هویت فراموششده در شهرسازی ایران؛ چالش توسعه بیریشه در شهرهای امروز
کارشناسان شهرسازی معتقدند بازگشت به اصول هویتبخش معماری ایرانیاسلامی و توجه به معنا و روح حاکم بر فضاهای شهری، گامی حیاتی برای بازسازی حس تعلق شهروندان و پایداری فرهنگی شهرهاست؛ موضوعی که در شهر تاریخی اصفهان بهعنوان نماد معماری و شهرسازی ایرانی، اهمیتی دوچندان دارد.
در شهری که شتاب توسعه و گسترش کالبدی آن، گاهی به قیمت نادیدهگرفتن اصالت، معنا و هویت تمام میشود، موضوع «هویت شهری» بیش از همیشه مطرح و ضروری است؛ هویتی که در دل فرهنگ، فضای معماری، بافت انسانی و زیستمحیطی شهر تأسیس میشود، حلقه وصلی میان گذشته، حال و آیندهاست؛ نقطهای که شهرها را تنها به مجموعهای از ساختمانها و خیابانها تبدیل نمیکند، بلکه به مکانهایی با حس تعلق، معنا و «خود بودن» تبدیل میسازد.
مطالعات بینالمللی در حوزه شهرسازی نشان میدهند که شناخت و تقویت هویت شهری نهتنها برای ارتقای احساس تعلق شهروندان ضروری است، بلکه عاملی کلیدی در ارتقای کیفیت زندگی، پایداری شهری و حتی رقابتپذیری شهرها به شمار میرود.
بهعبارت دیگر، زمانی که شهرها از پسوند هویتی خود تهی شوند، احتمال دارد به شهری یکنواخت، کمروح و فاقد معنا بدل شوند، چیزی که در بسیاری از بافتهای شهری معاصر ایران رخ داده است.
در ایران بهویژه در شهرهایی که میراث معمارانه و تاریخی غنی دارند، مسئله هویت در شهرسازی اهمیت مضاعفی پیدا میکنند؛ شهری همچون اصفهان با داشتن محلههای کهن، میدانها، معماری صفوی و پهلوی و مجموعههای هویتساز، هنوز ظرفیتهای متعددی برای تداوم هویت خود دارد، اما زمانی که گسترش سریع شهری، رشد بیضابطه بلندیها، استفاده از مصالح و سبکهای بیارتباط با بستر محلی و کاهش بهرهگیری از مؤلفههای فرهنگی و کالبدی بومی رخ میدهد.
هویت میتواند بهسرعت تحلیل رود، مطالعات نشان میدهد زمانی هویت یک شهر از میان میرود که عناصر سازنده آن علیه پیچیدگیهای فرهنگی، تاریخی، اقتصادی و اجتماعی نادیده گرفته شوند.
در شهر اصفهان، حساسیت بر این مقوله دوچندان است، چراکه تمدن، هنر و معماری آن در پهنه کشور نشانی از یک هویت شهری پایدار است؛ اصول شهرسازی این شهر، وجود بافتهای تاریخی، نماهای قدیمی و محدودیتهای ارتفاعی، همگی جنبههایی از محافظت از این هویتاند، اما در عین حال شهر با چالشهایی روبهرو است.
در تغییرات شهری امروز، میتوان گفت که اگر زمانی فضای شهری ایرانی واجد هویت بوده و این هویت در فرهنگ، محیط، کالبد و معنا خود را نشان میداده است، اکنون این وضعیت بهکلی مورد تهدید قرار گرفته است.
هویتی که در گذشته جلوهگر هماهنگی، تناسب، انسانمحوری و احساس تعلق بوده است، اکنون در بسیاری از محلهها جای خود را به ساختمانهایی داده که بدون پیوند با بستر محلی احداث میشوند و سیمای شهری را به سیمایی بیهویت یا التقاطی تبدیل کردهاند.
