منصوب در بالای در شمالی مسجد، گواهی دادهاند.
دستنویس ب نیز ۹ سطر دارد و در حواشی آن نیز عبارات و نقش مهر بزرگان که به مطابقت متن دستنویس با متن کتیبه گواهی دادهاند، مشاهده میشود.
نگارش متن سنگنوشته بر کاغذ و گواهی صدها نفر از بزرگان مبنی بر یکسانی و مطابقت متن دستنویس با کتیبه، دال بر اهمیت فوقالعاده کتیبه و عبارات آن است.
نگارنده در اینجا دستنویس الف را که عبارات آن تفاوتی با متن کتیبه ندارد، اساس قرار میدهد و دگرسانیهای اندک دستنویس ب را در زیر آن، یادداشت میکند. سپس پارهای از عبارات حواشی هر دو دست نویس را نمونه وار میآورد.
الله، ولی التوفیق و الاعانه و به ثقتی
در تاریخ شهر ربیعالاول سنه تسع و سبعین (۱) و ثمان مائه اعلیحضرت خلافت (۲) پناه کشورگشای عالم ستان فرمانفرمای اقالیم جهان سلطان جهانگیر جهانبخش جهاندار (۳) خاقان عظیمالشأن عالینشان رفیع مقدار الّذی صیت سلطنته فیالاقطار و (۴) البلدان (*) السطان الغازی ابوالنصر معینالسلطنته والدنیا والدین بهادر خان (*) حسن (۵)، خلّدالله ملکه و سلطنته (*)، وقف فرمود (۶) حصّه دیوانی از مزرعه دهویه که در رستاق واقع است (۷) بر منبر مزارک (*) نیریز (۸) شهرستان شهد نیریز و هم چنین وقف فرمود شش در (۹) دکان که واقع است بر لب گو (*) بازار نیریز بر جماعتی که اسامی ایشان در وقفنامه مسطور است وقفی مخلّد و آن را معاف و مسلّم فرمود و همچنین معاف و مسلّم فرمود ساکنان دکاکین مذکوره از همه شلتاقات (*) دیوانیه و همچنین آبی که جناب امیر اعظم قدوهالامراء فیالعالم نظامالدوله والدین علیخانبیگ که ساعی و بانی جمیع این خیرات است در مسجد جامع نیریز جاری کرده هر سلطان و حاکم و داروغه (*) و صُدور (*) که تغییر این خیرات بکنند و چیزی بستانند در لعنت خدای تعالی و رسول و ملائکه باشند و جری ذلک فی شهر رجبالمرجّب (۱۰) سنه ۸۷۹ [مهشیدی]اختلافات ضبط دست نویس ب با دستنویس الف
۱: دست نویس ب:مِن
۲: جلالت
۳: +و
۴:-و
۵: بهادرحسنخان
۶:+ دو برم
۷: واقع است در رستاق نیریز
۸:-نیریز
۹:-در
۱۰:- المرجب
توضیحات:
* الذی صیت سلطنته… والبلدان: کسی که آوازه پادشاهی او در شهرها و گوشه گوشه جهان پیچیده است.
* بهادر خان حسن: اوزون حسن (حسن دراز)؛ امیرحسین بیگ مکنّی به ابوالنصر متوفّی به سال ۸۸۲ مهشیدی پادشاه [۸۸۲-۸۵۷]معروف از سلسله امرای معروف به آققوینلو پسر علی بیگ ترکمان. اوزون حسن مقتدرترین و مشهورترین پادشاهان سلسه آققوینلو بود. وی به سبب کفایت و تدبیر نه فقط آذربایجان و عراق و فارس و کرمان و… را به حوزه تصرف خویش درآورد، بلکه توانست مدعی و معارض سلطان محمد فاتح پادشاه معروف عثمانی بشود. (لغتنامه دهخدا، ذیل حسن بهادر خان و اوزون حسن)
- خلّدالله… سلطنته: خداوند پادشاهی و سلطنتش را جاودانه کند.
