مهمترین پارامتر فراموش شده معماری معاصر شهرها چیست؟
امروزه تعداد زیادی از جوانان ایرانی به سمت رشتههای معماری و شهرسازی جذب شدهاند و این میدان را عرصهای برای رقابت دیدهاند، اما آیا آنها میتوانند با معماران گذشته ایران که شاهکارهای مختلفی را خلق کرده و در جهان نام آوازه بودهاند، رقابت کنند؟
در معماری سنتی ایران شاخصه هنر و علم در کنار یکدیگر به خوبی قابل لمس است و زیبایی تنها در ظاهر خلاصه نمیشود بلکه حکمتی برای هر بنا وجود داشت، اما معماری مدرن پاسخگوی نیازهای مختلف مادی و معنوی انسان نیست زیرا در شاخصههای آن ضعفهایی وجود دارد.
شاید توجه به این موضوع سبب شده که معماران امروزی نتوانند در سازههای خود هویت بخشی کنند. البته افزایش قدرت اقتصادی سرمایه گذاران، تنوع فراوان در مصالح ساختمانی، سازههای پیشرفته و پذیرش سبکهای جدید معماری از سوی جامعه همچنین ارتقای سطح آموزش فارغالتحصیلان معماری، میدان رقابت را نسبت به گذشته بسیار گستردهتر کرده چنان که معماران جوان برای تثبیت جایگاه خود از هیچ کوششی فروگذار نکرده اند. تا جایی که این رقابت باعث به وجود آمدن ساختمانهای مختلف با اشکال متفاوت و گاه عجیب شده است که در بیشتر این موارد هویت نادیده گرفته شده است هرچند که باید ساختمانها در کنار یکدیگر که قرار میگیرند دارای هویت واحد باشند و یکی از مهمترین و بزرگترین معضلات معماری و شهرسازی معاصر، نگرش تک بعدی به طراحی ساختمانها و توجه نکردن به هماهنگی نسبت به معماری محیط اطراف است.
نمای هریک از ساختمانها در دوران جدید به تنهایی میتواند متضمن امتیازات ارزشمندی به لحاظ طراحی معماری باشد، اما با کنار هم قرار گرفتن آنها مجموعهای ناهماهنگ، ناهمگون و آشفته به وجود آمده که به تخریب سیمای شهری انجامیده است.
معماریهای غربی الهام گرفته از معماری ایرانی است
پروفسور نسرین سراجی، رئیس مدرسه عالی معماری پاریس با اشاره به دلایل دور شدن معماران از هویت شهری میگوید: متأسفانه مباحثی که در مدارس و دانشگاه در حوزه معماری تدریس میشود مبتنی بر معماری غربی است و توجهی به معماری داخلی و معماری قدیم شهرهای کشور نشده است در صورتی که معماری داخلی و معماری شهرهای کشورمان حرفهای زیادی برای گفتن دارد و حداقل اغلب معماریهای غربی از آنها الهام یا تأثیر گرفتهاند.
وی ادامه میدهد: معماری به معنای واقعی کلمه چند دهه است در جامعه ما غیبت دارد چرا که نگاه اقتصادی جایگزین نگاه معماری در شهرها شده است و به نوعی معماری سالیان سال است به حاشیه رانده شده است، کافی است به فضای و سیمای شهری هم اکنون شهرهای کشورمان نگاهی بیندازیم، متوجه خواهیم شد معمار و معماری دو غایب اصلی جامعه ایران است.
رئیس مدرسه عالی معماری پاریس تصریح کرد: معماری در ایران از رویکرد اصلی خود خارج شده و به کار اقتصادی و ساختن بدون توجه به ماهیت معماری تبدیل شده است.
چگونه شاهکارهای معماری ایران خلق شد؟
وی میافزاید: بیشتر ساختمانها و بناها که در حال ساخت است، بر ماهیت اصلی معماری که همان روشنفکری بر مبنای بینش انتقادی است شکل نگرفته است. در صورتی که در گذشته معماری از اهمیت خاصی برخوردار بوده و معماری صرفاً ساخت یک بنا نبود بلکه در آن یک همتنیدگی و پیوست بین اجزای فرهنگی، هنری و طبیعت با بناها وجود داشت و همین امر باعث شد بناهایی که در گذشته بالاخص در دوران صفویه ساخته شده از لحاظ معماری جز شاهکارهای معماری کشور و جهان باشد.
سراجی اظهار میکند: معماری همیشه در طول تاریخ مبتنی بر فضای آئینی بوده تا فضای سکولار؛ به همین خاطر در شهرهای کشورمان شاهد هستیم شاخصترین معماریها متعلق به مساجد است.
وی میگوید: متأسفانه پارامترهای اجتماعی و تغییرات سیاسی جامعه، معمار را به حاشیه کشانده است و هم اکنون معماران کمترین اثرگذاری را در جامعه دارند، به همین خاطر معماران بر خلاف عصر صفوی از کمترین نقش برخوردار هستند در حالی که در دوران صفوی معماران از بیشترین تأثیرگذاری در جامعه برخوردار بودند.
جامعه معماری هم اکنون، یک جامعه بی مطالعه است
رئیس مدرسه عالی معماری با ابراز تأسف از اینکه جامعه معماری هم اکنون، یک جامعه بی مطالعه است، تصریح میکند: امروزه معماری در کشور به کسب و کار تنزل پیدا کرده است و در ان تنها دچار توهم شدهایم و این غروب کاذب اجازه پیشرفت از معماران را گرفته است علاوه بر آن در معماری ایرانی تنها دنبالهرو هستیم و هیچگاه دنبال این نبودهایم که معماری گذشته خود همچون معماری دوران صفویه را موشکافی کرده و ارزش آنها را دریابیم.
وی خاطرنشان میکند: از سالهای دو هزار میلادی به بعد معماری به توئیتر و اینستاگرام تبدیل شده است، اما معتقدم معمار تاجر، فالگیر و جادوگر نیست شیخهای عرب با خود فکر میکنند که معماران جادوگر هستند، به همین خاطر دنبال این بودند که نقشه دنیا را در دبی بنا کنند، ولی در اصل معماری یک خدمت است، در نتیجه معماران خدمتگزار هستند.
سراجی میگوید: معماری یک حرفه نیست، بلکه یک پیچش ذهن است، این را یکی از معماران معروف جهان چند سال گذشته بیان کرد. حال سوال اینجاست که این پیچش ذهن برای تصور غیر تصورات است؟ یا اینکه باید همچون «جووانی باتیستا پیرانزی» توصیف وصف ناشدنیها را بدهیم؟
وی میافزاید: معماری در دهههای اخیر دارای سرعت و شتاب زیادی در عرصه انتقال آن به شهرها و کشورهای دیگر شده است و نیاز دارد که از شتاب کمتری برخوردار باشد، معتقدم برگزاری جایزههای معماری در شهرها و استانهای کشور بر اساس شاخصهای استاندار جشنواره میتواند این سرعت متعادل را به معماری بازگرداند.
منبع:ایمنا
درباره نویسنده
نویسنده