«مسافرخانه فرد» چشم براه سرمایه گذار بخش خصوصی

 
مسافرخانه فرد، بنایی با معماری منحصربفرد در نخستین خیابان رشت است که برای مرمت و احیای آن نیازمند سرمایه های بخش خصوصی است

جلوی درب چوبی، دستفروشی چرخ اقتصادش را بر چرخ تافی پهن کرده است. با آمدن مالک، چرخ تافی به کناری نهاده می‌شود و درب چوبی با غژ غژ قفل باز می‌شود. مهم نبود پا بر ضایعات انبار شده در راهرو قدم می‌گذارم، نگاهم به نوری بود که از گوشه درب چوبی حیاط عمارت بر راهرو می‌تابید و می‌شد کنده کاری‌های زیبا و خوش نقش نرده‌های چوبی را دید. افسوس که گذشت زمان رنگ فیروزه‌ای چوب‌های عمارت را برده است.

جلوی درب چوبی، دستفروشی چرخ اقتصادش را بر چرخ تافی پهن کرده است. با آمدن مالک، چرخ تافی به کناری نهاده می‌شود و درب چوبی با غژ غژ قفل باز می‌شود. مهم نبود پا بر ضایعات انبار شده در راهرو قدم می‌گذارم، نگاهم به نوری بود که از گوشه درب چوبی حیاط عمارت بر راهرو می‌تابید و می‌شد کنده کاری‌های زیبا و خوش نقش نرده‌های چوبی را دید. افسوس که گذشت زمان رنگ فیروزه‌ای چوب‌های عمارت را برده است.

 

 

انگار زمان، خاطره خوش مسافرانی که در «مسافرخانه فرد» لحاظات خوشی را گذرانده‌اند، از یادها برده است. از راه پله ورودی به طبقه بالا می‌روم. مالک عمارت توصیه می‌کند که جا بر گام‌های او بگذارم و بی‌هوا به بخش‌های دیگر سرک نکشم. جابجا لمبه‌های چوبی طبقه دوم و سقف فروریخته است و می‌توان نی‌های خیزران زیربام و حتی حلب سربندی بنا را دید. سیم کشی‌های روکار عمارت با کلید و پریزهایی که یادآور دوره پهلوی است و ایوان بلند و پرنور ضلع غربی با طاق‌های قوسی.

از شیشه‌ شکسته تالار می‌توان تمام خیابان امام را دید. ساختمان زیبای آذربانی و مهمانپذیر بهار. اولین بناهایی که در نخستین خیابان رشت ساخته شدند و دستفروشی که زیر بالکن فروریخته مسافرخانه فرد میوه می‌فروشد. به دلیل ریخته شدن سقف در طبقات، تردد مابین اتاق‌ها امکان پذیر نیست. دوباره از پله ها پایین می‌آییم تا از حیاط به بخش شمالی عمارت برویم. انبوه تمشک‌های وحشی و دیگر علف‌های هرز، تمام حیاط را محاصره کرده و طاق‌های دیوار حیاط و رف‌ها را پوشانده است. از راه پله ضلع شمالی داخل می‌روم. کاشی‌های قدیمی راه پله توجه‌ام را جلب می‌کند. اتاق بزرگ ضلع شمالی بطور کامل ویران شده است.

 

 

لمبه‌های چوبی و بلند اتاق بزرگ خبری نیست و می‌توان ستون‌های کوتاهی که لمبه‌ها روی آن قرار گرفته، از نزدیک دید و مفوم پیچا رو (گربه رو ) را در معماری بومی گیلان درک کرد که چگونه راهروهایی در کف با دریچه‌هایی روبه حیاط، به گردش هوا از کف و کاهش رطوبت کمک می‌کند. ایوان کتابی و بلند ضلع شمالی نیز آسیب جدی دیده است و نیمی از ایوان را با حلب پوشانده‌اند. معلوم نیست چند قطعه شیشه در این بخش شکسته و چند پنجره چوبی پوسیده شده است.  در اتاق دیگری در طبقه دوم، انبوهی از سطل و لگن‌های پلاستیکی دیده می‌شود، لابد برای جمع آوری نزولات جوی!

«قدیری» مالک مسافرخانه فرد می‌گوید: مغازه‌های تجاری طبقه اول نبش خیابان امام چکه می‌کند. چندسال پیش برای مرمت سقف کلی هزینه کردم. ۵۰ اصله درخت باغ‌هایم در کسمخ و باغ داوودی را فروختم تا بتوانم سقف را مرمت کنم. اشتباه من این بود که نی‌های خیزران زیر بام را جمع نکردم. همین امر باعث شد در برف سال گذشته سقف دوباره فرو ریزد.

