کاروان‌سرای گمرک؛ حیاط خلوت تاریخ در قلب بازار کاشان

در شلوغی کوچه‌پس‌کوچه‌های بازار بزرگ کاشان، جایی میان همهمه خریداران و سایه‌روشن سقف‌های گنبدی، بنایی قد علم کرده که هرچند امروز آرام و فروتن به‌نظر می‌رسد، اما سال‌ها پیش نبض تجارت شهری پرهیاهو را در دست داشته است. سرای گمرک یا سرای شریف‌خان، این کاروان‌سرای سه‌طبقه قاجاری، همچنان در جناح شمالی بازار بزرگ و نزدیک میدان سنگ یا همان میدان فیض و میرعماد ایستاده است؛ بی‌آنکه از هیبت معماری‌اش چیزی کم شده باشد.

نویسنده:مریم رضایی/ سرای گمرک یا سرای شریف‌خان، این کاروان‌سرای سه‌طبقه قاجاری، همچنان در جناح شمالی بازار بزرگ و نزدیک میدان سنگ یا همان میدان فیض و میرعماد ایستاده است؛ بی‌آنکه از هیبت معماری‌اش چیزی کم شده باشد.

سرای شریف‌خان؛ نامی که از دل تاریخ تجارت برآمد

بانی این سرا آقا شریف ضرابی بوده؛ مردی از خاندان‌های بانفوذ و اثرگذار کاشان که در دوره قاجار، بازرگانی و تجارت بخش مهمی از ساختار اقتصادی شهر را شکل می‌دادند. همین جایگاه اقتصادی باعث شد که در سال‌هایی که «گمرک محلی و ولایتی» رواج داشت، دفتر مرکزی گمرکات کاشان در این سرا دایر شود. نام «سرای گمرک» دقیقاً از همین جایگاه اداری برخاسته است، همان‌طور که نخستین پست‌خانه شهرستان نیز در همین محل فعالیت می‌کرد و تا سال‌های ابتدایی مشروطیت همچنان پابرجا بود.

اما اهمیت سرا تنها در کارکرد اداری‌اش خلاصه نمی‌شود، معماری و تزئینات آن نیز گواه دوره‌ای از شکوه هنر ایرانی است که در بازار تاریخی کاشان به تبلور رسیده است.

نقشی از هفت‌رنگ، آجری و معقلی

کاشی‌های هفت‌رنگ، نقوش معقلی، تزئینات آجری و نقاشی‌های ظریف، چهار عنصر اصلی زیبایی‌شناسی این کاروان‌سرا هستند. همان لحظه‌ای که از دالان بلند ورودی قدم در صحن مرکزی می‌گذارید، دیوارها و پشت‌بغل‌های حجره‌ها چشم را به جشن رنگ‌ها و طرح‌ها دعوت می‌کنند. بسیاری از نقوش امروزه فرو ریخته، اما چند مجلس باقی‌مانده، همچون پنجره‌هایی رو به گذشته، هنوز صحنه‌هایی از بزم‌های قدیمی، شکارگاه‌ها، کشتی‌گیران و روایت‌های حماسی را زنده نگه داشته‌اند.

این هنرنمایی‌ها صرفاً تزئینی نیستند، در سکوت این بنا، هر نقش روایتی دارد و هر تصویر، نشانی است از روزهایی که تجار و کاروانیان زیر همین سقف‌ها گرد هم می‌آمدند.

 سه طبقه زندگی؛ از تابستان‌نشین‌ها تا بالاخانه‌های کاروانیان

سرای گمرک مانند بسیاری از سراهای بزرگ تجاری قاجاری، دارای سه طبقه است که هر کدام کارکردی جداگانه داشته‌اند.

طبقه اول شامل زیرزمین‌های تابستانی، حجره‌ها و انبارهاست؛ فضای خنکی که تابستان‌های داغ کویر را قابل تحمل می‌کرده و محلی بوده برای نگهداری کالا، تره‌بار، میوه یا محصولاتی که باید از گرما دور می‌ماندند.

طبقه دوم که حدود یک متر از کف صحن بالاتر است، حجره‌های اصلی تجار را در خود جای داده است. اتاق‌ها دارای صندوق‌خانه، راهرو و ایوان سرتاسری‌اند، ایوانی که همچون کمربندی چهار طرف صحن را دربر می‌گیرد و از آنجا تاجرها بر رفت‌وآمد بازار و کاروانیان نظارت می‌کرده‌اند.

طبقه سوم نیز شامل بالاخانه‌هایی است که با ایوان‌های مسقف آراسته شده‌اند. این بالاخانه‌ها اغلب محل استراحت شبانه کاروانیان و مسافرانی بوده که با بار و بنه به کاشان وارد می‌شدند.

به‌ازای هر حجره و بالاخانه، یک زیرزمین نیز در دل بنا تعبیه شده؛ چیدمانی هوشمندانه که سرای گمرک را حدود ۱۱۱۰ متر زیربنا بخشیده است.

