فروپاشی هویت مشهد زیر سایه توسعه/ ضرورت احیای مرکز خراسان شناسی

جمعی از اساتید برجسته حوزه تاریخ و ادبیات دانشگاه فردوسی و فعالان فرهنگی و اجتماعی شهر مشهد در نشستی با ابراز تاسف از تخریب آثار تاریخی و فرهنگی و نابودی هویت شهر مشهد زیر سایه توسعه اقتصادی و بلندمرتبه سازی‌ها، شکست طرح‌های فرهنگی نظیر مرکز خراسان‌شناسی را به صراحت ناشی از وابستگی به نهادهای غیرعلمی و عدم نگاه ملی به این حوزه دانستند و خواستار احیای این مرکز شدند.

ششمین نشست از شنبه‌های فرهنگی استاندار خراسان رضوی به مساله «خراسان پژوهی» اختصاص داشت که شنبه شب با حضور اساتید برجسته حوزه تاریخ و تمدن و فرهنگ و فعالان فرهنگی و اجتماعی این عرصه دراستانداری برگزار شد.

یک پژوهشگر و باستان‌شناس برجسته در این نشست با اشاره به ظرفیت‌های عظیم تاریخی، تمدنی و مذهبی خراسان رضوی؛ نسبت به غفلت و عدم رسیدگی درخور به این میراث هشدار داد و گفت: خراسان رضوی با هشت اثر ثبت شده، دومین استان کشور از نظر تعداد آثار در یونسکو است. کهن‌ترین قنات جهان در این استان قرار دارد و بزرگترین معابد زرتشتی جهان در ۶۰ کیلومتری جنوب مشهد کشف شده است.

رجبعلی لباف خانیکی افزود: مشهد به واسطه حضور حضرت امام رضا (ع) از ظرفیتی عظیم برخوردار است و در تاریخ این سرزمین، تنها شهری بوده که در حمله مغول مصون مانده و به «دارالامان» و پایدارترین شهر کشور شهرت یافت اما تاکنون کاری که در خور استان و ظرفیت های آن باشد در این حوزه انجام نگرفته است.

وی از عدم انجام کاوش‌های باستان‌شناسی عمیق و منسجم در خراسان به‌ویژه مشهد انتقاد کرد و گفت: معماری شهر مشهد از بین رفته است. در خیابان «ده دی» این شهر به یک تونل تاریخی سالم برخورد کرده‌ایم که متأسفانه رها شده است. یک «محله دست نخورده» در دشت توس باقی نمانده تا گردشگرانی که به مشهد می‌آیند، بتوانند تاریخ واقعی این شهر را درک کنند. حتی هنوز کاوش عمیق انجام نگرفته تا لایه‌های تمدنی خراسان را که مردم از چندین هزار سال قبل در آن زندگی می‌کردند، تشخیص داد.

خانیکی در بخش دیگری از اظهاراتش نبود یک نهاد وسیع و پویای «خراسان‌شناسی جامع» را یک کاستی بزرگ دانست و بیان کرد: مرکز کنونی خردسرای فردوسی برای این حجم از غنای تاریخی کافی نیست.

وی همچنین به وضعیت شادیاخ نیشابور اشاره کرد و خواستار آزادسازی اراضی این محوطه تاریخی برای انجام مطالعات باستان‌شناسی در آن شد و گفت: ایجاد یک شورای پژوهشی واقعی در استانداری است، کانون فرهنگی و هنری حرم رضوی یک ظرفیت بزرگ است که باید در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شود.

نابودی هویت تاریخی مشهد زیر سایه توسعه

عضو پیوسته شورای فرهنگستان زبان و ادب فارسی و مدیر قطب علمی فردوسی‌شناسی و ادبیات نیز در این نشست با ابراز نگرانی شدید از وضعیت میراث فرهنگی خراسان گفت: بخش عظیمی از تاریخ و هویت مشهد زیر سایه اقتصاد و سازندگی‌های بی‌رویه نابود شده است.

