ج٫ فروردین ۱۰ام, ۱۴۰۳

تکیه دولتِ قرن ۱۳ در محرم

تکیه دولت به عنوان نماد «تهران ناصری» آن‌قدر معروف است که کم‌تر تهرانی اصیلی است که نامش را نشنیده باشد. تکیه‌ای در جنوب شرقی کاخ گلستان و در جنوب غربی کاخ شمس‌العماره که هرچند حالا دیگر اثری از آن باقی نمانده است، اما هنوز آن شانس را دارد که نامش به عنوان یک اثر معماری شاهکار و منحصربفرد دوره قاجار دهان به دهان بچرخد، اما این تکیه تاریخی چطور برای برگزاری آیین‌های محرمی تجهیز می‌شد؟

به گزارش ایسنا، جعفر شهری در جلد اول کتاب “طهران قدیم” خود به توضیح برگزاری مراسم عزاداری در محرم در بنای تاریخی “تکیه دولت” در بازار تهران و پشت کاخ گلستان می‌پردازد، بنایی ارزشمند و نفیس و تاریخی که تخریب شد تا جای آن بانک ملی ساخته شود.

“از اماکن پیوسته به ارگ شاهی تکیه دولت بود که در ماه‌های محرم از طرف دربار و سلاطین در آن روضه‌خوانی و تعزیه‌داری در عمل می‌آمد و ساختمان سه‌طبقه مدوری از روی نقشه تماشاخانه‌های فرنگ که سقف آن با چادری بر روی خرپای آهن پوشیده می‌شد. هر بزرگ و صاحب مقامی بنا به اقتضای زمان در عمارت خود یا هوالیان حسینیه و تکیه برای عوام‌فریبی داشت و به وسیله آن به ریشخند و جلب قلوب مردم می‌پرداخت و این تکیه نیز یکی از آنها بود که بنا به موقعیت و مقام شاه صاحبی و درباره خود بر دیگران تفوق می‌گرفت‌. در این مکان از اوایل سلطنت ناصرالدین‌شاه همه ساله تعزیه‌خوانی و روضه‌خوانی برقرار می‌شد تا اوایل سلطنت پهلوی که کم‌کم به تقلیل و تعطیل انجامید.

این تکیه سه راه داشت که دو راه آن مثل کوچه تکیه دولت، مقابل بازار که مخصوص مردها بود و در شمس‌العماره برای زنان که عوام نیز از آن تردد می‌کردند و در دیگری مخصوص خواص از جمله شاه و درباریان از داخل اندرون که به شاه‌نشین آن بازمی‌گردید.

این مکان که تا بیست و چندهزار جمعیت در آن جای می گرفت، ابتدا در چهار طبقه بنا شده بود که زمان مظفرالدین شاه در اثر شکستگی‌هایی در پایه‌ها لازم می‌شود طبقه فوقانی آن را خراب کرده و بار ستون‌ها را سبک نمایند و ضمنا توسط مهندسین فرانسوی به جای دیرک که همه سال موقع کشیدن چادر موجب زحمات فراوانی می‌گردید و غالباً دچار بادهای شدید شهریار گشته از جا کنده شده خطراتی به وجود می‌آورد. اسکلتی عرقچین‌مانند از آهن به روی آن استوار می‌شد که چادر بر روی آن کشیده می‌شد.

طبقات سه‌گانه آن طاق‌نماهایی با طاق‌های مقوس بود که در مرتبه دوم و سوم آن زنبوری‌ها، زن‌های تماشاچی جمع می‌شدند و طبقه همکف آن از طرف اعیان و رجال و وزرا و امنا و روسای اصناف آذین‌بندی شده زینت می‌گردید. هر طاق‌نما از طاق‌نمای دیگر بهتر و زیباتر و باشکوه‌تر بسته می‌شد که با چشم همچشمی کامل و پرخرج‌ترین سلیقه‌ها انجام گرفته باید جلب نظر شاه می‌نمود.

