نمایشگاه «نقاش، شهر، ساختمان»؛ ارتباط هنرمندان نقاش با معماری
تجلی هنری و ارتباط هنرمندان نقاش با معماری و ساختمان در آثار نمایشگاه «نقاش، شهر، ساختمان» در گالری آرتیبیشن، مطرح است و مکانمندی را به عنوان یکی از ساختارهای اساسی هستی ما در این جهان توصیف میکند.
به گزارش گروه فرهنگی ایرنا، معماری ایرانی در تاریخ خود همیشه همراه با اصالت طرح و سادگی توام با پیاده سازی اصول معماری ایرانی بوده و فراز و نشیب بسیاری را طی کرده است، اما همواره با طبیعت دارای کنش و واکنش مسالمت آمیزی بوده و متناسب با نیازهای هر دوره دستاوردهای مثبتی در ارتباط با طبیعت داشته است.
معماری سنتی ایران در تمام گستره و شهرها به ویژه روستاها و آثار قدیمی و باستانی همچون کتاب زنده، اما فرسودهای از تاریخ معماری ایرانی است. قدمت معماری سنتی ایران به حدود هزاره هفتم پیش از میلاد بازمی گردد و طی گذشت سالهای متمادی دستخوش تغییرات زیادی شده تا اینکه به شکل کنونی رشد کرده است. معماری سنتی ایران، تجلی نمادین جهانی ابدی و ازلی است در معماری سنتی برخی ویژگی ها توسط معماران و سازندگان، بیشتر استفاده میشود.
در نمایشگاه نقاش، شهر، ساختمان که توسط گالری آرتیبیشن در حال برگزاری است، به همین تجلی هنری و ارتباط هنرمندان نقاش با معماری و ساختمان پرداخته شده است. در بیانیه این نمایشگاه آمده است: «ساختمانها و دیوارها بخش بزرگی از ابعاد زندگی بشر را در خود جای میدهند. شکلها و فرمهایی ﻣﻠﻤﻮﺱ ﺷﺎﻣﻞ ﻣﻨﻈﺮهﻫـﺎ، سکونتگاهها و ﺑﻨﺎﻫﺎ، جلوههایی از هنرانسانیاند که با بازی میان دانش و بصیرت ﺑﻴﺎنگر ﻭﺍﻗﻌﻴتی ﺯﻧﺪﻩ از زندگی مدرن بشریت میشوند که ﻓﺮﺍﺗﺮ ﺍﺯ ﻧﻴﺎﺯﻫﺎی ﻣﻌﻤﻮلی ﺑﻪ ﻣﻌﻨـﺎیی ﻭﺟـﻮدی ﺍﺭﺗﺒـﺎﻁ ﺩﺍﺭند. عناصری که ﺍﺯ ﭘﺪﻳﺪﻩﻫای ﻃﺒﻴعی ﻭ ﺍﻧﺴﺎنی ﻭ ﻣﻌﻨوی نشئت میﮔﻴرند ﻭ برای تجربه تعلق و مشارکت، مکان و فضا ﺭﺍ ﺗﺮﺟﻤﻪ میﻛﻨند و مکانمندی را به عنوان یکی از ساختارهای اساسی هستی ما در این جهان را توصیف میکنند.
نقاشیهایعلی رستگار گویای مفهومی استعاری از ابژهها است؛ از اینرو عناصر عینی واجد وجهی زبان شناختی از اشکال تعینی هستند. بهرهگیری از عناصر و نقوش سنتی که عمارتهای او را آذین کردهاند، خانهای را به رخ میکشانند که بیشتر به بازنمایی نوستالوژیک از هر آنچه او را به زندگی در ناکجاییاش مانوس میکند قرابت میبخشند. لیکن خانه او درگسترهای ناپایدار واقع شده که همواره بی وطنی او را به ما گوشزد میکند. این نکتهای است که رستگار با زیرکی با توسل به استعارههای بصری به آن قوت بخشیده است. همۀ ما در حسرت خانهای هستیم که اگر میداشتیم شاید بدین گونه ما را از رهاشدن در برزخ خاک و افلاک نجات میبخشید و به آرام و قرار میرساند. نقاشیهای او گویای نسلی سرگردانند، که در برهوت صحرای سینا، تاوان سرکشی بر موسیای وجودشان را میدهند؛ از این رو میعادگاه آنها یا در دل دریاست یا در گستره آبی آسمانها و یا مدام در انتظار مرمت و بازسازی.