در شهر اصفهان، ظرفیت بازآفرینی مبتنی بر هویت بسیار گسترده است، حفظ بافتهای تاریخی، کنترل ارتفاعات، توجه به نماها، باززندهسازی محلههای قدیمی، بهرهگیری از تکنولوژی در مرمت، اما بدون از دستدادن اصالت، همگی بخشی از این مسیرند، اما این تنها با تدوین سیاستی راهبردی، مشارکت نخبگان، معماران، مردم، و فرایندی محلیمحور امکانپذیر است.
هویت شهری را میتوان حلقه گمشده شهرهای امروز دانست، نه چیزی انتزاعی، بلکه ملموس، تأثیرگذار و حیاتی برای رفاه، کاهش تعارضات شهری و ارتقای کیفیت زندگی؛ اگر شهر اصفهان بخواهد به آیندهای پایدار، انسانی و با هویت حرکت کند، باید از امروز با نقشه و معنا قدم بردارد تا نه فقط شهری برای زندگی، بلکه شهری برای تعلق باشیم.

شهرهای مدرن همیشه خوبی ندارند، اصفهان باید اصالت خود را حفظ کند
رسول میرباقری، رئیس کمیسیون عمران، معماری، شهرسازی و بافت تاریخی شورای اسلامی شهر اصفهان به خبرنگار ایمنا اظهار میکند: یکی از موضوعات و مفاهیم مورد توجه بشر، موضوع هویت است و فعالیتهای انسان برای احراز و یا معرفی هویت و مکان و مقامی است که آرمانهای منبعث از جهانبینی او برایش تعیین میکند، بنابراین توجه به باطن و معنای اشیا و اعمال میتواند بهعنوان یکی از مهمترین عوامل هویتدهنده فرد و اجتماع و شهر ایفای نقش کند.
وی با بیان اینکه هویت، حلقه اتصال زنجیر باورها و عقاید است، میافزاید: هویت هر فرد، معنای گذشته و حال اوست. در سیمای شهری نیز هویت قابل تأمل است؛ در شهرسازی امروز کشور، شکل شهر با مسائل مهمی روبهرو است که در این بین، توجهنداشتن به جنبههای کیفی شهر، بیتوجهی به ویژگیهای شهرسازی سنتی و نبود رویکرد مناسب در گسترشهای سریع شهری قابل توجه است.
رئیس کمیسیون عمران، معماری، شهرسازی و بافت تاریخی شورای اسلامی شهر اصفهان با تاکید بر اینکه هویت موضوعی است ک موجب تفاوت سیمای شهر قدیم ایرانی و سیمای شهر معاصر شده است، تصریح میکند: آنچه مسلم است، در تمامی تغییر و تحولات شهرسازی ایران در طول زمان وجه مشترکی به نام زیبایی و تناسب کلی شهری وجود دارد. بنابراین میتوان گفت اگر فضای شهری ایرانی واجد هویت بوده و این هویت در فرهنگ، محیط، کالبد و معنا خود را مینمایانده است، در فضای شهری امروز چنین نیست.
میرباقری ادامه میدهد: توجه به شهرسازی و معماری قدیم نشاندهنده همدلی با آن است و سیمای شهرهای بیهویت کنونی حاصل التقاط فرهنگی امروز است؛ زبان معماری ایران در این دوره زبانی کثرتگراست که در آن فردیتگرایی و خودمحوری وجه غالب است و میتوان با شناسایی اصول شکلدهنده فضاهای شهری ایرانی، شناخت نیازهای جامعه انسانی و شناخت ارزشهای فرهنگی جامعه، به نظام پایدار برنامهریزی برای شهر معاصر اندیشید.
وی اضافه میکند: شهر اصفهان بهعنوان یکی از مراکز تاریخی، مذهبی و سیاسی در دورههای مختلف، دارای بافتهای محلی قدیمی و آثار تاریخی ارزشمندی است که باید حفاظت شود.
رئیس کمیسیون عمران، معماری، شهرسازی و بافت تاریخی شورای اسلامی شهر اصفهان با اشاره به ضرورت سنخیت نمای ساختمانها با هویت شهری نصف جهان میافزاید: دستورالعملهای شهرسازی این شهر به دقت طراحی شده است تا بافت تاریخی و فرهنگی آن حفظ شود.