- * مزارک: در دستنویسهای دیگر نیز به همین صورت است.
* گو بازار: واژه «کو»، ظاهراً به معنی «گود»، در متنهای دیگر مکتوب در نی ریز به همین صورت آمده است. ظاهراً این واژه در گوچاهی (گودچاهی)، هم آمده و ظاهراً گاوچاهی، نادرست است. گودچاهی، گودی بزرگ در شمال غربی شادخانه بود که امروزه پر شد است.
* مزرعه دهویه: از مزارع نیریز که آب آن از چشمه بیدبخویه تأمین میشده است. در محاوره بدان «دهو» میگویند.
شلتاقات: ج شلتاق [شِ یا شَ]نزاع شرعی، سر کسی را کلاه گذاشتن و در معامله چیزی را به او قالبکردن، زیادبردن سهم نَه بر وجه، زیاده بری، زیاده از حق خود به مزاح و حیلههای روشنبردن (لغتنامه دهخدا). نزاع، تعدّی (معین)
واژه شلتاقات در عبارت زیر از کتاب حبیبالسیر به کار رفته است:
«و تمامی طوائف انسانی را از تکالیف دیوان معاف دانسته به اخراجات و شلتاقات کسی را نیازارند.» (نقل از لغتنامه)
داروغه: محافظ قریه یا شهر
صدور: جِ صدر، بزرگان، وزیران
* برم: واژه فارسی برم که ریشه در زبانهای پیش از اسلام ایران دارد، در معانی متعدد که یکی از آنها استخر و تالاب و چشمه آب است، به کار رفته است. این معنی در نیریز مثلاً درترکیب «برم ویگ» هنوز کمابیش به کار میرود.
برم در دستنویس ب ظاهراً به معنی «قسمت» است. در عبارات حاشیه دستنویس «ب» این واژه بارها به کار رفته است: «وقفیّت دو برم از هفت برم مزرعه دهوئیه رستاق نیریز بر مسجد جامع کبیر و تصرف متولیان با عمل به وقف ثابت و محقق و مضمون این ورقه با عبارات سنگ مطابق است.»
«دو قسمت از جمله هفت قسمت دهویه موافق مضمون این ورقه که مطابق و موافق عبارات منقوشه حجر منصوب بر باب مسجد جامع کبیر نیریز است از جانب سلطان جمجاه سنیالاوصاف مبرور مزبور وقف مخلّد و حبس مؤید بر مسجد موصوف است و موافق قبالهجات و نوشتهجات قدیمه تصرف متولیان و موالیان نیریز و به حصول آن به تعمیر مسجد مصروف میشده است.»
حواشی دستنویس الف:
در دستنویس الف عبارات و خط زیبای شیخالاسلام سید اشرف با نقش مهر وی و پدرش سید نعیم دیده میشود. عبارات شیخالاسلام چنین است: بسم الله الواقف علی الامور حقائقها و العالم بالوقایع دقائقها، نعم کُلّ ما رُُقِمَ و سُطِرَ فی متنِ هذه الورقهِ من البدایه الی النهایه مطابق و موافق کلمات المکتوبه و عبارات المرقومه و الفاظ المنقوشه علی حجره المنصوبه بالعتبه العلیه اعنی فوق باب بیت الله المشهوره بمسجد جامع الکبیر الواقعه فی قصبه النیریز، صانَها اللهُ عن النهریز. حرّره البعد الضعیف الراجی الی مغفرت ربه العزیز خادم الشریعه المطهره
مرحوم سید داود علوی نیز یکسانی این دستنویس با کتیبه را با این عبارات تازی گواهی داده است:
بسم الله خیر الاسماء. حُصِلَ القطع بمطابقه هذا السواد مَعَ ما رُقِمَ فیالحجر المنصوب فی جدران بیت الله المعظم اعنی الجامع الکبیر الواقع فی النیریز حرّره العبد الاقل.
بسامد عبارت کوتاهِ: «سواد مطابق اصل است.» که پس از آن نام و نقش مهر گواهیدهندگان آمده، در این دستنویس، بسیار است.