محمدجعفریاحقی با تعریف وسیع‌تری از قلمرو فرهنگی خراسان، آن را «چتری فرهنگی از مرزهای چین تا مرکز ایران» نامید و مشهد را وارث همه این ارزش‌ها دانست و تصریح کرد: همه تصمیم‌گیری‌ها باید بر مبنای عظمت تاریخی این منطقه باشد.

مدیر قطب علمی فردوسی‌شناسی، فرصت از دست رفته در حوزه میراث مشترک را «غمی بزرگ» خواند و گفت: قبل از فروپاشی شوروی می‌توانستیم بگوییم ما مرکز خراسان بزرگ هستیم اما اکنون دیگر فرصت از دست رفته است و تاجیکستان و ازبکستان به‌شدت میراث‌های مشترک را به نام خود می‌زنند و دیگر خراسان ما حتی سهمی از راه ابریشم ندارد.

وی تأکید کرد: خراسان میراث‌دار همه ارزش‌های علمی، فرهنگی و شخصیت‌های برجسته این آب و خاک بود و مشهد می‌توانست مرکزیت «خراسان بزرگ» را داشته باشد اما هویت مشهد به‌کلی نابود شده و هیچ چیزی باقی نمانده است. از مشهد قدیم تنها یک گنبد بارگاه مطهر امام رضا(ع) مانده که بین آسمان‌خراش‌های اطراف قفل شده است؛ پول، سرمایه و اقتصاد همه ارزش‌های فرهنگی و تاریخی را بلعیده و به خود اختصاص داده است.

این استاد برجسته ادبیات فارسی به از بین رفتن نام و یاد بزرگان طوس اشاره کرد و گفت: دیگر اسمی از فردوسی، خواجه نصیر و شیخ طوسی در مشهد نیست. ما تا سال قبل ۵۳۰ شخصیت با پیوند طوسی را فهرست کردیم که این اسامی در میان اسامی خیابان‌های جدید گم شده‌اند. در شرایط کنونی پول و اقتصاد جلودار است و صحبت از فرهنگ دیگر دیر است.

دکتر یاحقی اظهار کرد: تنها کاری که می‌توان انجام داد، تلاش برای مانع شدن تخریب‌های بعد از این است، آن هم اگر زورتان به سرمایه‌گذاران برسد.

تغییر نام خیابان‌ها، روایت شهر را حذف می‌کند

یک فعال اجتماعی در مشهد نیز در این نشست تخریب گسترده بافت‌های تاریخی و تلاش برای تغییر نام‌های قدیمی شهری را یک «خطر جدی» برای هویت این کلانشهر تاریخی دانست و گفت: ۳۶۰ هکتار از بافت تاریخی پیرامونی حرم مطهر رضوی از بین رفت و همراه با آن، تنها منطقه تاریخی این شهر هم نابود شد.»

حسین سلیمان نوری افزود : موج این تخریب‌ها به سرعت در حال تسری به لایه‌های میانی و دیگر نقاط شهر است. لایه میانی شهر مشهد که باقیمانده از دوره تاریخی پهلوی است و بخشی از آن در سناباد مانده، نیز در معرض تخریب قرار دارد و این روند به همه شهر مشهد تسری یافته است.

وی اظهار کرد: لایحه نامگذاری‌های شهری در شورای شهر مشهد و تلاش برای تغییر نام‌هایی چون خیابان طبرسی، احمدآباد و وکیل‌آباد، یک «لایحه خطرناک» است، وقتی دیگر بافت تاریخی در شهر وجود ندارد، دست‌کم باقی ماندن اسم‌ها و نام‌گذاری‌های قدیمی می‌تواند برای مردم پرسش ایجاد کند و آنها را به ریشه‌ها متوجه سازد.

وی تأکید کرد: هر کدام از این نام‌ها حذف شود بخشی از روایت شهر ما حذف می‌شود. در ۱۸۰ جلسه شورای شهر مشهد درباره نام‌های خیابان‌های این شهر تصمیم گرفته شده و تغییر یافته اند که این وضعیت خود یکی از «موارد ناراحت‌کننده» در مدیریت شهری مشهد است.

