نامه تعدادی از فعالان معماری و شهرسازی به رییس جمهور در خصوص سیاست‌های بلندمرتبه سازی

۱۰ نهاد حقوقی فعال در زمینه معماری و شهرسازی اسلامی – ایرانی در انتقاد به سیاست‌های بلندمرتبه سازی نامه‌ای را رییس جمهور نوشتند و ارسال کردند.
 
 
در این نامه خطاب به آیت‌الله سید ابراهیم رییسی آمده است: شهرسازی به عنوان یکی از مهم‌ترین مولفه‌های هر تمدن، نقش تعیین‌کننده‌ای در سبک زندگی دارد. چنانچه فلسفه و مبانی یک تمدن، در وجوه فیزیکی و کالبدی آن جاری و ساری نشود آنگاه تحقق آن تمدن، میسر نمی‌گردد. بر همین اساس، لازمه تحقّق تمدن نوین اسلامی- ایرانی که بارها مورد تأکید رهبر معظم انقلاب و همچنین جنابعالی بوده تجدیدنظر اساسی در نظام شهرسازی کشور است.

اما آنچه اکنون در کلانشهرها شاهد هستیم، شهرسازی عمودی، متراکم و بی تفاوت به کرامت‌های انسانی و سبک زندگی اسلامی ایرانی است که این نوع شهرسازی، محصول نظام سرمایه داری و مبانی تمدن معاصر غربی است. رهبر معظم انقلاب با تشخیص درست این موضوع به صراحت، مطالبه بازنگری اساسی در این نوع شهرسازی را بارها اعالم فرموده اند. از جمله در این فرمایش ایشان”باید هرچه ممکن است محیط زندگی شهر، به گونه ای طراحی و ساخته شود که تحقّق سبک زندگی اسلامی، راحت‌تر امکانپذیر باشد”.

متأسفانه، به‌رغم سپری شدن حدود یک دهه از این فرمایش رهبری، هنوز همان سیاست‌های وارداتی و اشتباهات قبلی بر نظام شهرسازی کشور حاکم است که کمترین نسبتی با سبک زندگی اسلامی ایرانی ندارد که در این خصوص در ادامه به دو مصداق در شهرهای تهران و قم به عنوان پایتخت‌های سیاسی و مذهبی کشور می‌توان اشاره کرد.

در بخشی دیگری از این نامه آورده شده است: این در حالی است که در کلان‌شهر تهران همانند گذشته، انواع سیاست‌های بلندمرتبه سازی و بارگذاری‌های مازاد بر ظرفیت این شهر، در قالب انواع مصوبات با شدت هرچه بیشتر در حال اجرا است. حجم مصوبات کمیسیون ماده ۵ (به عنوان یکی از مهم‌ترین مجاری تراکم‌فروشی) نسبت به برخی دوره‌های مشابه گذشته، چند صد درصد رشد کرده است و مدیریت شهری به دنبال بارگذاری‌های مازاد در قالب سیاست‌هایی نظیر TOD است. این در حالی است که طبق پژوهش‌های معتبر، تهران هم اکنون به لحاظ برخی شاخص‌های زیست محیطی، در آستانه ورود به وضعیت بحرانی بوده که یکی از مصادیق واضح آن، آلودگی هوای این کلان‌شهر و تعطیلی‌های مکرر مدارس و ادارات است.

در چنین وضعیتی بارگذاری‌های مازاد در این کلان‌شهر که سبب تشدید مسائل زیست محیطی و آسیب‌های اجتماعی و غیره می‌شود چه توجیهی دارد؟ به ویژه آنکه در اسناد بالادستی نظیر سند ملی آمایش سرزمین، سیاست‌های کلی نظام در امور شهرسازی ابلاغی مقام معظم رهبری و برخی اسناد دیگر، به‌صراحت بر لزوم تمرکززدایی از پایتخت تأکید شده است؛ اما متأسفانه به هیچ یک از این اسناد بالادست در مقام عمل، کمترین توجهی نمی‌شود و نهادهای نظارتی نیز هنوز آن‌طور که بایسته و شایسته است به این عدم تمکین به این اسناد ورود نکرده‌اند.