نام پارهای از این گواهیدهندگان: ابن مرحمتپناه مشهدی سمیع، ابن عالیشأن خیر الحاج حاجی ابراهیم، ابن مرحوم خواجه علی، ابن مرحوم حاجی عسکر، عبده عبدالعلی، حاجی سید عابد، ابن مرحمتپناه الحاج میرکاظم اصطهباناتی، میرزا عبدالحسین عطاریزدی و …
حواشی دستنویس ب:
مشیر (*) دیوان و معاون دیوان، در حاشیه دستنویس ب تطابق متن دستنویس و سنگ نوشته را اینگونه گواهی کردهاند:
وقفیّت دو برم دهویه دیوانی از جانب سلاطین سبق بر مسجد جامع کبیر نیریز؛ و عبارات این ورقه با مرقومات منقوشه بر حجر منصوبه مطابق و موافق است و برم جداگانه زراعت میشده و حاصل منافع دو برم مزبوره را همیشه اوقات متولیان به مصرف وقف، مصروف میداشتهاند.
به جز این گواهی، بزرگان دیگری نیز به مطابقت متن کتیبه و دستنویس با عباراتی شهادت دادهاند که برای جلوگیری از طولانی شدن جستار، از نقل آنها پرهیز میشود.
منبع:
۱. محمدی، مریم (۱۳۹۱). معماری مساجد ایران در سدههای نخستین اسلامی. تهران: امیرکبیر
۱- در متن کتیبه واو دیده نمیشود، اما به قرینه واو در مصارع دوم و نیز وزن شعر، وجود آن بایسته است. در ضبط آقای عبدالبیگی، واو در این موضع آمده است.
۲- چمن: گلشن، باغ
ابیات این قطعه چنان که در تصویر ملاحظه میفرمایید، به صورت عمودی بر تختهسنگ نقر شده و چنین است:
سنه ۱۲۷۱
بود لعنت حق بر آن صد هزاران
که دیوان ببندد به کوه پلنگان
در این امر هر کس که باعث بگردد
شود رو سیه در دو دنیا چو شیطان
کسی که درین امر اقدام نماید (۶)
بود لعنتی، چون … [و]…
چنین باعث بدعتی هر که گردد
همین تخم شمر است و از نسل سفیان
یادداشتها:
۱- پوزه در محاوره مردم نیریز اصطلاح جغرافیایی است. مردم نیریز اصطلاحات جغرافیایی خاص خود را دارند مانند: گُلو (گلوشربو)، سینه (سینهیریز) و … ممکن است بعضی از این اصطلاحات در مناطق و شهرهای همسایه نیز کاربرد داشته باشد.
پوزه از اسم «پوز» به معنی بینی چهارپایان و پسوند شباهتساز «ه» ساخته شده است و ظاهراً به نوک پیش روی دامنه کوه در جلگه اطلاق میشود. در لغات عامیانه فارسی افغانستان پوزه به معنی پیش برآمدگی کوه است. نمیدانم آیا میشود آن را با دماغ مقایسه کرد یا نه.
به نوک پیش آمده از خاک در دریا، دماغه میگویند. به این قیاس اصطلاح پوزه، به معنی: نوک پیش آمده از دامنه کوه در جلگه، خواهد بود. در نیریز پوزههای زیادی هست؛ از جمله: پوزه گزی، پوزه نارو، پوزه زردو و…
۲- بُنیچه: ارزیابی مالیاتی دستهجمعی یک ده و امثال آن
۳- کروم: درختان انگور
۴- بخس: واژه عربی است به معنی، زمینی که بیآب دادن، به آب باران مزروع شود، دیم. در فارسی به آن «بَش» میگویند. واژه «بش» در نیریز، زیاد به کار میرود. ظاهراً واژهی مرکب «بشگرد» از همین واژه ساخته شده است.