مشهد عصاره خراسان است

یک پژوهشگر برجسته تاریخ و جغرافیای تاریخی مشهد نیز در این نشست به تشریح ابعاد تاریخی و جغرافیایی «خراسان بزرگ» پرداخت و بر ضرورت احیای ارتباطات فرهنگی آن تأکید کرد.

سید مهدی سیدی فرُخَد با استناد به متون تاریخی از جمله شاهنامه گفت: خراسان بزرگ پیش از اسلام تعریف مشخصی داشته و شامل چهار بخش یا «ربع» به نام های بلخ و هرات (اکنون در افغانستان)، مرو (اکنون در ترکمنستان)، و نیشابور (در ایران) بوده است.

این پژوهشگر تأکید کرد: از کل خراسان بزرگ فقط یک‌چهارم آن به ایران رسیده است. شهرهایی چون نیشابور، ترشیز و بیهق (سبزوار) بخشی از خراسان بزرگ هستند اما بخش‌های جنوبی (مانند بیرجند) و شمالی (مانند بجنورد) جزو تعریف تاریخی و اصلی خراسان بزرگ محسوب نمی‌شوند.

سیدی فرخد با ابراز تأسف از وضعیت سایر بخش‌ها، گفت: ربع مرو با خاک یکسان شده و دیگر اثری از خراسان در آن باقی نمانده است. ربع بلخ هم نفس‌های آخر را می‌کشد، اما ربع هرات هنوز آثار خراسان را دارد. اخیرا یک تاجر هراتی برای تأسیس مرکز هرات‌شناسی در مشهد ابراز تمایل کرده که امید است با همراهی مسوولان این مرکز فعال شود و ارتباطات فرهنگی برقرار بماند.

وی در نهایت با تأکید بر نقش محوری مشهد گفت: مشهد عصاره خراسان بزرگ است از اینرو وظیفه‌ای کلان متوجه استاندار خراسان رضوی است که باید این اتصالات مربوط به خراسان بزرگ را احیاء و برقرار کند. این احیا از طریق راه‌اندازی دوباره و فعال شدن «مرکز خراسان‌پژوهی» قابل تحقق خواهد بود.

مراکز پژوهشی نباید دولتی باشند/ نیشابور به اندازه چاه‌های نفت درآمدزایی دارد

یکی از اساتید دانشگاه فردوسی مشهد نیز در این نشست با ارائه راهکارهای سازمانی برای جلوگیری از تعطیلی مجدد مراکز فرهنگی بر لزوم خروج مدیریت این مراکز از ساختارهای دولتی تأکید کرد و گفت: راهکار پایدار برای حفظ این مراکز، تأسیس یک «ثَـمَن» (مؤسسه) یا سازمان مردم‌نهاد (NGO) است که هیچ وابستگی حقوقی دولتی و هیچ عضو رسمی حقوقی در آن نباشد.

محمدرضا محقق با اشاره به تجربه تلخ تعطیلی مراکز خراسان‌شناسی و نیشابورشناسی که با حمایت شهردار وقت راه‌اندازی شده بودند، خواهان آسیب‌شناسی دقیق موضوع شد و افزود: تجربه نشان داده است که سازمان‌های دولتی نمی‌توانند این مراکز را به خوبی مدیریت کنند بلکه باید سازمان‌های مردم‌نهاد در این مسیر حمایت شوند. ایجاد راهکارها و قوانینی لازم است که تضمین کند با تغییر دولت‌ها و مسئولان این مراکز تعطیل نشوند.

این استاد دانشگاه همچنین بر اهمیت ملی‌سازی طرح‌های بزرگ فرهنگی و هنری در استان تأکید کرد و گفت: باید تسهیلاتی فراهم شود که برخی از طرح‌های بزرگ فرهنگی و هنری که در خراسان رضوی است و جنبه ملی یا حتی جهانی دارد جزو طرح‌های ملی شده و از اختیار تصمیم‌گیری در سطح شهرستان یا استان خارج شوند.