میرباقری با اشاره به تأثیرات مثبت محدودیتهای ساختوساز در حفظ میراث فرهنگی و هویت شهر تأکید میکند: شهرهای مدرن همیشه خوبی ندارند و حفظ شهرهایی همچون اصفهان که دارای ارزشهای تاریخی و فرهنگی هستند، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
وی با بیان اینکه شهر اصفهان بهدلیل پیشینه تاریخی و فرهنگی خود، نیازمند حفظ هویت شهری است و نمیتوان بهراحتی مدرنیته را در آن گسترش داد، ادامه میدهد: حفظ آثار و ابنیه تاریخی اصفهان نهتنها برای جذب گردشگر داخلی و خارجی ضروری است، بلکه به تقویت هویت شهری نیز کمک میکند.
رئیس کمیسیون عمران، معماری، شهرسازی و بافت تاریخی شورای اسلامی شهر اصفهان در پایان با تأکید بر اینکه رعایت ضوابط و مقررات شهرسازی لازمه توسعه پایدار شهری است، میافزاید: در طرحهای تفصیلی شهر اصفهان، ساختوسازهای بلندمرتبه بهدلیل حفاظت از ابنیه تاریخی و فرهنگی محدود شده است.

هویت شهری، کلید گمشده در توسعه پایدار شهرها
فریاد پرهیز، دکترای برنامهریزی شهری به خبرنگار ایمنا میگوید: هویت هر دوره را ویژگیها و امتیازات آن دوره نسبت به دوره پیش مشخص میسازد، وقتی سخن از هویت شهر است، تمایز شهرها از هم مطرح میشود، آنچه قابل تأمل است وجوه اشتراک و تمایز شهرها باهم است، صفات هویتی شهر بر صفات هویتی طبیعی و مصنوعی و انسانی شهر مستقر است.
وی میافزاید: آنچه بهعنوان تصویر در ذهن مردم متصور است ناشی از سازمان فضایی شهر است، نشناختن و درک نکردن ساختار و استخوانبندی شهرها، سازمان فضایی شهرها و تلاش نکردن برای حفظ و احیای آنها موجب بروز لطمات فراوان به ارزشهای نهفته در شهرها و الگوهای شهرسازی سنتی ایران شده است.
دکترای برنامهریزی شهری تصریح میکند: شناخت هویت و مؤلفههای تأثیرگذار آن در شکل شهر، مقدمهای است برای شناخت مدیران، برنامهریزان شهری، تصمیمگیران و هر آن کس که در ساخت شهر نقش دارد تا شهری ساخته شود که صفات هویتی آن مطلوب و پاسخگو باشد، بنابراین هویت شهری یک مفهوم چندبعدی، پویا و ذهنی-عینی است که از تعامل عوامل مختلف شکل میگیرد.
پرهیز با بیان اینکه هویت شهری، مجموعهای از ویژگیها، نمادها، خاطرات و معانی متمایزکنندهای است که یک شهر را از دیگر شهرها متمایز میسازد و احساس تعلق و دلبستگی ساکنان را به وجود میآورد، خاطرنشان میکند: هویت شهری از ترکیب و تعامل لایههای بعد کالبدی-فیزیکی مانند منظر شهری، سیمای شهری و ساختار شهری؛ بعد تاریخی- فرهنگی مانند حافظه جمعی، آداب و رسوم و آئینها، داستانها و اسطورهها؛ بعد اجتماعی مانند سبک زندگی، سبک زندگی و احساس تعلق مکانی شکل میگیرد.
وی با اشاره به ویژگیهای شاخص در معماری و شهرسازی سنتی ایرانی اظهار میکند: شهرسازی سنتی ایرانی به چهار عامل زمان، مکان، فرهنگ و معنا بستگی داشته است، این عوامل ثابت نبودهاند و از منطقهای به منطقه دیگر متغیر بودهاند، از اینرو میتوان هویت شهری را در وحدت شکلی، همآوایی شکل شهر با محیط طبیعی و بوم، پیوند واحدهای مسکونی و عناصر شهری، رعایت اصول و ملاحظات هنری و زیباشناسانه، رعایت عرصهها و سلسله مراتب، جستوجو کرد.
