ج٫ اردیبهشت ۱۲ام, ۱۴۰۴

از نقش خیال و ظرافت بر چهره‌ سپید گچ تا هنرمندی که دیوارهای مُرده‌ را جان می‌بخشد

گچ‌بری یکی از هنرهای وابسته به معماری است که در هر منطقه و هر دوره زمانی، شکل و شیوه مخصوص به خود را داشته‌ است و با اینکه کمتر به آن پرداخته می‌شود، در کوچه‌پس‌کوچه‌های همین شهر می‌توان کسانی را پیدا کرد که عمر خود را پای آن گذاشته‌اند.

 

آذر ۱۳۲۴ در محله بیدآباد متولد شد، آن هم در خانواده‌ای که عشق هنر در رگ‌هایشان جریان دارد، طوری که وقتی پسربچه‌ای هشت‌ساله بود، شروع به تمرین مشق هنرمندی کرد و در نوجوانی، یک استادکار به تمام معنا تبدیل شد. با گذشت سال‌ها، همچنان دغدغه هنر را دارد و به جوان‌ترها تاکید می‌کند که روح و ارزش آثاری که می‌سازند، از کاربری آن مهم‌تر است. با مرتضی مطیفی‌فرد، استاد و پیشکسوت هنر گچ‌بری سنتی، مرد خوش‌مشرب و باتجربه که در رزومه‌اش مرمت خانه‌های طباطبایی‌ها، بروجردی‌ها، عامری‌ها، عباسیان، طراحی طرح فرش اصفهان در گچ‌بری سقف شرکت سهامی فرش ایران را دارد، به گفت‌وگو نشسته ایم که مشروح آن در ادامه می‌خوانید.

هنر گچ‌بری را چطور توصیف می‌کنید؟

مطیفی‌فرد: گچ‌بری یکی از زیباترین حرفه‌هایی است که می‌توان در آن فعالیت کرد؛ در واقع گچ‌بری فقط کار با گچ نیست، بلکه حرکت دست در کنار طراحی است، طوری که بدون طراحی، می‌توان گفت نیمی از کار ناقص می‌ماند.

 از تجربه نخستین کارتان بگویید.

مطیفی‌فرد: من تقریباً در سیزده یا چهارده‌سالگی، استادکار کاملی بودم و به همه‌چیز اشراف داشتم؛ به یاد دارم نخستین بار که کار انجام دادم، به خانه‌ای دعوت شدم و با خود یک کارگر بردم، اما به خاطر سن کمم، فکر می‌کردند که او استادکار و من شاگرد او هستم.

بعد از سبک فرنگی که از پدرم آموخته بودم، سبک‌های باروک و روکوکو را هم آموختم؛ به یاد دارم که در دوران نخست‌وزیری امینی، شرایط کشور به شدت آشفته شد، به‌طوری که بیشتر شغل‌ها از جمله حرفه ما خوابید؛ با توجه به این اوصاف، از شرایط بهره بردم و تصمیم گرفتم که کارهای دوره‌های مختلف را بررسی کنم، در این راستا به عالی‌قاپو رفتم تا طرح‌های موجود در آن را بکشم و با دیدن عظمت آن به گریه افتادم.

این کار را دو سال ادامه دادم و به مسجد شیخ لطف‌الله و مسجد جامع عباسی هم پرداختم؛ شاهکاری بی‌نظیر از طرح‌های اسلیمی، گل و برگ و خلاصه‌ای از همه زیبایی‌ها! پس از آن به مسجد جامعه اصفهان. رفتم و در آنجا سبک ایلخانی را فراگرفتم، همین موضوع باعث شد که کم‌کم به کارهای سنتی علاقه پیدا کنم؛ اما باید بگویم که من فقط طراحی نمی‌کردم، بلکه جمعه‌ها به پشت‌بام خانه می‌رفتم و آنچه فرا گرفته بودم را به‌طور عملی انجام می‌دادم.

از نقش خیال و ظرافت بر چهره‌ سپید گچ تا هنرمندی که دیوارهای مُرده‌ را جان می‌بخشد

وضعیت گچ‌بری در معماری معاصر را چطور ارزیابی می‌کنید؟

مطیفی‌فرد: من معتقدم که روح معماری با گچ‌بری آمیخته‌است؛ در واقع بهترین و ارزان‌ترین مصالح یک ساختمان گچ است اما انواع آن بسیار مهم است، چرا که مدت متفاوتی دوام می‌آورند، برای مثال حداکثر دوام یک نوع گچ تنها ۲۰ سال است، در حالی که نوع دیگر بیش از ۶ هزار سال دوام می‌آورد و نمونه‌های آن را می‌بینیم؛ در واقع با توجه به مواد موجود در آن همچون آهک، سلیس، کلر و روی دنیایی از معماری در گچ نهفته شده است.

درباره انواع گچ حرف زدید، درباره گچ اصفهان بیشتر توضیح دهید.

مطیفی‌فرد: گچ اصفهان دارای سولفات مس است که هزاران سال ماندگاری دارد؛ در واقع در تمام اقلیم اصفهان با گچ آمیخته شده که ارزش آن هم مربوط به هنر و هم به مصالح آن است؛ در واقع باید میزان آشنایی با همه این مصالح به اندازه‌ای باشد که از نتیجه ترکیب آن با آب آگاه بود؛ در واقع آگاهی از این موارد، خود نوعی هنر است!