وی به‌طور خاص به منطقه تاریخی نیشابور اشاره کرد و افزود: منطقه تاریخی نیشابور به اندازه چاه‌های نفت ما می‌تواند درآمد داشته باشد در این راستا باید این طرح در سطح ملی دیده شود و یک مرکز ملی درباره آن تصمیم‌گیری کند.

محقق، راهکاری برای آموزش نسل‌های آینده ارائه داد و پیشنهاد کرد که در تمام شهرستان‌های خراسان رضوی دو واحد درسی به نام شهرسازی از مسیر رسمی اداره کل آموزش و پرورش برای دانش‌آموزان تعریف و ارائه شود.

غلبه «زائر» بر «مجاور» هویت شهر را نابود کرد/ شهر روایت‌های خود را از دست داد

یک روزنامه‌نگار مشهدی نیز در این نشست به تحلیل نقش دوگانه حرم مطهر رضوی و زائران در هویت مشهد پرداخت و گفت: رویکرد اشتباه مدیریت شهری در اولویت‌بندی «زائر» بر «مجاور» منجر به تخریب بافت معنایی شهر شده است.

میرصدرا میردامادی تأکید کرد: معناگیری شهر مشهد به واسطه حرم مطهر رضوی و زائران آن بوده است، اما حرم و زائرانش در عین آنکه یک فرصت هستند، اگر به درستی رفتار نکنیم به مثابه یک تیغ دو لبه می‌توانند برای مشهد آسیب‌زا باشند.

وی با انتقاد از اولویت‌دهی صرف به جنبه‌های زیارتی، بیان کرد: متاسفانه چیزی که در مشهد اتفاق افتاده، غلبه مفهوم زائر بر مجاور بوده و همین نگرش باعث شده بافت معنادار و قدیمی شهر مشهد امروز به این شرایط درآید. مسافر اهمیت بیشتری نسبت به ساکن دارد و این موضوع در باقی لایه‌های شهر نیز پیاده شده است که باعث می‌شود قصه‌ها و روایت‌های این شهر همزمان با رفتن آدم‌ها از بین برود و این به شدت برای هویت تاریخی یک شهر خطرناک است.

نگذارید پروژه «کمربند سبز جنوبی» دوباره احیا شود

پژوهشگر مطالعات اجتماعی نیز در این نشست از رویکردهای توسعه‌ای فعلی در مشهد انتقاد کرد و خواستار شفافیت در تصمیم‌گیری‌های کلان شهری شد.

محمد مدرسی اظهار کرد: نباید خطاهای گذشته را دوباره آزمون کرد چرا که برخی دیدگاه‌های «غیرکارشناسی» همچنان بر توسعه شهر به شکلی تأکید دارند که نتیجه آن ناپایداری زیست شهری است. برخی تلاش می‌کنند برای دستیابی به نوعی از توسعه که کالبد را به صورت ظاهری بهبود می‌دهد اما عرصه زیستی را در خطر می‌اندازد، همچنان به اجرای پروژه‌هایی دست بزنند که به تأیید بسیاری از متخصصان و اهل فن برای این شهر و آینده آن مضر است.

وی به‌طور مشخص به پروژه «کمربند سبز جنوبی» اشاره کرد و گفت: در پروژه کمربند سبز جنوبی رویکردی منفعت‌گرایانه وجود دارد. دلایل زیادی وجود دارد که اجرای این پروژه مخرب محیط زیست و تخریب تنفس‌گاه شهر مشهد در ارتفاعات جنوبی است. نگذارید این پروژه‌ها که به بایگانی سپرده شده بود، دوباره احیاء شود.