دکترای برنامهریزی شهری ادامه میدهد: شهرسازی و معماری دیروز ایران، چه آنگاه که حاکمان و ثروتمندان خواستار ساختن آن بودهاند و چه آن زمان که قشرهای شهرنشین میانی و برخوردار از توان مالی محدود بانی آن بودهاند، در حقیقت امر، در تکامل یکدیگر هستند و توانستهاند در تکرار تجارب، زمینههای لازم برای گردش اندیشهها و بناها را نیز فراهم کنند.
پرهیز با بیان اینکه وجود یگانگی و همگنی که در موجودیتهای شهرسازی و معماری فرهیخته و بومی- سنتی دیروز ما به شکلی چشمگیر، مشروطکننده شکل و محتوای معنوی میشود، نمایانگر هویت ملی ما است، میافزاید: شهرسازی و معماریهای دیروز، از فضای فرهنگی درونی شهرهای ما نشأت میگرفتند و رنگ و طعم سلیقههای مردمی داشتند و بر اساس ضابطهها، معیارها و تجارب مدنی آن روزها ساخته میشدند.
دکترای برنامهریزی شهری خاطرنشان میکند: شاخصترین ویژگیهایی که میتوانند الهامبخش شهرهای امروز باشند شامل هماهنگی و تعادل با طبیعت، سلسله مراتب فضایی، مرکزگرایی و وحدت در کالبد (ایجاد حس مکان)، انسانمحوری و مقیاس انسانی، انعطافپذیری و چندعملکردی بودن و تداوم و پیوستگی فضای باز و بسته است.
وی با بیان اینکه دگرگونی و دگردیسی زندگی در شهرهای امروزی، موجب نابودی بسیاری از فضاهای شهری و عملکردهای اجتماعی و فرهنگی آنها شده است، میگوید: تغییراتی که بیشتر، احساس تعلق نداشتن، بیهویتی و مشارکت نکردن شهروندان در فعالیتهای اجتماعی را به همراه دارد، شهرهای ما، ارزشهای سنتی را کنار گذاشته، اما وارد دنیای مدرن نشده است.
پرهیز با بیان اینکه در گذشته فضای انسانی، حاصل توجه به مقیاس انسانی بود و تداوم عرصهها و بافتها در انسانیتر کردن فضا نقش داشت، میگوید: مقیاس مطلوب و متناسب محلات، فضایی را بهوجود میآورد که فرد به راحتی قلمرو آن را در مدت زمانی کوتاه طی کرده و محیطی آشنا را هر روز تجربه میکرد، به آن تعلق خاطر مییافت و در حفظ آن و احراز هویت برای آن میکوشید، در دهههای اخیر، با تحولات جدید شهرسازی، محلات به لحاظ کالبدی تخریب و رفته رفته اعتبار و ارزش گذشته خود را از دست دادهاند و شهرسازی معاصر ایران پیش از آنکه به عوامل محتوایی معطوف باشد در موضوعات فیزیکی و کالبدی خلاصه میشود.
بازگرداندن هویت به شهرهای معاصر نیازمند چارچوب مدیریتی منسجم است
دکترای برنامهریزی شهری با بیان اینکه تعادل بین توسعه مدرن شهری و حفظ هویت فرهنگی و تاریخی شهرها، یک فرایند است که به داشتن نگرش سیستماتیک یعنی دیدن شهر بهعنوان یک موجود زنده که گذشته، حال و آینده آن به هم پیوسته است، نیاز دارد، ادامه میدهد: داشتن خلاقیت و نوآوری یعنی یافتن راهحلهای جدید برای پیوند زدن کهنه و نو و در نهایت داشتن اراده جمعی یعنی همکاری بین دولت، متخصصان، سرمایهگذاران و جامعه محلی و مردم است.