 مهم‌ترین چالش این روزهای حرفه شما چیست؟

مطیفی‌فرد: برخی معماران امروز ما حتی با مفاهیم پرکاربرد گچ‌بری هم آشنایی درستی ندارند و نمی‌دانند که چطور می‌توانند به یک ساختمان، ارزش دهند! از سمت دیگر، زمان کمی در دسترس دارند که نیازمند هزینه زیادی است؛ قدیم‌ترها، مردم طراحی، محدب و مقعر را در دل بناهای خود جا می‌دادند، در حالی که امروز حتی با نام آن آشنایی هم ندارند و هرکسی را بدون اطلاع از میزان مهارت او در این حوزه، به کار می‌گیرند.

سختی در این مسیر بسیار است، برای مثال ساخت مسجد ثامن‌الائمه کیش، ما مجبور به تحمل گرمای بسیار زیادی بودیم، اما آن را به جان می‌خریدیم تا آن اثر و هنر، جاودان بماند؛ روزهایی بود که با بی‌پولی روبه‌رو می‌شدیم اما همچنان کار را ادامه می‌دادیم، در حالی که امروز این‌طور نیست، از سوی دیگر با توجه به تجربه‌، باید بگویم که استقبال دیگر کشورها از هنر، بسیار زیاد است، طوری که برای هنر و هنرمند از هر نظر ارزش قائل می‌شدند.

امروز استادان و هنرمندانی که عمر خود را پای هنر گذاشته‌اند، به‌شدت نادیده گرفته می‌شوند و حتی بسیاری از مردم آن‌ها را نمی‌شناسند؛ با این حال من از مهندسان می‌خواهم که از یادگیری عملی کار غافل نشوند و به عکس‌ها و درس‌ها اکتفا نکنند.

از نقش خیال و ظرافت بر چهره‌ سپید گچ تا هنرمندی که دیوارهای مُرده‌ را جان می‌بخشد

ایمنا:مطیفی‌فرد: یک اتفاق عجیب جرقه ذهنی من برای نوشتن کتاب شد؛ به یاد دارم که روزی با شخصی قراری داشتم و او بنا به دلایلی دیر کرده بود؛ همچنان که منتظر او بودم دیدم یک گچ‌بر در طبقه سوم ساختمانی در حال کار است؛ پیش او رفتم و با اینکه دیدم کار بسیار ضعیف و غیراصولی دارد، گفتم چه کار زیبایی! او جواب داد: حیف این هنر است که زیر خاک رود، البته گچ‌بری کتاب هم ندارد! وقتی درباره کار از او پرسیدم دیدم ادعا کرد که شاگرد استاد مطیفی‌فر بوده و ویژگی‌های ظاهری ساختگی هم از خود برای اثبات صحبتش بیان کرد، در حالی که نمی‌دانست خود من کنار او نشسته‌ام! همین شد که به فکر افتادم تا کتاب بنویسم و در آن سبک‌ها، دوره‌ها، طرح‌ها و نوع کار را برای تدریس و انجام عملی این حرفه را بیاورم.

 آیا سبک جدیدی از گچ‌بری را هم ابداع کرده‌اید؟

مطیفی‌فرد: بله، همان‌طور که در مسجد جامع عباسی یک جامعیت هنری وجود دارد، در مسجد ثامن‌الائمه کیش با اینکه سبک ایلخانی به چشم می‌خورد، مجموعه‌ای کامل از تلفیق سبک‌های هنری است، همچنین خانه طباطبایی‌ها، عامری‌ها و بروجردی‌ها با اینکه قدیمی و دارای سبک ویژه خود هستند، اما ارزش هنری خاصی به آن داده شده است.

از نقش خیال و ظرافت بر چهره‌ سپید گچ تا هنرمندی که دیوارهای مُرده‌ را جان می‌بخشد

 شما تجربه زیادی هم در تدریس این هنر داشته‌اید، با این اوصاف خانم‌ها بهتر گچ‌بری می‌کنند یا آقایان؟

مطیفی‌فرد: بر اساس تجربه، می‌گویم زنان به مراتب بهتر این کار را انجام می‌دهند! با افتخار می‌گویم نخستین نفری بودم که خانم‌ها را با گچ‌بری و هنرهای دیگری همچون مینیاتور آشنا کردم و امروز در سطح ایران شاهد موفقیت آن‌ها هستم.

 استقبال نسل جوان از این هنر چگونه است؟

مطیفی‌فرد: من اعتقاد دارم اگر افراد از همان دوران کودکی این کار را شروع کنند، می‌توانند به راحتی آن را فرا بگیرند، چرا که فکر باز دارند، اما در دانشگاه‌ها می‌بینیم که برخی دانشجویان می‌گویند ما به گچ دست نمی‌زنیم! گاهی هم فکر نسل جوان آنچنان درگیر مسائل مختلف زندگی است که آسایش فکری از او گرفته شده است و نمی‌تواند به خوبی کار را پیش ببرد.

ایمنا

درباره نویسنده