از سوی دیگر منظرهنگاریهای آرمان یعقوب پور یک خط و روند خاصی را دنبال میکند و همواره به دنبال سادگی در کارش است.او در تلاش ایجاد حسی عمیق و گفتمانی نزدیک میان خود و مخاطب است با درختان در تاریکی آرمیده و شهرهای دوردست. در آثار جدیدش از سفیدی محض همیشگی اش دورشده و به تاریکی ترین نقطه شب رسیده است درختان رنگی و سنگ های همیشگی اش جای خود را به ساختمان ها و شهر در دوردست داده اند. در آثار متاخراش همچنان درختان نقش خود را دارند و در بستر بوم آن پیوست یعقوب پور با پیشینه نقاشی اش را هموار می کند.
در آثارمرجان نعمتی ساختمان های تهران قدیم به گونه ای حسی همراه با خاکستری های رنگی بر روی بوم به تصویر کشیده شده است. او در آثارش تلاش می کند تا اهمیت تاریخی مکان های از یاد رفته را نشان دهد و مخاطب را به آنچه در حال تخریب است آگاه کند. آنچه قابل تامل است نمایی از آن روزهای از دست رفته در کوچه پس کوچه های تهران است که با دیدن نقاشی ها، مخاطب را به آن روز ها می کشاند. خطوط و رنگ ها در آثارش به دور از ریزه کاری و پرداخت کاریست و همان احساس تخریب و فراموش شده را به ما یادآور میکند. نقش های آجری، درها فلزی و قدیمی همواره در نقاشی های مرجان نعمتی نقش اصلی را ایفا می کند و پیوندی میان آثار پیشین، متاخر و مخاطب ایجاد میکند.
جست و جوهای شیوا خوشبخت در دل بناهای دفن شده از معماری کلاسیک ایران در انبوه درختان ، داربست ها،تیر ها و سیم های چراغ برق را نشان می دهد که آرام آرام در حال تخریب و فراموشی است.مساجد،خانه های تاریخی در میان درختان به آسمان قد کشیده از جمله عناصر شکل گیری آثار اوست.دغدغه های خوشبخت برای به تصویر کشیدن آنها، نگاه نزدیک تری به گوشه گوشه ساختمان ها و بناهای تاریخی با پشت سر گذاشتن تمام موانع و آلودگی های بصری است و همواره تلاش می کند آن چه را عموم مردم به سادگی از آن گذر می کنند به روی نگاه آنها آورد تا یادآوری اصالت معماری ایرانی در تاریخ باشد.
آثار ساناهین باباجانیانس تلفیقی از فرهنگ ایرانی اسلامی و فرهنگ ارمنی مسیحی است. بخش ایرانی آن بیشتر در فرمهای هندسی برجستهای که بر سطح زمینه قرار گرفته دیده میشود و بخش ارمنی در سازههای معماری خودنمایی میکند. معماری کلیساها در پس زمینه کار با رنگبندی گرم به تصویر کشیده شده اند و با نقوش و هندسه ایرانی پیوندی میان آنها و حجم های بر بومنشسته ایجاد شده است. اشکال و نقوشی که همواره در معماری سنتی ایران نقشی مهم و ثابت را ایفا می کند.
نمایشگاه حال حاضر حاصل تمرکز پنج هنرمند بر روی معماری و شهر است. این نمایشگاه با ۱۸ اثر در گالری آرتیبیشن از ۲۳ مهر تا ۳ آبان ماه به نمایش گذاشته شده است علی رستگار، شیوا خوشبخت، آرمان یعقوب پور، ساناهین باباجانیانس و مرجان نعمتی هنرمندان این نمایشگاه هستند.
ایرنا
درباره نویسنده
نویسنده