مقبره تاریخی شیخ یوسف سروستانی یادگاری از دیاری کهن
مقبره شیخ یوسف سروستانی متوفای قرن هفتم هجری، تجلی اوج فرهنگ، هنر و معماری اسلامی و سند معتبری برای نشان دادن اوج شکوفایی فرهنگ دینی و مذهبی مردم استان فارس و شهرستان سروستان است.
سنگ بنای هر شهری و سروستان با آثار فرهنگی و تاریخی منحصر به فردش یکی از کهنترین شهرستانهای استان فارس است و بنای مقبره شیخ یوسف سروستانی که در قرن هفتم هجری میزیسته است؛ تجلی اوج فرهنگ، هنر و معماری اسلامی و سندی معتبر برای نشان دادن اوج شکوفایی فرهنگ دینی و مذهبی مردم این دیار است.
“کسی نیست که از سروستان عبور کرده باشد و مقبره زیبای شیخ یوسف سروستانی را ندیده باشد.”
مقبره ای که مثل نگین در وسط شهر برای عابران جلوهگری میکند و همه را به سوی دیدن معماری زیبای خودش فرا میخواند.
آرامگاه در یکی از محلههای قدیمی سروستان به نام شیخ یوسف قرار دارد که در ورودی مقبره رو به روی میدانی به همین نام باز میشود و در جلوی در نوشتهای قرار داد که شناسنامه مقبره نوشته شده و توضیحاتی که خواندن آن برای گردشگران و زیارت کنندگان آن شیخ بزرگ خالی از لطف نیست.
درب ورودی اصلی مقبره برای امنیت مکان و فرسوده نشدن سردر مسدود شده و امکان عبور و مرور از آن نیست؛ با انحنایی جالب رو به کوچهای با خانههای قدیمی و محلهای قدیمیتر قرار گرفته است.
نکتهای که قابل توجه است اینکه، کل ساختمان آرامگاه طی سالیان گذشته و به مرور زمان تغییر کرده است؛ مثلا قسمتی از حیاط آرامگاه که قبلا قبرستان بوده بعد از کسب اجازه از فقیه آن زمان یعنی: مرحوم آیت الله محلاتی تبدیل به مسجد شده که هنوز هم پابرجاست و به عنوان یکی از قدیمیترین مساجد شهر شناخته میشود.
برای کسب اطلاعات بیشتر به مغازه همجوار آرامگاه میروم جایی که یکی از کسبه فرهیخته، متین و نویسنده کتاب تاریخ سروستان مشغول کسب روزی حلال است.
خودش گفته بود که از نوشتن خسته نمیشود و من هم او را در حال نوشتن میبینم.
غلامحسین سبزی سروستانی با خوشرویی به همه سوالات جواب میدهد و میگوید: شیخ یوسفبنیعقوب سروستانی از دانشمندان و عرفای برجسته فارس در قرن هفتم هجری است که متاسفانه در کتب و منابع گذشته اطلاعات زیادی درباره زندگی و شخصیت وی وجود ندارد ولی گفته شده که به احتمال زیاد تولد شیخ یوسف در آغاز قرن هفتم و در حدود سال ۶۰۰ قمری بوده و زادگاهش به طور قطع سروستان بوده است، سال وفاتش هم با توجه به متن کتیبه و سنگ قبر موجود، ۶۸۲ قمری است.
دوران زندگی شیخ یوسف همزمان با حکومت اتابکان سلجوقی در فارس و حمله مغولان و تسلط آنها بر ایران بوده و میشود گفت، دوران زندگی شیخ یوسف، همزمان با حیات سعدی شیرازی بوده است.
از پشت پنجره مغازه به سر در و طاق بنا نگاه میکنم و میگویم معماری اسلامی زیبایی داد و آقای سبزی که بیشتر از ۶ دهه در جوار آرامگاه روزگار سپری کرده، از معماری آرامگاه چنین میگوید.
