خانههای اصفهان در دوره گذار از قاجار به پهلوی ثبت ملی نشدهاند
یک استاد دانشگاه گفت: در دوره پهلوی اول، طبقه جدیدی در ایران و اصفهان شکل گرفت که صاحبان صنعت و کارخانهها بودند و نوع جدیدی از معماری را در ساخت خانهها رقم زدند، ولی متأسفانه بسیاری از این خانهها یا ثبت ملی نشدهاند، یا بعد از مدتی، از ثبت ملی خارج شدهاند.
وی یکی از ویژگیهای معماری دوره گذار را برونگرایی خواند و افزود: قبلاً یک حیاط مرکزی رو به آسمان با فضاهای پیرامون آن وجود داشت، ولی در معماری دوره پهلوی اول، برونگرایی تشدید میشود. ویژگی دیگر، تغییر پلان است. قلب بناهای ما حیاط بود که در این دوران، پلان تغییر میکند، نقش حیاط در بعضی از بناها کمرنگتر و پلکان مهمتر میشود. در سنت ما، نماهای رو به حیاط بسیار تزئین میشدند و رو به کوچه، فقط یک سردر وجود داشت. در واقع، درونگرایی موجود در پوشش افراد، در معماری نیز به چشم میخورد، یعنی معماری به درون توجه داشت و درون زیبا میخواست. برای همین، داخل زیباتر از خارج و خارج، سادهتر بود.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اصفهان اضافه کرد: مواد، مصالح و تکنولوژی ساخت نیز تغییر میکند. قبلاً از ملاتهای مختلف مثل سنگ، خشت و آجر استفاده میشد، ولی در این دوران، از تیرآهنها استفاده میشود و چون هنوز تکنولوژی ساخت تیرآهن را در اختیار نداشتیم، ریلهای راهآهن سراسری شمال به جنوب در ساخت بعضی از بناها بهکار میرود. تزئینات، کمتر و متفاوت میشود و پنجرههای رو به گذر شکل میگیرد. چیزی که اصطلاحاً به آن، معماری خیابانی میگوییم و البته در دوره صفوی نیز وجود داشت. نمادهای جدید شهری مثل مجسمهها نیز از اواخر دوره قاجار و بهویژه از دوره پهلوی اول در بسیاری از میادین شکل میگیرد. نمونه معماری خیابانی در دوره گذار، هتل جهان در خیابان چهارباغ عباسی محسوب میشود که خوشبختانه در حال مرمت است. پروفسور آرتور پوپ زمانی در این هتل ساکن بوده و عارف قزوینی در آن کنسرت برگزار میکرده است. خیابانهایی مثل نشاط، طالقانی و شاپور قدیم نیز نماهای خاصی دارند که برونگرایی را نشان میدهد.
وی بیان کرد: خوشبختانه بسیاری از بناهای دوره گذار، ثبت ملی شدهاند، مثل بانک شاهی در خیابان سپه و در کنار میدان نقش جهان که با طرحی شبیه به معماری یونانی، دارای سنتوری، ولی همراه با کاشیکاری و آجر ساخته شده است. یا ساختمان مرکزی شهرداری اصفهان که طراح آن، معماری گرجستانی بود و زندهیاد عبدالحسین ملکالتجار، مهندس ساختمان، اولین سقف بتنی اصفهان را در این ساختمان اجرا کرد که اوایل دوره پهلوی دوم افتتاح شد. این بنا، اولین ساختمانی بود که سنگ را به شهری آورد که نمای غالب آن بهدلیل اقلیمش، آجر و خاک بود.