این فعال اجتماعی همچنین بر لزوم حضور کارشناسان در فرآیندهای تصمیم‌گیری مسئولان تاکید کرد و گفت: تا چه زمان باید شاهد تصمیم‌گیری‌های کلانی باشیم که نخبگان در آن حضور ندارند. همچنان اقتدارگرایی بر نظام بوروکراسی اداری استوار است، انتظار می رود در جلساتی مانند کمیسیون ماده ۵ شهرداری‌ها و کمیته‌های مربوط به آن نخبگان حضور یابند و این تصمیمات به شکل شفاف اتخاذ شوند.

ضرورت احیای مرکز خراسان شناسی

استادیار دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد نیز در این نشست تاکید کرد: در ایران افراد نقش پررنگ‌تری نسبت به سیاست‌گذاری‌ها ایفاء می‌کنند، اگر در زمان‌بندی و استفاده از فرصت‌ها دقت می‌شد، ایجاد مرکز خراسان‌شناسی به عنوان یک تجربه ناکام باقی نمی‌ماند.

سلمان ساکت توضیح داد: در زمان استاندار وقت (رزم حسینی) دغدغه نبود مرکز خراسان شناسی مطرح و این مرکز با محوریت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی وارد مرحله اجرایی شد اما در ادامه، کار برای پایه‌گذاری علمی به دانشگاه سپرده شد و طی انعقاد تفاهم‌نامه ای بین دانشگاه فردوسی با شهرداری مشهد محلی واقع در سه راه ادبیات به این مرکز اختصاص یافت و درمراسمی با حضور مسئولان به طور رسمی افتتاح شد.

وی افزود: اما چندی نگذشت که با تغییر سیاست‌ها و مسئولان، تابلوی این مرکز برداشته و محل از دانشگاه پس گرفته شد و پیگیری درستی هم از سوی مسئولان و هم از سوی دانشگاه صورت نگرفت. امیدواریم مرکز خراسان پژوهی در این دوره احیاء شود زیرا توسعه پایدار در گرو خراسان‌پژوهی و خراسان‌شناسی است و این مهم باید در سطح ملی دیده شود.

سایر اشخاص حاضر در این نشست تعریف چارچوب قانونی برای جلوگیری از تخریب بناهای تاریخی و محلات قدیمی در شهرهای کوچک و روستاهای خراسان رضوی، اختصاص بودجه برای تهیه دانشنامه شهر مشهد را خواستار شدند.

مدیر مرکز نسخ خطی سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی نیز در این نشست گفت: جایگاه تاریخ در چشم‌انداز پیشرفت در خراسان رضوی کجاست، اگر خراسان که از گذشته تاکنون به عنوان استانی که پایدارترین هویت تاریخی را در بین سایر مناطق کشور دارد، مطرح است و هر آنچه که برای پیشرفت در شاخص تاریخی نیاز باشد، در خراسان رضوی وجود دارد چرا جایگاه تاریخ در چشم انداز توسعه این منطقه مشخص نیست.

ابوالفضل حسن آبادی پیشنهاد کرد که برای هر طرح اقتصادی یا فرهنگی در خراسان رضوی پیوست تاریخی تعریف شود زیرا بسیاری از مشکلاتی که امروز در موضوعات تاریخی و فرهنگی وجود دارد به سبب عدم شناخت تاریخ است.

پژوهشگر حوزه مشهدشناسی نیز در این نشست بیان کرد: ما وقتی درباره خراسان سخن می‌گوییم، معمولا از تاریخ هزار و دویست ساله آن یاد می‌کنیم اما متأسفانه کمترین فرصت به شناخت و بازشناسی واقعی این پهنه تمدنی اختصاص می‌یابد.

ملیحه کروخی افزود : پرسش این است که وقتی چنین ادعایی داریم، مخاطب ما کیست؟ کودکان و نوجوانانی که باید از این هویت آموزش ببینند و یا زائرانی که به عنوان مهمان به این شهر رفت و آمد دارند؟

وی اظهار کرد وقتی برای مسافران از شهری کهن سخن می‌گوییم، نخستین واکنش‌شان تعجب است؛ چون آنچه در برابر چشمانشان می‌بینند، حاصل مکتب بازسازی است نه تداوم اصالت فرهنگی و تاریخی.

