د٫ اردیبهشت ۱۷ام, ۱۴۰۳

معماری تراز کلان شهر جهان اسلام

از ابعاد مورد توجه در مدیریت کلان شهر تهران، موضوع معماری اسلامی است، که تا کنون به کرات اینجانب در این خصوص صحبت نموده و در مقالات متعدد نیز به چاپ رسیده اند.

در ابتدای این نوشتار لازم می دانم که توضیح مختصری در خصوص کلان شهر یا مادر شهر داشته باشیم:

کلان شهر یا مادر شهر عنوانی است که در مورد شهرهای بزرگ و پر جمعیت به کار می رود. یک کلان شهر معمولا از یک شهر مرکزی و تعدادی شهر اقماری تشکیل شده است. کلان شهرها معمولا از اهمیت سیاسی، اقتصادی، بازرگانی و فرهنگی زیادی برخوردارند و از مراکز مهم اقتصادی و تجاری هر کشور به حساب می آیند.

امروزه کلان شهرها ما را به یاد شهرهایی با پیچیدگی های بسیار زیاد، جمعیت متراکم و اغلب خارج از ظرفیت، برج ها و ساختمان های بی قاعده و اکثرا تیره و خاکستری می اندازند. این تداعی البته که با مختصات شهر تهران نیز همخوانی دارد.

در ماه های اخیر، پس از انتصاب جناب آقای زاکانی به عنوان شهردار تهران و مداقه در برنامه ارائه شده توسط ایشان با عنوان “تقویت مسجد محوری تا تهران الگوی اسلام”، بارقه ی امیدی در بین متخصصان مدیریت شهری جوانه زد که امید است با تلاش شبانه روزی ایشان، جامه عمل بپوشد.

از ابعاد مورد توجه در مدیریت کلان شهر تهران، موضوع معماری اسلامی است، که تا کنون به کرات اینجانب در این خصوص صحبت نموده  و در مقالات متعدد نیز به چاپ رسیده اند.

معماری بخشی از هویت یک شهر است و نمود جامعه درون آن شهر آنگونه است که در طول تاریخ اقوام را از نوع سبک معماری آن می توان شناخت و می توان دوره های تاریخی آن را برآورد کرد.

اکنون از متولیان امر یک سوال دارم، کدام مشخصه را می توان برای معماری سال های پس از انقلاب اسلامی نام برد؟ معماری که در برهه ای از زمان در گذار بین مدرنیته و سنت قرار داشت و در زمان کنونی غرق در انواع و اقسام نماهای بی قواره قرار گرفته است. از جمله موارد مغفول مانده در سال های اخیر، عدالت در فضای شهر است که بخشی از آن در معماری و علی الخصوص در نماهای شهری نمود پیدا می کند.

یک پیشنهاد به شهردار محترم تهران:

از میان اراضی در اختیار خود بخشی را به عنوان ناحیه یا محله پایلوت، برای اجرای طرح معماری تراز جهان اسلام اختصاص دهید تا به ترویج این مهم در قالب نهضت ملی مسکن کمکی کرده باشید.  

در خصوص مسجد محوری نیز باید این موضوع را مد نظر قرار داد که مساجد از بدو اسلام پایگاه های مردمی بوده اند و محل نیایش و همچنین گردهمایی. پذیرش این مسئله که وجود مساجد،گنبدها و مناره ها در بافت یک شهر نمی تواند به معنای اسلامی بودن آن شهر باشد این امر را بدیهی می سازد که باید در عنصر و مولفه های دیگری که نه تنها کالبد بلکه روح و هویت شهرها را می سازند به دنبال نشانه هایی از زیست مسلمانان و الگوهای یک شهر اسلامی بود. مساجد در ابتدا بسیار ساده ساخته می شدند و معمولا سقف حصیری داشته اند. هنگامی که اسلام در ایران استحکام یافت مساجد با گنبد ساخته شدند و این چنین شد که گنبد بسیار زیاد در معماری ایرانی نمود پیدا کرد.

شاخص ترین و پیشرفته ترین بناهای هر دوره معماری ایران پس از ورود اسلام را می توان در مساجد پیدا نمود. اهمیت مسجد در ایران نشانه ای از پذیرش و اقبال مردم ایران نسبت به دین اسلام است. چرا که در دور افتاده ترین نقاط ایران نیز مساجد مهم ترین بناهای بافت اطراف خود بوده اند که با هزینه مردم بنا می شدند. ویژگی های ساختاری هر مسجد شامل انعطاف ذاتی، بی تفاوتی نسبت به نماهای خارجی، تأکید متقابل بر فضای داخلی و گرایش طبیعی به تزئینات کاربردی است.

حال متخصصان مدیریت شهری که فعالیت خود را در خصوص عنوان اصلی این نوشتار” معماری تراز کلان شهر جهان اسلام”آغاز نموده اند می بایست تلاش کنند مواردی را در معماری مساجد مد نظر قرار دهند تا مردم وار بودن آن را به شکل محسوس تری ارائه داده و همچنین بتوان مساجد کلان شهر اسلام را با المان های مخصوص آن  به عنوان آیتم اصلی در معماری اسلام معرفی کرد.

مشرق- دکتر فاطمه عباسی

درباره نویسنده