د٫ اردیبهشت ۱۰ام, ۱۴۰۳

چرا رشد نوسازی بافت فرسوده اصفهان سالانه یک‌درصد است؟!

در خبرها خواندم که کارشناس مطالعات برنامه‌ریزی شهری معاونت شهرسازی و معماری شهرداری اصفهان اعلام کرده است: «در حدود ۱۵ سال گذشته (از سال ۸۶ تا ۱۴۰۰) مجموعا ۱۶هزار و ۸۰۰ پروانه ساخت‌وساز در محدوده بافت فرسوده این کلان‌شهر صادرشده که نشان می‌دهد هرسال کمتر از یک درصد از بافت فرسوده این دیار نوسازی شده است و با توجه به این فرایند باید چیزی بیش از ۱۰۰ سال برای نوسازی بافت فرسوده مصوب در شهر اصفهان در نظر گرفت!»

در خبرها خواندم که کارشناس مطالعات برنامه‌ریزی شهری معاونت شهرسازی و معماری شهرداری اصفهان اعلام کرده است: «در حدود ۱۵ سال گذشته (از سال ۸۶ تا ۱۴۰۰) مجموعا ۱۶هزار و ۸۰۰ پروانه ساخت‌وساز در محدوده بافت فرسوده این کلان‌شهر صادرشده که نشان می‌دهد هرسال کمتر از یک درصد از بافت فرسوده این دیار نوسازی شده است و با توجه به این فرایند باید چیزی بیش از ۱۰۰ سال برای نوسازی بافت فرسوده مصوب در شهر اصفهان در نظر گرفت!»

این خبر عجیب و تکان‌دهنده‌ای بود و نشان می‌دهد مجموعه مشوق‌ها برای نوسازی بافت فرسوده، مؤثر نبوده یا عواملی مانع تحقق اهداف شهرداری برای احیای بافت‌های فرسوده است.

تازه یک نکته را هم باید در نظر داشته باشیم که این آمار بر اساس صدور پروانه‌ها محاسبه شده است و حال‌آنکه برخی مانند خود ما در سال ۹۷ پروانه ساخت گرفتیم؛ اما نتوانستیم بسازیم؛ لذا این میزان شاید از یک درصد هم پایین تر باشد!

اگر مسئولان شهرداری در این موضوع بررسی میدانی داشته باشند، شاید به عوامل اصلی عدم تحقق احیای بافت فرسوده واقف شوند که بنده در نظر دارم با توجه به این موضوع اعلام‌شده به یکی از عوامل مهم و موانع اساسی در بحث نوسازی بافت‌های فرسوده بپردازم.

شما می‌دانید که شهر اصفهان با توجه به قدمت تاریخی آن دارای مساجد قدیمی، اماکن و خانه‌های زیادی است که به‌عنوان میراث فرهنگی ثبت‌شده‌اند و طبق قوانین و مصوبات میراث‌فرهنگی در حریم این اماکن اجازه بنای بیش از دوطبقه را نمی‌دهند؛ حالا این حریم را تا کجاها در نظر بگیرند، خودش جای بحث دارد.

امروزه سازندگان برای ساخت‌وساز به ارزش‌افزوده‌ احداث بنا توجه می‌کنند؛ مثلا سرمایه‌گذاری که می‌تواند در یک ملک خریداری‌شده پنج طبقه و بالاتر بسازد، هیچ‌گاه آن را با ساخت‌وساز در بافت فرسوده عوض نمی‌کند؛ چون برایش خرید زمین و احداث دوطبقه بنا اصلا اقتصادی نیست؛ حتی خود مالکان خانه‌ها هم حاضر نیستند پول و سرمایه خود را صرف چنین مکان‌هایی کنند که برایشان توجیه اقتصادی ندارد.

سال گذشته هنگامی‌که تبلیغات و بیلبوردهای شهرداری را برای تشویق نوسازی بافت‌های فرسوده و امتیازهایی که برای این موضوع در نظر گرفته بودند، مثلا تخفیف ۷۰درصدی صدور پروانه و مجوز یک یا دوطبقه اضافه بنا را دیدم، به فکر نوسازی منزل پدری که در مرکز شهر اصفهان در خیابان نشاط و در نزدیکی مسجد سیدالعراقین واقع است، افتادم و به جناب آقای دکتر قاسم‌زاده، شهردار محترم اصفهان، مراجعه و طرح موضوع کردم که گفتند ازنظر ما تا ساخت چهارطبقه هم مشکلی ندارد؛ ولی چون منزل شما در حریم میراثی قرار گرفته است، باید مجوز میراث فرهنگی هم اخذ شود که نامه‌نگاری شد و از میراث، تقاضای یک طبقه اضافه را کردیم؛ چون قبلا مجوز ۸/۵ متر ارتفاع، یعنی دوطبقه روی پیلوت را به ما داده بودند؛ ولی نه‌تنها آن یک طبقه اضافه بنا را ندادند، حتی همان مجوز قبلی خودشان را هم یک متر کم کردند و نوشتند شما ۷/۵ متر ارتفاع بیشتر نمی‌توانید داشته باشید!

