رمزگشایی از قلعه ارباب گشتاسب در خانیآباد شمالی
گذشت زمان، چهره محله خانیآباد شمالی را به طور کلی دگرگون کرده است. زمینهای بایر و کشاورزی، همچنین قلعه ارباب گشتاسب یا همان قلعه اسفندیاری، جای خود را به بوستان، مراکز خدماتی و بافت مسکونی دادهاند و دیگر نمیتوان در هیاهوی شهرنشینی کنونی، اثری از آنها یافت.
در محلهای که حالا خانههای چندطبقه کوچک و بزرگش همچون حلقههای زنجیر به یکدیگر متصل شدهاند و در کوچه و پسکوچهها خودنمایی میکنند، هویت کهن آن پنهان شده است. جای محدودههای تاریخی مثل قلعه ارباب گشتاسب در محله خالی است و در حالی که حتی عکس دقیقی از این قلعه در دسترس نیست، اما هنوز در یاد برخی ساکنان بومی محله جا خوش کرده است. در روزگار قدیم، مهمترین پایگاه محله خانیآباد شمالی قلعه ارباب گشتاسب بود. ارباب گشتاسب، اصالت زرتشتی داشت و زرتشتیان بسیاری هم در این قلعه زندگی می کردند. معماری قلعه خاص بود و جلوه زیبایی به محل داده بود. ساختمان آن از خشت و گل درست شده بود و حدود ۲۰ تا ۲۵ اتاق تودرتو برای سکونت خانوادهها در آن تعبیه شده بود.
استفاده از یخ به جای یخچال
پیشه و حرفه اصلی ساکنان این قلعه دامداری بود و از طریق فروش شیر گاو و گوسفند امرار معاش میکردند. درون قلعه ارباب گشتاسب، چند پیرمرد و پیرزن زندگی میکردند و شیر جمعآوری شده را با گاری از جاده خاکی به شهر میبردند.
در محله خانیآبادنو، جاده آسفالت و مناسبی وجود نداشت. حاشیه جادههای خاکی محله هم پر بود از درختان سایهگستر و میوه. فروشگاه یا مغازهای هم در این محدوده وجود نداشت و فقط یک دکه کوچک در محله محمدآباد، انتهای خانیآباد شمالی، وجود داشت. آن روزها خانوادهها وسایل خنککننده نداشتند تا از فاسد شدن موادغذایی جلوگیری کنند و با گذاشتن یخ روی موادغذایی، آنها را از فاسد شدن دور نگه میداشتند.
فرهنگ مشارکت بین همسایههای روزگار قلعه ارباب گشتاسب
حدود دهه ۵۰، ساکنان قلعه ارباب گشتاسب انگشتشمار و محدود بودند. به همین دلیل، رابطه نزدیکی با یکدیگر داشتند و با مشکلات کنار میآمدند. آنها همهروزه از حال هم باخبر بودند و اگر مشکلی برای کسی پیش میآمد، با همکاری آن را رفع میکردند. داخل قلعه ارباب گشتاسب، تلمبهخانهای وجود داشت که آب مورد نیاز ساکنان را از طریق چاه تأمین میکرد. ضمن اینکه اهالی برای استحمام و شستوشوی خود از خزینه زغالی قلعه که یک روز مختص بانوان و روز دیگر ویژه آقایان بود استفاده میکردند.
روشن کردن کوره زغالی خزینه هم حکایتی شنیدنی دارد. هریک از اهالی به قید قرعه و نوبتی مسئولیت خرید زغال و راهاندازی کوره را برعهده داشتند. فردی که مسئول روشن کردن کوره میشد، اجازه نداشت پیش از بیرون آمدن بقیه از حمام، کار خود را رها کند. افراد برای انجام این کار مزد نمیگرفتند و فرهنگ مشارکت در انجام امور محله، از همان ایام در میان اهالی وجود داشت.
امرار معاش با فروش محصولات مزارع
در انتهای بوستان ۲۲ بهمن فعلی، حوضچه آب قلعه ارباب گشتاسب قرار داشت که از طریق آن، آب زلال و شفافی راهی مزارع و باغهای اطراف میشد. خانوادههای ساکن در قلعه هم برای شستوشوی ظروف و وسایل خانگی خود از این آب استفاده میکردند. شهروندان سالها از برق شهری محروم بودند. ارباب گشتاسب برای خدمت به ساکنان قلعه، موتورخانهای راهاندازی کرد تا برق منازل مسکونی قلعه تأمین شود و مشکلات شهروندان کمتر شود. همین اخلاق و خصوصیات ارباب در حل مشکلات باعث شده بود تا در میان مردم از محبوبیت و خوشنامی برخوردار باشد.
هر دوره زمانی از تاریخچه شکلگیری محله خانیآباد شمالی جای صحبت دارد. اولین ساکنان این محله را زرتشتیها و یزدیها مهاجر تشکیل میدادند که در قلعه ارباب گشتاسب زندگی میکردند. زمینهای این محدوده بسیار حاصلخیز بود و کشاورزی در آنها رونق داشت. کشاورزان محصولاتی همچون بادمجان، گوجه، هندوانه و خربزه در مزارع میکاشتند که قسمتی از آن صرف مصرف خودشان میشد و مابقی را هم با گاری و درشکه به شهر میبردند تا با فروش آنها امرار معاش کنند.
چطور قلعه گشتاسب قلعه اسفندیاری شد؟
قدیمیهای محله میگویند ارباب گرشاسب شاگرد جوانی به نام «احمد اسفندیاری» داشت که به او بسیار علاقهمند بود. بعد از فوتش، به خاطر اینکه خانواده و بستگانی نداشت، همه زمینهایش را به اسفندیاری داد و از آن زمان به بعد، این محدوده به قلعه اسفندیاری شهرت یافت.
فقر رعایا و کمبود امکانات در این محله دیده میشد، اما افراد خیری وجود داشتند که تلاششان بر رفع مشکلات مالی مردم متمرکز بود. حتی اولین جاده این محله هم برای اتصال خانیآبادنو به نازیآباد با پیگیری و توسط همین افراد ساخته و آسفالت شد.
درباره نویسنده
نویسنده