نگاهی به معماری مسجد «صنیعالدیوان»
روز جهانی مسجد بهانهای شد تا با حضور در یکی مساجد قدیمی تهران، گزارشی از معماری و هنر اسلامی این مسجد تهیه کنیم.
اگر در محلههای حوالی بازار تهران رفت و آمد داشته باشید، قطعاً نام محله «امیر بهادر» را که از قدیمیترین محلههای تهران است شنیدهاید و اگر گذرتان به این محله، خیابان وحدت اسلامی و بازار شاپور افتاده باشد، احتمالاً مسجدی قدیمی با سردری کاشیکاری شده و آجری و دری چوبی توجه شما را جلب کرده است. این مسجد قدیمی و باصفا در ابتدای خیابانی به نام «بشیری» واقع شده است؛ قدمت و اصالتی که با یک نگاه خود را عیان میکند. در بالای درِ این مسجد با خط نستعلیق روی شیشه نوشته شده است:
«بسم الله رحمان الرحیم، مسجد مرحوم حاجی استاد حسن ملقب به صنیعالدیوان سنه ۱۳۳۳» ۱۱۰ سال از ساخت این مسجد میگذرد و با حضور در آن، متوجه قبار تاریخ طی شده این مسجد میشویم.
این مسجد به همت استاد حاج حسن صنیع الدیوان؛ معمار دوره قاجاریه ساخته شد. محلی که مسجد در آن ساخته شده است منزل مسکونی این استاد برجسته بوده و آن را وقف مسجد کرده است. استاد حاج حسن صنیعالدیوان این مسجد را با کمک استاد حسین لرزاده که معمارهای مشهور زمان است، ساخته است.
سبکی که برای ساخت این مسجد قدیمی به کار گرفته شده، طاق ضربی با آجرهای قرمز، دیوارهای بلند آجری و هشتیهای بلند و کاشیکاری روی طاقهاست که در زمان قاجار مرسوم بوده است. مسجد صنیعالدیوان، مسجدی به سبک آثار دوره زندیه و قاجاریه است. درون مسجد بار طاقها را ستونهای سنگی خاکستری بر دوش گرفتهاند و در نمایی یادآور مسجد وکیل شیراز است.
صنیعالدیوان نظم خاصی در ساخت مسجد به کار برده است. همچنان که آجرهای این مسجد را با دقت روی هم میگذارد وقفنامهای کامل بر موقوفه خود مینویسد. در این وقفنامه درآمدهای مسجد را به صد قسمت تقسیم میکند. هزینههای مسجد بخشی از این درآمدها را به خود اختصاص داده است، مناسبتهای مختلف سهم خود را از این درآمد دارند و برنامه هر مناسبت با هزینه آن مشخص شده است. این امر خبر از هوشمندی این واقف و معمار دوره قاجاری دارد. اکنون اداره اوقاف بر حسب این صد بند هزینههای مسجد را رسیدگی میکند.
وقفنامه مسجد حاج حسن بر روی سنگی سفید که در یکی از ایوانها حکاکی شده است. صنیعالدیوان همچنین وقفنامه مسجد خود را روی زیلویی نقش میزند و بر کاشیهای طاقی در شبستان نیز مینگارد. متاسفانه زیلو در گذر زمان میپوسد در حالی که سنگ نوشته در حیاط مسجد همچنان استوار است.
جالب اینکه همزمان با ساخت این مسجد «خانه امیربهادر» ساخته میشود که اکنون «کانون مفاخر ایران» است. خیابان بشیری با وجود این مسجد قدیمی و با اصالت از نمای زیبایی برخوردار است و مسجد صنیعالدیوان همچون نگینی آن را زیباتر کرده است.
تولیت این مسجد در زمان زندگی حاج حسن صنیع الدیوان به پسرش واگذار میشود و او نیز به موقوفات حاج حسن میافزاید. موقوفاتی در شهر ری، که متاسفانه تبدیل به پارک شده است.
مسجد بعدها به لحاظ ظاهری متحول میشود در حقیقت دچار افول در هویت خود میشود. متولی وقت تصمیم میگیرد نمای داخلی را تغییر دهد. دیوارهای آجری را سیمان میکند و بافت سنتی را باسیمان میپوشاند و طاقچهها را پنهان میکند. معماری مسجد از حالت سنتی به حالتی بیهویت تغییر مییابد. آجرهای قرمز کورهای با سیمان و رنگ پوشیده میشوند و مسجد هویت خود را گم میکند. در حالی که دیگر نه نشانی از معماری لرزاده میماند و نه شباهتی به تفکرات صنیعالدیوان دارد! گویی آرزوهای صنیعالدیوان را دفن کرده باشند. خوشبختانه شهرداری تهران و میراث فرهنگی سر در این مسجد نامی را از دفن نجات میدهند. تولیت آن زمان مسجد، طاقچههای درون مسجد را با آجر پر کرده و سیمان میکند. آنچنانکه با دیوار همسان میشود. گویی طاقچهای وجود نداشته است!
اکنون اما مسجد از زیر آوار بیهویتی درآمده است. سیمانها تراشیده شده و آجرها خودنمایی میکنند. طاقچهها خالی شده و معنا پیدا کردهاند. محراب همچون روز اول شده و بلندای خود را فریاد میزند. اما کاشیهای طاقها، دیگر رنگ و لعاب قدیم را ندارند. مسجد حیات تازه خود را پیدا کرده است و محملی مناسبی برای نمازگزاران و علاقهمندان معماری اصیل ایرانی شده است.
ایکنا
درباره نویسنده
نویسنده