 ورودی‌هایی که تاریخ را قاب می‌گیرند

سرای گمرک دو ورودی اصلی دارد که هر دو به بازار بزرگ منتهی می‌شوند. ورودی غربی، دالانی ۳۳ متری با دو نورگیر است که روشنایی کافی را به فضای بلند و کشیده خود می‌رساند. این مسیر به یک هشتی بزرگ و ۱۲ حجره می‌رسد، و بالاخانه‌هایی با تعداد مشابه، اما امروز اکثراً متروکه‌اند. با این حال، یکی دو حجره هم‌کف هنوز نشانه‌هایی از تردد روزانه دارند؛ آن‌قدر که می‌شود صدای ورق‌های یک دفتر و زنگ یک تلفن قدیمی چرخشی را از پشت در نیمه‌بازشان تصور کرد.

ورودی جنوبی، مسیری شیب‌دار به طول ۲۵ متر دارد؛ با هشت حجره و بالاخانه‌هایی مشابه، طاق‌های قوسی و طاق‌بندهای باریک. بر روی این طاق‌ها هنوز می‌توان بخش‌هایی از نقاشی‌های دودگرفته دوره قاجار را دید؛ نقاشی‌هایی که هرچند با گذر سالیان کمرنگ شده‌اند، اما هنوز در تاریکی‌شان، قصه‌هایی از آن زمان را پنهان کرده‌اند.

دو راه‌پله باریک نیز در دو سوی این دالان قرار دارد که راه را به بالاخانه‌های طبقه سوم باز می‌کند.

سکوتی که به معاملات قدیم گوش می‌دهد

از ۲۱ حجره دور تا دور کاروان‌سرای سه‌طبقه، امروز تنها پنج یا شش حجره فعال‌اند. حجره‌هایی که غبار سالیان بر درهای چوبی‌شان نشسته، اما درون‌شان هنوز نشانه‌هایی از تجارت معاصر دیده می‌شود، میز و صندلی‌های چوبی، دفترهای حساب قطور، تلفن‌هایی با شماره‌گیر چرخشی.

همین اشیای ساده نشان می‌دهند که اگرچه گردش زمان بر ظاهر سرا اثر گذاشته، روح تجارت هنوز از این مکان رخت نبسته است.

با این حال، سکوتی ابدی در اغلب حجره‌ها جریان دارد. همین سکوت است که قدم‌زدن در صحن کاروان‌سرا را به تجربه‌ای شاعرانه تبدیل می‌کند، تجربه‌ای که گویی هر گام، بار صدای سم اسب‌ها و خش‌خش بار کاروان‌ها را در گوش زنده می‌کند.

سایه تجارت کهن در کالبدی فرسوده

سرای گمرک، با همه اهمیت تاریخی و معماری‌اش، امروز بیش از هر زمان دیگری به نظر می‌رسد که از جریان اصلی بازار دور افتاده است. اگرچه معدود کسبه آن با دنیای تجارت مدرن ـ چک‌پول، چک و سفته ـ بیگانه نیستند، اما فضای سرا همچنان بوی تجارت عهد قدیم می‌دهد. خشت‌های دیوارها، ختایی‌های کف حیاط، درهای چوبی قطور و سردرهای آجرکاری‌شده، همگی روایتگر دورانی‌اند که این سرا قلب تپنده دادوستد کاشان بود.

اما اکنون فرسایش زمان و نبود مرمت جدی، تهدیدی بزرگ برای بقای این بناست. برخی از تزئینات از بین رفته، بعضی طاق‌ها ترک برداشته‌اند، و نصب سازه‌های ناهمگون یا رهاشدگی حجره‌ها، خطر تخریب را افزایش داده است. با این حال، کافی است لحظه‌ای در میان صحن بایستید تا بفهمید چرا این بنا هنوز هم برای مردم کاشان ارزشمند است. این سرا فقط یک بنای تاریخی نیست؛ یک هویت است، یک یادآور است، یک دفتر بازنشده از تاریخ تجارت ایران.

سرای گمرک، گنجینه‌ای در انتظار احیا

سرای گمرک فرصتی بزرگ برای توسعه گردشگری تاریخی کاشان است؛ شهری که با خانه‌های تاریخی‌اش شناخته می‌شود، اما بخش کمتر دیده‌شده بازار و سراهای قاجاری‌اش هنوز ظرفیت‌های بسیاری برای معرفی دارد. احیای این سرا می‌تواند نه‌تنها به حفظ میراث معماری قاجار کمک کند، بلکه اقتصاد گردشگری شهری را نیز به‌طور قابل‌توجهی تقویت نماید؛ مشروط به اینکه مرمت آن با اصول علمی، دقت تاریخی و نگاه فرهنگی انجام شود.

بازخوانی هویت در آینه یک کاروان‌سرا

سرای گمرک، با آن‌که امروز آرام و کم‌جنبش است، هنوز آینه‌ای است که تاریخ کاشان خود را در آن بازتاب می‌دهد. ایوان‌ها، حجره‌ها، بالاخانه‌ها، نقوش فرسوده و حتی سکوت سنگینش، هریک بخشی از روایتی هستند که فراموش نمی‌شود. این سرا نه فقط یک اثر دیدنی برای گردشگران، بلکه بخشی از حافظه جمعی مردم کاشان است؛ حافظه‌ای که اگر به‌درستی حفظ و روایت شود، می‌تواند نسل‌های آینده را نیز به گذشته‌ای پررونق پیوند دهد.

 

 عصر اصفهان نیوز

درباره نویسنده