پ٫ اردیبهشت ۲۷ام, ۱۴۰۳

تاملی در باب انتقال ساختمان نظام مهندسی قم؛ محلی که برای مردم پردیسان هم دور است

اینکه نظام مهندسی در قم در اعطای مجوز به پروژه های ساختمانی که بدون هیچ الگویی در نظام شهرسازی قم مثل قارچ سر بر می آورند و قم را از شهری هویت مند به هفت بیجار مبدل کرده اند، دست و دل بازی فراوان دارد یک مساله مهم است ولی اینکه تعریف این سازمان از معماری ایرانی اسلامی یا الگوی معماری ایرانی اسلامی چیست هم یک سوال بسیار مهم و چالشی است. 

ساختمان نظام مهندسی قم در هفته جاری به محل جدید خود در پردیسان منتقل شد.امین مقومی رئیس نظام مهندسی استان قم در مراسم افتتاح این پروژه یکی از دلایل این انتقال را سرعت بخشیدن و کیفیت بخشیدن به نوع خدمات به مردم و همچنین استفاده از الگوهای معماری ایرانی اسلامی و… عنوان کرد.

در این راستا به چند نکته باید توجه کرد:

نخست اینکه جانمایی این پروژه در منطقه ای که واقع شده دسترسی برای آن نه تنها برای مردم قم بلکه برای مردم پردیسان نیز مشکل است. یعنی امکان دسترسی مردم به این ساختمان برای اکثر مردم پردیسان هم مشکل است. 

دوم آنکه نظام مهندسی از جمله ارگان های خدمات رسانی است که قطعا با توجه به فراوانی مراجعات می بایست در محلی به خدمت رسانی بپردازد که مردم نیز از نظر دسترسی و حل مشکلات خود توان کمتری مصرف کنند. سوای اعتراضات وسیع مردم به فعالیت برخی از مهندسان در قم و همچنین فرایندی که در زمینه مجوزات لازم در این زمینه وجود دارد، ارایه خدمات این مرکز در بافت مرکزی شهر ضروری است. اینکه چرا این پروژه به این بخش از پردیسان منتقل شده است مساله ای عجیب است زیرا ممکن است در روز برای طی فرایند پیچیده و مخل اعصاب اخذ مجوزات لازم ساختمانی بارها به رفت و برگشت های بین اداری نیاز باشد و حضور این نهاد در این نقطه از پردیسان قطعا کار مردم را سخت تر کرده است.

به طور کلی مشکل جانمایی ادارات در قم از استانداری گرفته تا نظام مهندسی و شورای شهر و… به قصه هزار و یک می ماند زیرا بر هیچ کس معلوم نیست که این جانمایی ها بر چه اساسی انجام شده است  وچگونه این فرایند طی شده و چرا اصلا هر زمین خالی در یک نقطه شهر باید برای ساخت یک ارگان مناسب باشد؟ آن هم نظام مهندسی که با مردم سرکار پیوسته دارد.

نکته سوم آنکه یکی از نکات جالب توجه بیانات مهم رئیس نظام مهندسی استان قم آن بود که این پروژه با رعایت الگوهای ایرانی اسلامی ساخته شده است. ولی هرچه از بالا و پایین به این پروژه می نگریم سوالات ما برای پرسش در خصوص این الگوها بیشتر می شود.

اینکه نظام مهندسی در قم در اعطای مجوز به پروژه های ساختمانی که بدون هیچ الگویی در نظام شهرسازی قم مثل قارچ سر بر می آورند و قم را از شهری هویت مند به هفت بیجار مبدل کرده اند، دست و دل بازی فراوان دارد یک مساله مهم است ولی اینکه تعریف این سازمان از معماری ایرانی اسلامی یا الگوی معماری ایرانی اسلامی چیست هم یک سوال بسیار مهم و چالش است. 

اینکه اصلا الگوی ایرانی اسلامی برای مهندسان قمی تعریف شده است یا خیر هم از آن چیزایی است که پاسخ آن نا معلوم است. اینکه رئیس محترم نظام مهندسی دقیقا چه الگویی در این ساختمان را به عنوان شاخص معماری ایرانی اسلامی معرفی کرده است هم در جای خود جالب توجه است.

در حقیقت اگر به شکل ظاهری این ساختمان از بیرون و کمی از درون بنگریم متوجه می شویم که منظور ایشان دقیقا همان الگوی سطحی است که متاسفانه در سراسر کشور ما از این الگو در نظر گرفته می شود. یعنی اینکه برای اینکه بتوانیم خود را از زیر بار انتقادات نسبت به عدم ساخت ساختمان با رعایت الگوی ایرانی اسلامی برهانیم کافی است دستی به نمای ساختمان بزنیم و یک فضای طاقدیسی در یک یا دو جای نما یا پنجره ها ایجاد کنیم و در بخشی نیز آجرکاری کنیم و بگوییم که الگوی ایرانی اسلامی در ساخت این ساختمان رعایت شده است. گاهی اوقات مثل استانداری قم هم سعی می شود در صحن اصلی و مرکزی ساختمان یه حوض هم تعبیه شود تا کاملا خیالمان راحت باشد که این الگو را رعایت کرده ایم.

در حالی که الگوی ساخت معماری ایرانی و اسلامی یک الگوی کاملا ترکیب شده از معماری ایرانی خاورمیانه ای و خراسان بزرگ، حتی گورکانی و تیموری و… است. اوج دوران بلوغ این معماری در ساخت بناهای بزرگی چون نقش جهان اصفهان تا عصر قاجار بوده است. استفاده بهینه از انرژی و نور و محیط مکانی، تطابق کاملا شرایط اقلیمی با نوع سازه، ساخت ساختمان در مسیر جذب انرژی، استفاده از سازه های دریافت و پخش انرژی مثل بادگیرها و…، ایجاد اندرونی و بیرونی و جانمایی محل دقیق حضور میهمان و اعضای خانواده، استفاده از نور، رنگ و آب در ایجاد فضای فرحبخش در منزل که به قول یکی از اندیشمندان، خانه های ایرانی محل تربیت و رشد بودند نه بزرگ شدن. 

در این میان اگر این استانداردها را با چنین ساختمانی مقایسه کنیم می بینیم که این ساختمان هم تلاش کرده در یک یا چند روکش نمادین با یک سری طاقدیس کاری نمایی از معماری ایرانی اسلامی را ارایه دهد. حال آنکه در گذشته این طاقدیس به دلیل اینکه محور سقف به سمت بالا ارتفاع می یافت به یک الگوی نمایی مبدل شده و ربطی به الگوی ایرانی یا اسلامی ندارد.

اینکه از آیینه های قدی و شیشه برای ساخت این ساختمان استفاده شده است هم از نکات عجیبی است که مشخص نیست با چه اهدافی انجام شده است؟ از اتلاف گسترده انرژی گرفته تا بحث امنیتی این شیشه ها و خطرات گسترده ای که ممکن است ایجاد شود، نشان می دهد که نظام مهندسی شهر ما برای ساختمان خودشان هم توجه خاصی به این الگوها نمی کنند. 

البته در این بین حق پاسخگویی مدیران این مرکز را نیز محفوظ می داریم. در این بین امیدواریم که مسئولان با به روز کردن فرایند مراجعات مردمی و نظارت هرچه بیشتر به فرایندهایی که در این زمینه وجود دارد زمینه رضایت مندی مردم را بیشتر کنند. 

ایسنا

درباره نویسنده