لویی سالیوان، معمار آسمانخراشها
لویی سالیوان در تاریخ ۳ سپتامبر ۱۸۵۶ در بوستون متولد شد. وی مادری سوئیسی و پدری ایرلندی داشت. سالیوان یک معمار آمریکایی قرن بیستم بود و از او بهعنوان پدر مدرنیسم و پدر آسمانخراشها نیز یاد میشود. برای اولین بار نیز در سال ۱۸۹۶ توسط سالیوان در مقالهای با عنوان «بررسی هنری یک ساختمان اداری بلند» اصل تبعیت فرم از کارکرد معرفی گردید. لویی سالیوان در ماساچوست در کنار پدر و مادربزرگش زندگی میکرد و اکثر اوقات کودکی خود را به یادگیری درباره طبیعت در مزرعه پدربزرگش سپری کرد.
لویی سالیوان تجربههایش در سالهای بعد اندکی متفاوت شد و اکثر وقتش را به گشتوگذار در بوستون میگذراند. او همهی خیابانهای بوستون را که توسط ساختمانهای گوناگونی احاطهشده بود، سیاحت میکرد و همین امر سبب شد که عشق او نسبت به ساختمانها افزایش یابد و تصمیم بگیرد که در آینده مهندس و معمار ساختمان شود. دوران تحصیل او را میتوان از دوره دبیرستان و آشنایی وی با شخصی به نام موسی وولسان (Moses Woolson) شروع کرد، موسی کسی بود که آموزههایش اثر پایداری بر لوییس گذاشت.
لویی سالیوان در موسسه فناوری ماساچوست (ام آی تی) بهصورت کوتاهمدت به تحصیل پرداخت و به این نتیجه رسید میتواند تحصیلات دبیرستان خود را یک سال زودتر تمام کند بنابراین با گذراندن یکسری امتحانات توانست دو سال در دانشگاه پیش بیفتد. لویی که فقط ۱۶ سال سن داشت وارد دانشگاه ام آی تی شد و بعد از یک سال تحصیل توانست در کنار معماری به نام فرانک فرنس (Frank Furness) در فیلادلفیا برای خود شغلی پیدا کند. بسیاری از زحمات فرانک فرنس به دلیل رکود اقتصادی سال ۱۸۳۱ را از بین رفت و او به دلیل همین مشکلات مالی مجبور شد سالیوان را اخراج کند. سپس سالیوان بعد از وقوع یک آتشسوزی گسترده در سال ۱۸۷۱ به شیکاگو رفت تا در جریان ساختمانسازی آن شهر که پسازآن حادثه آغازشده بود شانس خود را امتحان کند.
لویی سالیوان با خوششانسی تمام موفق شد در کنار ویلیام لبارون جنی برای خودکاری دستوپا کند. جنی معماری بود که برای نخستین بار از اسکلت فلزی در اجرای ساختمان بهره برد. سالیوان کمتر از یک سال در کنار جنی به فعالیت پرداخت سپس بهقصد تحصیل به فرانسه سفر کرد و یک سال در دانشگاه هنر پاریس به یادگیری مشغول شد. ذهن سالیوان توسط هنر رنسانس تحت تأثیر قرار گرفت. این تأثیر بهگونهای بود که سالیوان از تکرار سبکهای دورههای پیشین بپرهیزد و معماری خود را بهسوی تقلید از روح آفرینش مایکل آنژ هدایت کند. سالیوان هنوز هجدهسالگیاش تمام نشده بود که پس از اتمام دوره آموزشی به شیکاگو بازگشت و کار خود را در شرکت آقایان جوزف جانستون (Joseph S. Jonston) و جان رادلمن (John Edelman) بهعنوان نقشهکش آغاز کرد.
رادلمن و جانستون در آن دوران طراحی داخلی پرستشگاه Moody را برعهدهگرفته بودند که توسط سالیوان کامل شد. لویی سالیوان به مدت چند سال به فعالیت در کنار معماران مختلف پرداخت تا اینکه وقوع یک اتفاق که نقطه عطفی در زندگی وی محسوب میشود رخ داد که سرآغاز دوران پیشرفت و موفقیت سالیوان بود. این اتفاق در سال ۱۸۷۹ رخ داد و دانکمار آدلد معمار مشهور آن زمان، سالیوان را استخدام کرد و پس از یک سال او را در شرکت خود شریک کرد. ازجمله موفقیتهای پیدرپی که طی این سالها سالیوان و آدلد به دست آوردند میتوان به طرح و اجرای تالار سخنرانی شهر شیکاگو در سال ۱۸۸۹ اشاره نمود که در پایان پروژه سالیوان و آدلد طبقه بالای این ساختمان را بهعنوان آتلیه خود انتخاب کردند. از دیگر موفقیتهای این دو شریک میتوان به بنایی اشاره کرد که اولین آسمانخراش تاریخ معماری جهان محسوب میشود یعنی ساختمان واگنسازان (Wainwright Building) در سنت لوییس. سالیوان در این شرکت بهشدت بر فرانک لوید رایت (Frank LIoyd Wright) تأثیر گذاشت.