وی میگوید: داشتن برنامهریزی یکپارچه، رویکرد توسعه از درونزا و نوسازی بافتهای فرسوده با حفظ هویت، تلفیق شهرسازی و معماری سنتی با فناوری مدرن، طراحی شهری انسانمحور و تقویت فضاهای عمومی و مشارکت واقعی جامعه محلی و بخش خصوصی در تعادل بین توسعه مدرن شهری و حفظ هویت فرهنگی و تاریخی شهرها میتواند کمک کند، شهرهایی مانند بارسلون (ترمیم و احیای بافت تاریخی با کاربریهای جدید)، سنگاپور (تلفیق باغهای عمودی و فناوری با فرهنگ محلی) و وین (ادغام بینقص معماری مدرن در بافت تاریخی) نمونههای موفقی از این تعادل هستند.
پرهیز با بیان اینکه بازگرداندن هویت به شهرهای معاصر نیازمند یک چارچوب مدیریتی منسجم است که در آن سیاستها، راهبردها و ابزارها بهطور هماهنگ عمل کنند و نهادهای شهری و شهروندان هر دو نقش فعالی ایفا کنند، میگوید: سیاستهای توسعه شهری که شامل سیاست «توسعه درونزا و بازآفرینی شهری» به جای توسعه بیرونزا؛ سیاست «حفاظت یکپارچه و پویا» یعنی تغییر نگرش از حفاظت منفعلانه از تک بناها به سمت حفاظت فعال از کل منظر فرهنگی-تاریخی شهر؛ سیاست «تقویت اقتصاد فرهنگمحور» یعنی ترویج صنایع خلاق، گردشگری فرهنگی پایدار و مشاغل مرتبط با هنر و میراث بهعنوان موتور محرکه اقتصادی محلات و در نهایت سیاست «شهر پیادهمحور و هوشمند»، میتوانند به بازگرداندن هویت به شهرهای معاصر کمک کنند.
دکترای برنامهریزی شهری تاکید میکند: نهادهای شهری باید از نقش «تصدیگر» و «مجری» صرف به نقش «تسهیلگر»، «هماهنگکننده» و «ناظر» تغییر موضع دهند و اینکه بدون مشارکت مردم، هیچ طرح هویتبخشی پایدار نخواهد بود، شهروندان فقط «مخاطب» نیستند، بلکه «شریک» هستند و لازم است مشارکت در فرایند برنامهریزی و طراحی، مشارکت در اجرا و مدیریت و مشارکت در نگهداری و تداوم داشته باشند.
به گزارش ایمنا، تجربه شهرهای تاریخی ایران نشان میدهد که پیوند میان معماری، فرهنگ و هویت، رمز ماندگاری و پویایی آنها بوده است، در روزگاری که توسعه شهری بهسرعت در حال پیشروی است، بازتعریف جایگاه هویت در فرایند برنامهریزی و طراحی شهری، ضرورتی انکارناپذیر بهشمار میآید؛ شهرهایی که بدون توجه به ریشههای فرهنگی و هویت تاریخی خود رشد میکنند، دیر یا زود دچار ازخودبیگانگی و گسست اجتماعی خواهند شد، زیرا شهر تنها مجموعهای از ساختمانها و خیابانها نیست، بلکه بستری برای تداوم خاطره جمعی و احساس تعلق شهروندان است.
در این میان، اصفهان با پیشینه غنی تاریخی، هنری و فرهنگیاش، میتواند الگویی از تلفیق اصالت و نوگرایی در شهرسازی معاصر باشد؛ شهری که اگر با نگاهی خردمندانه میان حفظ میراث گذشته و پاسخ به نیازهای امروز تعادل برقرار کند، نهتنها سیمای اصیل خود را از دست نخواهد داد، بلکه به شهری زنده، پویا و الهامبخش برای نسلهای آینده بدل خواهد شد، آینده شهرهای ایران در گرو آن است که توسعه کالبدی، در امتداد ریشههای فرهنگی و با درک عمیق از معنای هویت شهری رقم بخورد.
درباره نویسنده

نویسنده