۵- زینالعابدینخان فرزند محمدحسین خان، از حاکمان نیریز که در سال ۱۲۶۹ مهشیدی در حمام نیریز مقتول گردید. شیخالاسلام نیریز، سیدنعیم فرزند سیدعفیفا متخلص به سحاب، چکامهای در ستایش او سروده که در دیوان او ضبط شده است.
۶- ابیات این قطعه در بحر متقارب (هشت بار فعولن) ریخته شده است. در این مصراع حرف «م» در «اقدام» زاید و مصراع را ناموزون نموده است.
****
دیگر کتیبه سردر غربی مسجد، مربوط به سال ۱۳۰۶ مهشیدی و موضوع آن ظاهراً مالیات بستن به نیریز است. این کتیبه را شادروان ایرج افشار عجالتاً و از ترس اینکه مبادا از بین برود، به صورت ناقص خوانده و در مجله یغما در سفرنامه اطلال پارس ماندگار نموده است.
بحمدالله و خوشبختانه این کتیبه تا امروز، برخلاف بسیاری از مواریث ارجمند نیریز، از دستبرد غارتگران هویت نیریز در امان مانده است و امید که بماناد.
نگارنده در اینجا نخست متن این کتیبه را بی کم و کاست از مقاله اطلال پارس نقل میکند و سپس متن سنگنوشته را آنگونه که خود خوانده است، تقدیم میدارد. البته و صد البته نگارنده هیچ ادعا ندارد که این کتیبه را کاملاً درست خوانده است؛ امید است که باستانشناسان و باستانپژوهان متن درست و دقیق کتیبههای زیبای تنها مسجد تک ایوان ایران، این یادمان شکوهمند گذشتههای دور را به دوستداران میراث فرهنگی ایران بزرگ نشان دهند.
باری، متن کتیبه به نقل از اطلال پارس:
«بر سر در همین مسجد جامع دو لوحه سنگی مربوط به معافیت مالیاتی هست که باید با دقت خواند و ضبط کرد. فعلاً من [=ایرج افشار]آنچه را که به معاضدت اصغر مهدوی و رعنا حسینی خواندهام ضبط میکنم از ترس آنکه مبادا تا سفر بعد سنگها را از میان برداشته باشند.
یکی از سنگها چنین است:
«در سال هزار و سیصد و شش از هجرت که حکومت قصبه نیریز در اداره حاکم عادل جناب جلالت مآب آقای نصیرالملک دام مجده بود و عالیجاه مقرب الخاقان حیدر قلی خان به نیابت مستقر بود نظر به رعایت حال فقرا… دیوان… برقرار و کارگزاران رفع نموده و هرکس بعد از این باعث بدعت شود روز قیامت خود… با … و یزید و تابعان یزید محشور شود. آمین یا رب العالمین.» (افشار، ۱۳۵۵، ص ۳۶۷)
نگارنده سنگنوشته را چنین میخواند:
«در سال هزار و سیصد و شش از هجرت که حکومت قصبه نیریز در اداره حاکم عادل جناب جلالت مآب آقای نصیرالملک دام مجده بود و عالیجاه مقرب الخاقان حیدر قلیخان به نیابت مستقر بود نظر به رعایت حال فقرا و دعای دولت قاهره دیوان … که نزدیک بود برقرار شود عالیجاه مشارالیه و کارگزاران رفع نمودند و هرکس بعد از این باعث بدعت شود در—- روز قیامت خود و تابعانش با … و یزید و تابعان یزید محشور شود. آمین یا رب العالمین.»
بجز این کتیبهها، گچ نبشتههایی داخل ایوان و محراب هست که محققان آنها را خواندهاند. نگارنده گچنبشتهای که نام دوازده امام در شش بیت آمده و واپسین بیت آن، از بین رفته است، در مقاله «بازخوانی کتیبه تخریب شده مسجد جامع کبیر» معرفی و بازخوانی نموده که در همین شماره آمده است.
در سمت چپ محراب مسجد جامع، گچنبشتهای هست که نگارنده آن را به گونهای متفاوت با خواندن زندهیاد افشار و خانم اعظم منزه میخواند.
درباره نویسنده
نویسنده