وی ادامه داد: ما نمی‌توانیم از ریشه‌های فرهنگی‌مان دفاع کنیم، چون همیشه ما یعنی فعالان و پژوهشگران حوزه هویت شهری به خطا متهم شده ایم که با توسعه مخالفیم؛ در حالی که ما با توسعه مشکل نداریم، با نابسامانی و توسعه ناپایدار مشکل داریم. خواست ما توسعه پایدار است، توسعه‌ای که پیوند مردم، تمدن و طبیعت را حفظ کند.

وی عنوان کرد: آنچه امروز در مشهد رخ داده به تعبیر من فاجعه است و متأسفانه در حال گسترش به شهرها و روستاهای کوچک استان است، به گونه‌ای که همان الگوی مخرب کالبدی و منفعت‌گرایانه در حال تکرار است.

کروخی افزود: برای آن‌که بتوانیم این هویت را حفظ کنیم و صرفا شعار ندهیم، باید مسیر قانونی و منسجم داشته باشیم حال چه در بافت تاریخی گناباد، چه سبزوار و چه نیشابور باشد. ما نمی‌توانیم همچنان فقط از اداره میراث فرهنگی انتظار نظارت داشته باشیم اما شهرداری و فرمانداری‌ها همراه نباشند. ما به یک زنجیره‌ منسجم نیازمندیم. حلقه‌ای پیونددهنده میان شهرها که تجربه‌های مشهد را به دیگر نقاط منتقل کند و فجایع تکرار نشود.

او با انتقاد از بی‌برنامگی در نام‌گذاری اماکن شهرها و حتی روستاها اظهار کرد: موضوع نام‌گذاری به‌کلی از معنا تهی شده است؛ وارد هر روستایی که می‌شویم، با نام‌هایی تکراری و فاقد پیوست هویتی مواجهیم. در حالی که نام هر مکان باید ریشه در بوم و فرهنگ همان نقطه داشته باشد. این رویه تقلیدی نیازمند اصلاح فوری است و باید روندی پیونددهنده و واحد برای سیاست‌گذاری فرهنگی و شهری در سراسر استان شکل گیرد.

او در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به مشکلات قانونی و تخریب آثار ارزشمند اظهار کرد: ما قانونی مشخص برای حفاظت از بناهای میان‌سال شهری نداریم در حالی‌که در بسیاری از کشورهای اروپایی پس از گذشت سی سال از عمر یک بنا، قانونا می‌توان آن را تاریخی و شایسته حفاظت دانست، ما هنوز چنین قانونی نداریم. در مشهد برای جلوگیری از تخریب نمای بازار رضا، ماه‌ها دوندگی کردیم تا ارزش تاریخی و هویتی نما را حفظ کنیم؛ نمایی که پنجاه سال از عمرش گذشته و بخشی از حافظه جمعی شهر است.

وی خاطرنشان کرد: دردآور است که هم‌اکنون بسیاری از پرونده‌های بناهای تاریخی ما در دیوان عدالت اداری باقی مانده، فقط به این دلیل که مثلا قاجاری نیستند یا دوره افشاریه محسوب نمی‌شوند. این رویکرد کاملا غلط است باید در خود استان – حتی اگر مجلس اقدامی نکرد – قاعده‌ای وضع شود تا هر بنای بالای سی سال قدمت حفاظت شود. این تنها راه نجات بافت تاریخی و هویت جمعی ماست.

کروخی اضافه کرد: با قوانین درست و سریع می‌توان از قربانی شدن میراث جلوگیری کرد. امروز پرونده‌های متعددی از نابودی بافت‌های تاریخی داریم که فقط کمبود قانون سبب شده از بین بروند. این می‌تواند نخستین گام برای تحقق توسعه‌ای بارور، متعادل و هویت‌محور در سطح خراسان رضوی باشد.

ایرنا

درباره نویسنده