افتخار بستن این طاق‌نماها خود به خود نصیب نمی‌گردید که باید قبلاً با پیشکشی‌ها و تقدیمی‌های قابل توجه از شاه کسب اجازه بکنند و بهترین طاق‌نماها در اختیار کسی قرار می‌گرفت که پیشکش ارزشمندتر یا تقویمی زیادتر داده باشد و همچنین رسم همه‌ساله بود که در شب هشتم محرم این قرار را با فرستادن نقدینه و تقدیمی تازه تجدید کرده از آن سو مفتخر به خلعت شاهانه طاق‌شال گردیده اجازه بستن سال دیگر را دریافت نمایند و مسلم بود که ارتقا یا تنزل طاق‌نماداران که طاق‌نماهاشان مقابل جایگاه یا در کنار و دور از دیدگاه همایونی باشد نیز بسته به آن بود که آخرین پیشکش شب هشتم را مافوق دیگران یا کمتر از سایرین تقدیم کرده باشند.

چادر تکیه دولت

چادر این تکیه نیز به نسبت مکان خود از بزرگ‌ترین و باشکوه‌ترین پوش‌ها بود که بر سر اسکلت آهنی آن استوار می‌گردید چه سقف و “پوش” سلطانی به حساب می‌آمد که سایه بر سر ظل‌الله می‌افکند همراه نقش‌هایی از شیر، پلنگ، طاووس، مرغ، گل و گلدان و شیرهای شمشیر به دست و خورشید به پشت، همراه نواردوزی‌های قشنگ که هر بیننده‌ای را مجذوب می‌کند.

بعد از طاق‌نماها و چادر و پوشش و سیاهی‌های کتیبه فرش‌های کف و قالیچه‌های دیوارکوب و چراغ‌های صد لاله آویز و پایه‌دار زمینی، عکس‌های قلمی و دوربینی شاه و ولیعهد بود که گوشه و کنار را پر کرده بود و پرده شمایل‌های ائمه و صحرای کربلا و مقاتل، تخت‌بندی وسط جهت تعزیه‌خوانان، بیدق‌ها و کتل‌ها و علامت‌ها و علم‌ها و طوق‌ها و دیگر آلات و ادوات مربوطه مانند زره و کلاه‌خود، سپر، شمشیر و خنجر که با قواعدی بجا به جرزها و اطراف نصب شده، زیبایی تکیه را چندان می‌نمود.

بعد از همه جلال و عظمت پیرایه جایگاه سلطنتی یعنی شاه‌نشین بود که آنچه در دیگر طاق‌نماها گرد آمده بود در آنجا جمع شده بود و بعد از همه اهمیت و عظمت روضه‌خوانی و تعزیه‌خوانی او که تالی ‌آن در هیچ نقطه دیگر تهران به نظر نمی‌رسید.

شرایط ورود به تکیه دولت

عزاداری این تکیه از روز اول ماه محرم شروع شده، روز یازدهم ختم می‌گردید که البته بانی این ۱۱ روز دربار بود و شاه در آن شرکت می‌نمود و بعد از آن ۱۰ روز و ۵ روز از وزرا و امنا و دیگر درباریان بانی یافته تا آخر ماه صفر امتداد می‌یافت، اما به اهمیت روزهای نخست نبود که این بقیه صورت تأسی می‌گرفت.

چون فراهم کردن جای نشستن در تکیه به سختی میسر می‌گردید، زن ها از صبح زود بلکه بعضی از قبل از آفتاب به آنجا رو آورده جا می‌گرفتند و از آنجا که تا آخر مجلس در اثر کثرت جمعیت و غالباً بسته شدن درها ورود و خروج امکان‌پذیر نمی‌گردید، زن‌ها تقریباً به طور عموم ناهار و دهان‌گیره‌ خودشان را همراه می‌آوردند و چه بسا که وسیله قضای حاجت خویش را چیزهایی مانند مشربه یا قُلقُلک یا کوزه قلیان دنبال می‌بردند.”

منبع: شهری، جعفر. (۱۳۷۱). طهران قدیم، ج ۱. چاپ هفتم. نشر معین. تهران. صص ۱۱۰ – ۱۱۵

درباره نویسنده