فرانک نیز اصول و طراحی و مبانی سالیوان را در کارها و آثارش استفاده کرد و از آن الهام گرفت. ساختمانهای چندطبقه تا اواخر قرن ۱۹، بهاجبار بهگونهای طراحی و ساخته میشد که وزن توسط دوام و قوت دیوارها تحمل میشد، درنتیجه هر چه ساختمان بلندتر میشد باعث افزایش فشار در بخشهای پایینتر ساختمان میشد. ازجمله محدودیتهای مهندسی در این روش میتوان به اینها اشاره کرد که دیوارها باید میتوانستند وزن سازه را تحمل کنند بنابراین طراحیهای بزرگ به معنای دیوارهای حجیم و کلفت بروی طبقه همکف بود و بهروشنی محدودیتهای قطعی در مورد ارتفاع ساختمان وجود داشت. ایجاد تنوع و متحرک و سلیس بودن در عین ارزانی با گسترش تولید فولاد به وجود آمد و درنتیجه در نیمه دوم قرن ۱۹ همهی این محدودیتها و قوانین را تغییر داد. در آن دوران آمریکا در بیشترین سرعت رشد اجتماعی و اقتصادی قرار داشت و مکانی مناسب بود برای فرصتهای بزرگ معمارانه، جامعهای که بهصورت شهریترین حالت آمادهی شکلگیری بود و این اجتماع در عطش ساختمانهای نو و بزرگتر بود. محرک اصلی برای توانایی ساخت آسمانخراشها، تولید انبوه فولاد در نیمه دهه ۱۸۸۰ بود.
سالیوان اولین معماری بود که روش صحیح کاربرد اسکلت فلزی در بناهای بلند و مزایای آن را به طرز بهینهای مورداستفاده قرارداد. ازآنجاییکه در بناهایی که با اسکلت فلزی ساخته میشوند معمولاً غیر یک یا دودهنه دیوار برشی در نقاط دیگر ساختمان نهتنها عضو باربری وجود ندارد بلکه بهعنوانمثال از دیوارهای ساختمان فقط به دلیل پوشاندگی و محافظت سرمایی گرمایی استفاده میشود و هیچ خاصیت باربری ندارد. با علم به این نکته، سالیوان توانست در ساختمانهای بلند از پنجرههایی با ابعاد بزرگ استفاده نماید و با این کار هم باعث روشنایی بیشتر فضای داخلی میشد و هم با حذف دیوارها و ضخامت پائین شیشههای پنجره سطح مفید ساختمان را افزایش داد. سالیوان به مزایای اسکلت فلزی توجه بسیاری نمود درنتیجه محدودیتهای دستوپا گیر مهندسی که همیشه بر سر راه طراحان معمار وجود داشته است تا حدی از بین برد و همین امر تحولی بزرگ را در معماری مدرن باعث شد.
یکی از ۱۰ معمار منتخبی که در سال ۱۸۹۰ بهمنظور اجرای ساختمان نمایشگاه جهانی کلمبیا که قرار بود در سال ۱۸۹۳ در شیکاگو برگزار شود سالیوان بود. بعدها این ساختمان شهر سفید لقب گرفت. بعضی از شاهکارهای دیگری که بهوسیلهی سالیوان خلقشده شامل ساختمان عظیم پایانه شیکاگو و طاقی عظیم است که دروازه طلایی نام دارد و در شهر سفید بناشده است. پس از طراحی و اجرای فروشگاه زنجیرهای کارسون پیری اسکات شراکت آدلد و سالیوان به پایان رسید. انحلال شرکت سالیوان باعث شد که او دورهای بیستساله را با سیری نزولی چه درزمینهی احساسی و چه زمینه مالی سپری کند. بارها از سالیوان بهپاس تلاشها و زحمات بسیار در هنر معماری تقدیر شد.
لویی سالیوان بهعنوان یک طراح خبره در سال ۱۹۲۲ از مسابقهای که برای طرح و اجرای برج تریبیون برگزار شد، انتقاد شدیدی کرد. سالیوان تحریفی چشمگیر تاریخی را در طراحی آن کشف کرد، برجی بود با اسکلت فلزی و نمایی از سنگ که بناهای سنگی معماری گوتیک را تداعی میکرد، لویی سالیوان توانست با تفکرات و عقاید منحصربهفردش تحولی عمیق در صنعت و هنر معماری به وجود آورد و هیچکس نمیتواند تأثیرات عمیق او را نادیده بگیرد. مدرسه معماران شیکاگو بهوسیلهی سالیوان بنیان نهاده شد و معمار برجسته و افسانهای یعنی فرانک لوید رایت آمریکایی از شاگردان او بوده است. درنهایت سالیوان در تاریخ ۱۴ آوریل ۱۹۲۴ در شیکاگو از دنیا رفت. مراسم تدفین این معمار بزرگ را که در زمان مرگ فقیر و تنها در اتاق هتلی در شیکاگو درگذشته بود توسط شاگرد وی یعنی فرانک لوید رایت آبرومندانه برگزار شد. پس از سالها که از مرگ او اثر تفکرات و ایدههای این معمار پیشرو در معماری جهان بهخوبی دیده میشود.
درباره نویسنده
نویسنده