بنای اصلی مقبره شیخ یوسف بر روی دوازده ستون سنگی زیبا برپا شده و حدود ۴۰ سال بعد از فوتش به وسیله استاد علی قاضی ساخته میشود؛ که دو سر درب غرب و جنوب بنا به شکل باشکوهی خودنمایی میکند.
در چهار طرف مقبره، چهارطاق بر روی بنا با گنبد پوشیده شده است که از سنگ، آجر، گچ و ساروج ساخته شده است.
سعی میکنم نوشتههای اطراف سر در را بخوانم که راوی نویسنده میگوید: در سردر بنا و سنگ قبر شیخ یوسف انواع خطها و نقشهها به طرز زیبایی به کار رفتهاند و میتوان این بنا را به عنوان موزه انواع خط و نقش قرن هشتم معرفی کرد؛ خطوطی مانند: کوفی، نسخ، نستعلیق، شکسته، نستعلیق نقش مهندسی و اسلیمی اسلامی است.
نویسنده باهوش و راهنمای امروزم، با صبر و حوصله ادامه میدهد: جالب است که بگویم شیوه معماری بنا یعنی ستون و طاق و گنبد و مقرنس به شدت تحت تاثیر معماری دوره ساسانی است و میشود گفت؛ بنای شیخ یوسف مهمترین بنای معماری ایرانی در جنوب کشور در به دوره ایلخانی است.
غلامحسین سبزی در ادامه از مرمت آرامگاه میگوید: در بنا از گچبری، گلبری، کاشیکاری استفاده شده است که به مرور زمان از بین رفته و بارها مرمت شده است.
به گفته وی، بنا از زمان نادرشاه تا سال ۱۳۳۸ خورشیدی زیر نظر دکتر علی سامی، تعمیر و تغییراتی در سردر و گنبد به وجود آمده ولی و از آن تاریخ به بعد تعمیرات کلی انجام نشده است.
ماه محرم است و از بلندگوی مسجدی که به آرامگاه چسبیده است صدای نوحه و ماتم عزاداری سرور و سالار شهیدان(ع) شنیده میشود، بیدرنگ ازمراسم عزاداری میپرسم و او از اعتقادات و باورهای قدیمی مردم شهر چنین میگوید: در سالهای خیلی پیش و آنطور که بزرگترها میگفتند؛ ماه محرم که میشد مردم محلههای مختلف سروستان به صورت دسته روی خود را به مقبره شیخ یوسف میرساندند و او را زیارت میکردند و بر این باور بودند که هر کجا مکانی با دوازه ستون پابرجا باشد، حضرت امام حسن(ع) در آنجا مدفون است و به همین خاطر دستههای سینهزنی در کنار مقبره شیخ یوسف گرد هم جمع میشدند و بر سر و سینه خود میزدند و با صدای یلند میخواندند:
ای خلف مصطفی، شاه سلام علیک و در ادامه، باز هنگام عزا شد شیعیان، نوحهگر شیر خدا شد شیعیان را همخوانی میکردند.
لازم به ذکر است، از دیگر رجال علمی که در مقبره شیخ یوسف مدفون است میتوان از محمد بن الحسین البیضاوی و عمر بن علی البیضاوی نام برد.
اگر چه از زندگی و آثار آنها اسنادی در دست نیست ولی آرامگاه آنان بیانگر این حقیقت است که، هر یک دانشوری گرانمایه در زمان خود بودهاند.
از نویسنده خوش ذوق سروستانی تشکر و خداحافظی میکنم و اینک با اطلاع از داستان مقبره شیخ یوسف، با اطمینان خاطر، دیگران را دعوت به سفر به سروستان و بازدید از این اثر بینظیر تاریخی باقیمانده از دوران ایلخانی و دیگر آثار تاریخی شهر و دیارم مینمایم.
صداوسیما
درباره نویسنده
نویسنده