در ادامه این نامه با بیان اینکه در شهر مقدس قم نیز وضعیت به همین شکل است آورده شده: با وجود تاکیدات جنابعالی و ابلاغ مصوبه شورای‌عالی مسکن، متأسفانه مطلع شدیم که در اراضی نهضت ملی مسکن مقرر شده است همان سیاست‌های قبلی در قالب شهرسازی عمودی و متراکم دنبال شود، اگر حتی در شهر مقدس قم نیز نتوان اصول اولیه شهرسازی اسلامی ایرانی را تحقّق بخشید پس چرا اساساً این نوع شعارهای اسلامی مطرح می‌شود؟ آیا تکرار مکرر این نوع شعارها از سوی برخی مدیران و بی توجهی در مقام عمل از سوی آنها، سبب لوث شدن شعارهای اسلامی و از دست رفتن سرمایه‌های اجتماعی و بدبین شدن مردم به این شعارها نمی‌شود؟ آیا صالح است که در دولت انقلابی جنابعالی، برخی مدیران دائماً شعار شهر اسلامی ایرانی را در رسانه‌ها مطرح کنند، ولی در عمل، شهرسازی حاصل از تمدن معاصر غربی و نظام سرمایه‌داری را حتی در مهد علوم دینی و پایتخت مذهبی ایران بدون کم‌وکاست اجرا کنند؟

آیا عملکرد چنین مدیرانی مصداق آیه شریفه لِمَ تَ قولونَ ماال تَفعَلون) صف/۲) نیست؟ – یکی از شهرت‌های اصلی حضرتعالی در افکار عمومی، سید محرومان است؛ اما به استحضار می‌رساند که اصرار برخی مدیران بر تداوم سیاست‌های اشتباه شهرسازی و تراکم افزایی در کلان‌شهرها که محصول نظام سرمایه‌داری غربی است، سبب افزایش فاصله طبقاتی و افزایش ضریب جینی فضایی شده است و طبق پژوهش‌های معتبر، این نوع سیاست‌های شهرسازی به محروم‌تر شدن قشر محروم جامعه و ثروتمندتر شدن هرچه بیشتر قشر مرفه و دهک‌های ثروتمندتر منتج شده است.

همچنین متأسفانه شواهدی در دست است که احتمالاً یکی از دلایل تداوم این نوع تراکم افزایی و توسعه عمودی کلان‌شهرها، تعارض منافع عده‌ای از مدیران یا نزدیکان ایشان است. اینکه در برخی استان‌ها، مدیر مربوطه به شدت بر افزایش تراکم و توسعه عمودی مرکز استان اصرار بورزد و هم‌زمان، برخی بستگان نزدیک او، ملّاک و مالک ده‌ها یا صدها آپارتمان باشند و نفع آنها در تداوم این نوع توسعه باشد چه معنایی را به ذهن متبادر می‌سازد؟ در حالی که مساحت مجموع شهرها و روستاهای کشور فقط حدود یک درصد از مساحت کشور را تشکیل می‌دهد.

در ادامه این مطلب آورده شده است: خساست مدیران مربوطه در آزادسازی بخش ناچیزی از اراضی ملی برای شکستن احتکار زمین و تمرکززدایی از کلان‌شهر محل سوال جدی دلسوزان است؛ زیرا طبق تحقیقات مختلف، میان تراکم افزایی و تشدید مسائلی نظیر آسیب‌های اجتماعی و مسائل زیست‌محیطی کلان‌شهرها رابطه معناداری وجود دارد و لذا تداوم سیاست‌های اشتباه قبلی، هیچ توجیهی ندارد. در کنار آمایش سرزمین و توزیع عادلانه امکانات کشور، یکی دیگر از الزامات حل مسئله مسکن در ایران، تنظیم‌گری بازار مسکن و مستغلات با انواع سیاست‌های مالیاتی است؛ اما متأسفانه اراده جدی برای اجرای هیچ یک از این الزامات از سوی مدیران مربوطه دیده نمی‌شود و این سبب شده است که همچون دهه‌های گذشته، زمین و مسکن، کالایی سرمایه‌ای باشد که عده‌ای سودجو و سوداگر، با سوءاستفاده از آن، بر افزایش اختلاف طبقاتی بدمند.

در بخش پایانی این نامه اضافه شده است: در پایان از حضرتعالی که امید محرومان جامعه هستید استدعا داریم که مطالبه نهادهای امضاکننده این نامه که همگی از نهادهای وفادار به‌نظام مقدس جمهوری اسلامی و متشکل از متخصصان متعهد و وفادار به مبانی انقلاب اسلامی هستند (را با جدیت پیگیری فرموده و به ویژه در خصوص لغو آپارتمان‌سازی در اراضی نهضت ملی مسکن در شهر مقدس قم و همچنین جلوگیری از پروژه‌های کلانی که سبب بارگذاری مازاد در شهر تهران می‌شود) نظیر TOD )دستور لازم را صادر کنید.

امید است با درایت حضرتعالی، برخی مدیران ناآشنا با مبانی تمدن اسلامی ایرانی اجازه تکرار سیاست‌ها و اشتباهات گذشته که سبب ناامیدی مردم و تشدید مشکلات در عرصه مسکن و شهرسازی می‌شود را نیابند.

 

درباره نویسنده