پ٫ فروردین ۹ام, ۱۴۰۳

معماری سنتی و بومی، الهام‌بخش ساختمان‌های جدید

طراحی اقلیمی تحت عنوان خلق معماری سازگار با اقلیم، همواره در گذشته برای تطبیق با شرایط آب‌وهوایی حاصل پروسه متداوم معماری محلی است که از نسلی به نسل دیگر و طی زمان منتقل‌ شده و جایگاه خود را تثبیت کرده است.
 
کتاب «تجربه‌های جهانی سازگاری معماری با اقلیم» اثر ویلی وبر و سیموس یاناس با ترجمه مشترک مرضیه آزاد ارمکی؛ استادیار دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی و رضوانه اصغری، در دو بخش به تبیین «جنبه‌های اقلیمی معماری بومی» و «معماری بومی به‌عنوان مدل» می‌پردازد. این اثر، از معماری سنتی و بومی استفاده کرده و آن‌ها را به‌عنوان الهام‌بخش ساختمان‌های جدید به مخاطب ارائه می‌دهد. در این کتاب، راه‌حل‌های مناسب فنی و اجتماعی متأثر از عوامل اقلیمی مورد بررسی قرار گرفته است. هرچند شرایط اقلیمی مشابه در بسیاری موارد باعث طراحی مشابه در مناطق مختلف جهان شده، ولی جنبه‌های طراحی محیطی معماری سنتی در طیف گسترده‌ای از شرایط آب‌وهوایی و انواع ساختمان وجود دارد.
 
یکی از ویژگی‌های این اثر، توجه به رویکرد مردم‌شناسی یا باستان‌شناسی توأم با مسائل طراحی آب‌وهوایی و معماری پایدار است. هدف این کتاب، دستیابی به شرایط محیطی قابل‌قبول در محیط داخلی برای ساکنان با صرف کمترین هزینه به لحاظ انرژی و مصالح و جایگزین کردن منابع انرژی تجدیدناپذیر با منابع تجدیدپذیر و دوری از فرایندها و مصالح غیردوستانه با محیط است.

 

در بخشی از کتاب حاضر، چهار عنصر اصلی آتش، زمین، هوا و آب، در زمینه معماری مرتبط با طبیعت، به‌عنوان ابزارهایی نظام‌بند و سیستماتیک مورد بررسی قرار می‌گیرند. سکونتگاه‌های بومی «سانتورینی»، نمونه‌ای بسیار عالی از این رویکرد است، چراکه ویژگی‌های زیادی در مقیاس‌های گوناگون ارائه می‌دهد که ارتباط میان محیط‌های به‌وجود آمده و این چهار عنصر را بیان می‌کند و نشان‌دهنده تأثیر نیروهای درونی در شکل دادن معماری است. این امر شامل جزئیات دقیق ساختمان تا جزئیات تمامی همسایگان آن، همچنین شامل ساختارهای دست‌ساز تا اشکال طبیعی است. هریک از این عناصر مانند منشوری هستند که سانتورینی را به‌خوبی در خود نمایش می‌دهند که نه‌تنها بیانگر قدرتی ماهیتی هستند، بلکه پاسخی سنتی به شرایط طبیعی و یا فقدان شرایط طبیعی موردنظر است.
 
در ادامه به ویژگی ساختمان‌های اصلی سانتورینی اشاره می‌شود: «ساختمان‌های سانتورینی شبیه به ساختمان‌هایی است که در جزایر سیکلادیز باقی مانده است و دارای چنین ویژگی‌هایی است: اشیاء مستحکم، دیوارهای سنگ‌تراشی‌شده ضخیم با دهانه‌های کوچک، پوشش‌های پوسته‌ای که با گچ سفید شده و با قدرت یکپارچه‌سازی قوی تقریبا همه‌چیز را پوشش می‌دهد و نیز ایجاد ترکیب از طریق پی‌درپی. تمام این عناصر، فرم‌های ساختمانی و شهریِ طبیعی را به‌وجود می‌آورند که یک پاسخ اقلیمی بلندمدت با استفاده از منابع محلی موجود به شرایط آب‌وهوایی بوده و درعین‌حال انعکاس تکامل اجتماعی است.
 
یک مقیاس انسان‌مدارِ خاص، مشابه آنچه در کشتی‌ها یافت می‌شود، مشهود است: درهایی با ارتفاع پایین، پله‌هایی باریک و تند و همچنین فضای داخلی و بیرونی کوچک. این موارد در واقع تولیداتی ضروری هستند و نه انتخاب؛‌ چراکه قانون طراحی غالب در سانتورینی، ساده‌گرایی مادی و فضایی بود.

اگر از سانتورینی قدردانی شود، به دلیل اشکال شاعرانه یا مناظر نفس‌گیر آن نیست. فارغ از زیبایی‌شناسی، شرایط زندگی در گذشته برای احساس‌های دیگر یا برای سلامتی شخصی خیلی جذاب نبود. معماری که امروزه از آن به‌عنوان «زیبا» یاد می‌کنیم، در واقع محصول کشمکش‌های طولانی برای زنده ماندن در یک محیط نامطلوب توسط نسل‌هایی است که توانسته‌اند با استفاده از روش‌های پایدار، ابزارهای خود را از منابع طبیعی موجود انتخاب کنند. آنچه واقعا باید مورد احترام واقع شود، این واقعیت است که افراد محلی مفهوم آسایش و سایر نیازهای خود را با محیط محلی تطبیق داده و تأثیرات چهار عنصر را در یک اصطلاح معماری صادقانه و ساده‌گرا ادغام کرده‌اند؛ بنابراین نمونه‌ای درخشان از پایداری محیطی بومی و خاص را ارائه می‌دهند.»

ایبنا

درباره نویسنده