قدیری از والدینش شنیده که در همین عمارت متولد شده است. اما تاریخچه دقیقی از کاربری‌های قبلی عمارت نمی‌داند. همینقدر می‌داند که در دوره نوجوانی، پدرش ملک را که ۹۰۰ متر مساحت دارد از آقای میخچی بنام او و برادرش خریده است. برادری که اکنون در کشور دیگری اقامت دارد.

آنقدر که قدیری ۷۵ساله به‌خاطر دارد، سید نامی در این مکان چلوکبابی داشت و بعدها حق کسب و پیشه‌اش را به فردی بنام احمد جی جا که از لات‌های معروف آن زمان بوده می‌فروشد. سال ۵۴، یا ۵۵، قدیری حکم تخلیه برای احد جی جا می‌گیرد و از آن پس بخش فوقانی عمارت عملا تعطیل می‌شود.

وی علاقمند به حفظ و نگهداری این بناست، ولی می گوید: مرمت این بنا ۱۲میلیارد تومان هزینه دارد و اگر مسئولان کمک کنند، می‌توان این بنا را مرمت و حفظ کرد. قدیری حاضر است با مشارکت بخش خصوصی نیز مسافرخانه فرد را مرمت کرده و کاربری جدیدی برای آن تعریف کند. اما تاکنون سرمایه گذاری راضی نشده است.

 

 

فرسایش بیش از حد بنایی که در جداره یکی از پرترددترین خیابان‌های مرکز شهر قرار گرفته، برای عابران خطر آفرین است و اگر عابری آسیب ببیند، مالک مقصر شناخته می‌شود. قدیری از شهرداری می خواهد برای رفع خطر از این بنای فرسوده کمک کند. اما قانونا شهرداری نمی‌تواند برای رفع خطر املاک شخصی هزینه کند. طبق قانون، در ابتدا شهرداری می‌باید به مالک برای رفع خطر اخطار کتبی صادر کند و در گام بعدی اگر مالک هزینه نکرد، شهرداری می‌تواند برای رفع خطر اقدام کرده و هزینه را بعدا از مالک دریافت کند.

سال گذشته با ریزش بخشی از بام مسافرخانه فرد، شهرداری رشت، بالکن فرسوده رو به خیابان اصلی را ریخت تا برای عابران خطر جانی نداشته باشد. در همین اثنا، اداره کل میراث فرهنگی گیلان نیز با تشکیل پرونده شناسایی، مسافرخانه فرد را واجد ارزش میراثی اعلام کرد و خرداد ۹۹ «ولی جهانی» معاون میراثی فرهنگی گیلان، اعلام کرد؛ مسافرخانه فرد تاییدیه ثبت را از دبیرخانه شورای ثبت میراث کشور دریافت کرده است.

استان گیلان بیش از ۷۰۰ بنای تاریخی دارد و به لحاظ تراکم، رتبه چهارم کشور را دارد. اما بسیاری از این بناها، حتی عمارت‌هایی که در فهرست آثار ملی ثبت شده اند، شرایط خوبی به لحاظ استحکام و پایداری ندارند. حال سئوال اینجاست، اداره میراث فرهنگی به‌عنوان متولی نگهداشت بناهای میراثی تا چه اندازه به مالکان برای حفظ و مرمت بناهای تاریخی کمک مالی اعطا می‌کند؟ پاسخ وقتی روشن‌تر می‌شود که مالکان بناهای تاریخی رضایتی برای ثبت بنای خود ندارند. زیرا با ثبت این بناها نمی‌توانند ملک خود را نوسازی کرده و ارزش اقتصادی آن را در کوتاهترین زمان افزایش دهند.

در شرایط اقتصادی فعلی، سرمایه گذاران بخش خصوصی نیز حاضر به سرمایه‌گذاری برای مرمت بنایی نیستند که هزینه مرمت آن سنگین بوده و بازگشت سرمایه‌شان ریسک بالایی دارد و برای مرمت نیز با قوانین و نظارت میراث فرهنگی هم مواجه هستند. گویا هویت‌های معماری گیلان، نیز در یک سردرگمی عجیب و بن بست تاریخی اسیر شده‌اند.

شبستان

 

 

درباره نویسنده