قاسمی با اشاره به شکلگیری کارخانجات در دوران گذار، گفت: این کارخانهها در نقاط مختلف کشور بر مبنای ظرفیتهای هر منطقه ساخته شدند و در اصفهان، عمدتاً در دوره پهلوی اول، کارخانجات نساجی راهاندازی شد، به جز کارخانه شهناز یا بافناز که مربوط به دوره پهلوی دوم است. این کارخانهها عمدتاً در بافت تاریخی شهر شکل گرفتند، یعنی محور چهارباغ، حاشیه زایندهرود و نقاطی که باغات یا کاخهای صفوی وجود داشت، مثل کارخانه وطن که زندهیاد عطاءالملک دهش در محدوده کاخ سعادتآباد راهاندازی کرد. متأسفانه اکثر این کارخانهها تخریب شدهاند، ولی امیدوار به احیا و مرمت کارخانه ریسباف هستیم.
وی به معماری فضاهای آموزشی در دوران گذار پرداخت و اظهار کرد: در این دوران، دبیرستان سعدی به وسیله ماکسیم سیرو در محل تالار طویل، پشت عمارت عالی قاپو ساخته شد که بسیاری از نامآوران اصفهان فارغالتحصیل این دبیرستان بودند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه به خانههای دوران گذار تا دهه ۴۰ کمتر بها داده شده است، گفت: بسیاری از این خانهها ثبت ملی نشدهاند، یا تعدادی از آنها مثل خانه کتابی از ثبت ملی خارج شدهاند. بنابراین، کمتر تحت حمایتهای قانونی هستند، اگرچه تعدادشان زیاد است و در نقاط مختلف شهر قرار دارند، ولی سازمانهای متولی برای آنها ارزشی قائل نیستند و معتقدند این خانهها به دوران جدید تعلق دارند و تاریخی محسوب نمیشوند.
وی افزود: ویژگی جالب این خانهها این است که طبیعت در آنها حضور دارد و جزئی لاینفک محسوب میشود، هر چند مشکلات خاص خودشان را هم داشتند و صددرصد برای زندگی عالی نبودند. این خانهها مثل خانههای دوره صفوی و قاجار هم نمونههای اعیانی دارند و هم نمونههای متعلق به مردم عادی که مورد اخیر بیشتر در معرض تخریب است و در بسیاری از نقاط شهر گستردهاند. بنابراین، به توجه بیشتری نیاز دارند.
قاسمی اضافه کرد: خانههای اعیانی دوره قاجار به تجار، بازرگانان، روحانیون درباری و وابستگان حکومت تعلق داشت، ولی در دوره پهلوی اول، طبقه جدیدی در ایران و اصفهان شکل گرفت که صاحبان صنعت و کارخانهها بودند و نوع جدیدی از معماری را رقم زدند. مثلاً، اگر خانه محمد کتابی در خیابان شیخ بهایی را در نظر بگیرید، حیاط آن حالت اندرونی و کوشک حالت بیرونی دارد. ایشان این خانه را وقف آموزش کرده و امیداریم این عمارت حفظ شود، چون ثبت ملی شده بود، ولی اخیراً خارج شده است.
