برج کبوتر
روشنایی چندانی در برج وجود ندارد و همین نور کم، شکوه معماری این بنا را بیشتر نمایان میکند.
در «اژه»(اژیه) از زندگی ماشینی خبر چندانی نیست. در هر خانه را که بزنی حتماً درخت انار یا خرمالو در حیاط میبینی و چشمت به مرغ و خروسهایی میافتد که مثل پرندهها روی درختهای انار و خرمالو لانه کردهاند. اگر هم خوش شانس باشید و میزبانتان یک اژهای اصیل باشد میتوانید غذاهای سنتی مثل کلهجوش و کوفته پیاز و فسنجان مخصوص اژه هم بخورید. اما اژه با همه زیباییهایش، به چیز دیگری مشهور است؛ اژه، شهری است در محاصره کبوترخانهها؛ کبوترخانههایی که روزگاری فراوان بودهاند و حالا همانهایی که باقی ماندهاند هم رو به تخریبند.
۳ هزار کبوترخانه تنها در اصفهان
پس از کاریزها که یکی از شگفتآورترین ساختههای تاریخی اجداد ما هستند، کبوترخانههای ایرانی را باید دومین و مهمترین بنای تاریخی در رونق کشاورزی در ایران به شمار آورد؛ ساختمانهای شگفتانگیزی که با معماری عجیب خود و در تعامل انسان با طبیعت و با هدف رونق کشاورزی در دل مزارع کشاورزی و باغهای در حاشیه شهرهای ایران از غرب تا مرکز و کویر ساخته شدهاند؛ هوش و ذکاوت و خلاقیت و روشنفکری اجداد ما را نشان میدهند که چگونه توانستهاند قرنها پیش برجهایی چند ده طبقه برای هزاران کبوتر در دل مزارع بنا کنند تا هم مرغوبترین کود کشاورزی را تولید کنند و هم همزیستی مسالمتآمیز انسان را با طبیعت را در دل این برجهای با عظمت پدید آورند.
کبوترخانهها در گذشته تمدنی این سرزمین جایگاه برجستهای داشتهاند. تنها در اصفهان سه هزار کبوترخانه بوده؛ حالا اما با تغییر رویه کشاورزی و حرکت بسوی صنعتی شدن، بسیاری از این برجهای شگفتانگیز تخریب شده است.
کبوترخانهها قصه شنیدنی درایت مردمان ایران است که ساختمانهایی با معماری عجیب و هنرمندانه و با استفاده از علوم مختلف از ریاضی، هندسه گرفته تا روانشناسی و جانورشناسی ساختهاند که هزاران کبوتر در آن ساکن شده و کودی باکیفیت برای رونق کشاورزی تولید کنند.
بیشتر کبوترخانهها در ایران در اصفهان ساخته شده و در روزگاران گذشته بیش از سه هزار کبوترخانه در این خطه فعال بوده است. در اژه در ۸۰ کیلومتری اصفهان که در گذشته روستا بوده و حالا شهری است با ۴ هزار شهروند بر ساحل زایندهرود، هنوز میشود کبوترخانهها را دید؛ پرتعداد و متفاوت و البته در آستانه مرگ.
امن و آرام در دل تاریکی
برج مخروطی کبوترخانه، با همه عظمتش در کوچکی دارد. باید خم شوی تا بتوانی از در رد شوی و قدم به تاریک و روشن برج بگذاری. قدم به تاریک و روشن برج که میگذاری، عظمت آن آدم را متحیر و مبهوت میکند.
برج کبوترخانه روشنایی خود را فقط از روزنههای سقف دریافت میکند و روزنههایی که جا به جا روی دیواره برج تعبیه شدهاند. روزنهها محل ورود و خروج کبوترهاست اما طوری ساخته شده که فقط کبوترها(و گنجشکها و سهرهها) میتوانند از آن وارد شوند. بقیه پرندههای بخصوص آنها که شکارچی هستند راهی به داخل برج ندارند. کبوترها روزها از برج بیرون میآیند و در باغها و مزارع میچرخند و دانه پیدا میکنند. شب اما همه کبوترها در لانههای امن و آرامشان در دل تاریک برج به سر میبرند.
روشنایی چندانی در کبوترخانه وجود ندارد و همین نور کم شکوه معماری این بنا را بیشتر نمایان میکند. برج برروی ستونهای بسیار عریض با قطر چند متر بنا شده و مخروطی شکل بالا رفته و هزاران لانه کبوتر جوری بر روی ستونها ساخته شده که فضلههایشان برروی زمین دایرهای شکل کف برج میریزد. این، خاصیت مهم کبوترخانههاست. فضلهها در یک نقطه روی هم میافتند تا کشاورزها بیایند و این کودهای مرغوب را ببرند برای زمینهای کشاورزی.
کبوترها میتوانند
معماری داخلی کبوترخانه استثنایی است؛ عظمت این بنا، هم به سبب گستردگی و شکوه و هم به دلیل تنوع در فرم، اعجاببرانگیز است. این بنا مانند سایر آثار معماری ایرانی از فرم پیچیده زیبایی پیروی کرده است.
از کنار دیوار، پلههایی برای رفتن به طبقات بالایی و پشت بام کبوترخانه وجود دارد. به زحمت از این پلههای خشت و گلی عبور میکنیم و خود را به طبقات بالایی و در نهایت به پشت بام میرسانیم؛ جایی که چشمانداز شهر پیش رویمان است. چون روز است جز چندتایی از کبوترها، پرندهای در برج نیست. ما نباید مدت زمان زیادی را در برج بمانیم حضور ما کبوترها را میترساند. آنها ممکن است تا چند روز بخاطر این ترس به کبوترخانه باز نگردند.
از بالای برج کبوترخانه به اطراف شهر نگاه میکنم؛ زمینهای خشک و بیابان که حالا انگار همراه کبوترخانهها از نفس افتادهاند؛ آفتاب عصر اژه اما بیوقفه بر پشت بام کبوترخانه میتابد و آدم را گرم میکند. شاید بهار که بیاید زمینهای اطراف اژه دوباره سبز بشوند. کبوترها تخم بگذارند و جوجه کنند و برجهای کبوترخانه دوباره رونق بگیرد. برجها که رونق بگیرد، شک ندارم که زمینهای اطراف هم آباد میشود. کبوترها میتوانند زندگی را دوباره به زمین برمیگردانند.
قدس آنلاین
درباره نویسنده
نویسنده