بنده این مثال را آوردم که موضوع کاملا ملموس شود؛ و الا قصد طرح بحث شخصی را ندارم.

باید فکری کرد که مشکل بافت فرسوده اصفهان به‌طور اساسی حل شود؛ لذا به شهردار محترم جناب دکتر قاسم‌زاده که اخیرا برای پیگیری مباحث آب اصفهان به تهران آمده بودند، عرض کردم مانع اصلی شما در بافت فرسوده، میراث فرهنگی است. شما باید با کمک استانداری به یک تصمیم مشترک و جمعی با میراث‌فرهنگی برسید. میراث‌فرهنگی باید برای احیای شهر اصفهان در مصوباتش تجدیدنظر کند و راهی را در پیش بگیرد که حقوق مردم هم ضایع نشود.

بارها به این موضوع فکر کرده‌ام که ساکنان نزدیک یک مسجد یا منزل میراثی چه گناهی کرده‌اند که باید از حقوق ارزش‌افزوده‌ای که املاک بقیه شهروندان دارند، محروم شوند؟ آیا میراث فرهنگی می‌تواند موجب ضرر و زیان آن‌ها شود یا اگر واقعا جایی لازم است که محدودیت ارتفاع رعایت شود، جبران خسارت آن به عهده کیست؛ شهرداری، میراث یا استانداری؟ بالاخره مصوبه‌ای که تصمیم می‌گیرد در یک محدوده‌ای بلندمرتبه‌سازی نشود و مثلا دوطبقه بیشتر نسازند و صد متر آن‌طرف تر پنج و شش‌طبقه می‌سازند، این ضرری که به مالکان در حریم‌ها وارد می‌شود، چه کسی جبران می‌کند؟! آیا متولیان میراث‌فرهنگی اگر منازل خودشان در این حریم‌ها بود، حاضر بودند ارزش ملک آن‌ها ضایع شود و بلااستفاده بماند؟!

یکی از مسئولان ارشد میراث‌فرهنگی برایم نقل کرد که جناب آقای ضرغامی، وزیر محترم میراث فرهنگی و گردشگری، خیلی سخت رضایت به ثبت اماکن میراثی می‌دهند؛  آن‌هم به دلیل ضایع‌شدن حق‌وحقوق همسایگان آن بناهاست و ایشان نمی‌خواهند حقوق مردم ضایع شود.

ما مخالف ثبت اماکن میراثی و حفظ و نگهداری آن‌ها نیستیم؛ اما معتقدیم اگر این مصوبات برای ساکنان اطراف آن‌ها زیان‌بخش است، باید به نحوی جبران خسارت به مردم بشود. برای روشن‌شدن این موضوع مثالی می‌زنم.

در تهران تصمیم بر این شد که در حریم حسینیه جماران که یادگار امام راحل است، ساخت‌وسازی بیش از دوطبقه صورت نگیرد؛ این در حالی است که مثلا دو کوچه آن‌طرف‌تر شش‌طبقه و هفت‌طبقه می‌ساختند و این موضوع موجب نارضایتی شدید اهالی جماران شد که قصد بازگوکردن آن‌ها را ندارم؛ اما درنهایت برای جبران خسارت مردمی که خانه‌هایشان در این حریم بود و بیش از دوطبقه نمی‌توانستند داشته باشند، شهرداری مجوز دوطبقه تراکم سیار به آن‌ها اعطا کرد تا به کسانی که در ساخت‌وساز بوده و خواهان خرید تراکم هستند، به آن‌ها بفروشند و از این رهگذر خسارت آن‌ها جبران شود! و این کار عادلانه است؛

لذا مسئولان شهری اعم از میراث یا دیگران اگر تصمیم به ایجاد حریم یا محدودیتی در فضایی دارند، باید جبران خسارت وارده به مردم را بکنند. حالا آیا میراث‌فرهنگی از عهده جبران این خسارت‌ها می‌تواند برآید که غیرممکن است؛ حتی توان احیای اماکن ثبت‌شده میراثی را هم ندارد و برای حفظ و نگهداری، غالبا آن‌ها را به اجاره واگذار می‌کند؛ پس بهترین راه این است که در مصوباتش تجدیدنظر کند و بیش از این جلوی احیای بافت‌های فرسوده را نگیرد و بگذارد از مایملک عده‌ای، لااقل نصف دیگر شهروندان بهره‌مند شوند و قدری عادلانه و منصفانه رفتار کند.

اصفهان زیبا

درباره نویسنده