وی درباره معماری خانههای دوره گذار، گفت: این خانهها روی سکو ساخته شدهاند و همانطور که گفتیم، در آنها بیشتر به نماهای بیرونی توجه شده است. کاشیکاری و آجرکاری در این خانهها، مفصلتر از دوره قاجار به چشم میخورد، در فضای داخلی، تزئینات کمتری وجود دارد، نوع سازماندهی فضا متفاوت است و پلکان نقش زیادی ایفا میکند. نکته جالب درباره این خانهها این است که آنها کوشک محسوب میشدند، یعنی عمارتی در دل باغ بودند و پیرامون آنها خالی بود. در دوره صفوی، کوشکهای زیادی وجود داشت، مثل عمارت زیبای هشت بهشت که متأسفانه ما چنانکه باید و شاید، به این عمارت توجه نمیکنیم. این کاخ، حالت چلیپا یا صلیب دارد که فضاها بر اساس آن سازماندهی میشود، ولی در خانههای دوره گذار، نوع سازماندهی متفاوت است. تزئینات این خانهها شلوغی دوره قاجار را ندارد، کمتر است و بیشتر نقوش هندسی بهکار میرود. قسمت فوقانی بسیاری از در و پنجرههای دوره قاجار، قوسیشکل یا قوسهای تیزهدار یا نیمدایره بود، ولی در این خانهها، قسمت مذکور صاف میشود و بخشهای کمتری از دیوار به هنر گچبری اختصاص دارد. مضمون این گچبریها برگرفته از هنر معماری غرب است، ولی این خانهها هنوز حوضخانه دارند و حوضخانه در واقع، اقلیمیترین فضایی بود که در اصفهان ساخته میشد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: خانه کتابی جزو اولین نمونههایی بود که منهای شصت داشت، یعنی زیرزمین بالاتر میآید و به یک طبقه تبدیل میشود. ایران، سرزمین آجرکاری است و حتی در خانههایی که فرم سنتوری دارند، این فرمها نه با سنگ، که با آجر شکل گرفتهاند. خانه سردار جنگ، عمارتی در دل باغ بود و در تزئینات آن، نشانههایی از دوره پهلوی اول و باستانگرایی به چشم میخورد، مثل سرستونهای آن که شبیه تخت جمشید و متفاوت با سرستونهای سنتی است. در شهر اصفهان بهدلیل پایگاه قویای که معماری سنتی داشته است، تا جایی که امکان داشت، از معماری هخامنشی استفاده نمیکردند و از آثاری که وجود داشت، اقتباس میشد. عمارت راه نجات یا کافه نمکدان واقع در گذر پشت مطبخ، در دوره پهلوی اول ساخته شد و اولین مالکان آن، یهودی بودند، ولی در سالهای ۱۳۲۳ تا ۱۳۲۴، مالکیت این عمارت به خانواده راه نجات منتقل شد که صنعت چاپ و روزنامهنگاری اصفهان را در دست داشتند و سالها روزنامه راه نجات را منتشر میکردند و با روزنامه صور اسرافیل در ارتباط بودند.
وی اظهار کرد: یکی از عمارتهای فوقالعاده این دوران، به زندهیاد امیرقلی امینی اختصاص دارد که روزنامه فرهنگ اصفهان را منتشر میکرد و این عمارت را بهعنوان خانهای برای روزنامهنگاران وقف کرد. وی خدمات زیادی برای اصفهان انجام داد، از جمله قدیمیترین پرورشگاه شهر را ساخت که معماری آن براساس همان معماری عمارت خودش بود. درست است که این خانهها از معماری دنیا الهام گرفته بودند، ولی در عین حال، در ساخت آنها تلاش شده تا هویت ایرانی و اصفهانی حفظ شود و اصفهان، شهر کاشی تراش یا معرق است. خانه هنرمندان، کاربری مسکونی نداشت، ولی الگوی معماری آن بسیار شبیه این خانههاست. عمارت فوقالعاده دیگر، خانه اسحاق ساسون است که ثبت ملی بود و ظاهراً از این فهرست خارج شده است. این خانه جزو معدود نمونههای یهودی ثبت ملی شده در ایران بود و در اختیار خانوادهای بازرگان و تأثیرگذار بر صنعت نساجی اصفهان قرار داشت. خانه عطاءالملک دهش نیز اکنون موزه آموزش و پرورش است که عمارت آن حفظ شده، ولی در حیاطش بهصورت نامتناسبی، مرکز تحقیقات معلمان را ساختهاند. یکی از کوشکهای جالب نیز خانه سردار اعظم واقع در پارک شهید رجایی(باغ بلبل) است که گفته میشود معمار آن، آندره گدار فرانسوی بود.
قاسمی تصریح کرد: در خانههای اعیانی دوره گذار یا رضاشاهی تلاش شده تا در کنار الگوهای اقتباسی از غرب، الگوهای معماری ایرانی نیز حفظ شود و در واقع میتوان گفت، معماری دوره گذار جای کار زیادی دارد.
درباره نویسنده
نویسنده