حصار و دروازه‌های شهری که دروازۀ بهشت بود

موقعیت سوق الجیشی و بازرگانی همواره سبب یورش سودجویان به این شهر می‌شد چنانکه نوشته‌­اند دیلمیان که در شمال قزوین قرار داشتند مدام برای غارت این شهر به آن حمله می‌بردند. هم از این سبب بود که دربارۀ نام آن گژوین و سپس کشوین را نام می‌­برند که به معنای دژ و دیدبانی است. از همین منظر می­‌توان حدس زد که شهر در آن زمان با توجه به نوع معماری ایرانی به‌­ویژه از دورۀ اشکانی تا ساسانی دارای حصار و دروازه‌­هایی برای محافظت از خود بوده است.

استان قزوین در شمال ایران و در موقعیت سوق­‌الجیشی و بازرگانی مهمی قرار دارد. به‌طوری که از منظر جغرافیایی جنوب آن متصل به دشت و شمال آن به کوه‌­های البرز می­‌رسد. این موقعیت ممتاز البته سکونت انسان در این منطقه را پدیدار کرده و باستان­‌شناسان حضور انسان متمدن را در آن به هزاره‌­های چهارم و پنجم پیش از میلاد می‌­رسانند. البته مورخان ساخته شدن قزوین به‌مثابه یک شهر را از منظر تاریخی به شاپور اول و یا شاپور دوم ساسانی نسبت می­‌دهند. موقعیت سوق الجیشی و بازرگانی همواره سبب یورش سودجویان به این شهر می‌شد چنانکه نوشته‌­اند دیلمیان که در شمال قزوین قرار داشتند مدام برای غارت این شهر به آن حمله می‌بردند. هم از این سبب بود که دربارۀ نام آن گژوین و سپس کشوین را نام می‌­برند که به معنای دژ و دیدبانی است. از همین منظر می­‌توان حدس زد که شهر در آن زمان با توجه به نوع معماری ایرانی به­ویژه از دورۀ اشکانی تا ساسانی دارای حصار و دروازه‌­هایی برای محافظت از خود بوده است.

 


تصویر هوایی قدیمی با بالن، از فراز قزوین، بقعهٔ شاهزاده حسین(ع) و حصار شهر پیدا است

 

باب الجنه دروازۀ ورود به دیلمان

در دروۀ اسلام سپاهیان عرب از آن به­‌عنوان باب‌­الجنه یاد می­‌کردند چراکه پایگاه و قلعه‌­ای شد برای این سپاهیان تا از طریق آن بتوانند با دیلمیان که در کار اعراب مانع ایجاد کرده بودند با سختی کمتری مبارزه کنند. از این جهت ادعا بر این بود که اگر کسی در قزوین برای ساختن حصار این شهر اقدام کند خداوند گناهان صغیره و کبیره او را خواهد بخشید. به­ همین دلیل باروی قزوین را تجدید بنا می­‌نمودند تا آن­که این باروها در زمان حملۀ مغول خراب شد.

دروازه‌ها و حصاری که ساخته شد

شهر قزوین در نیمه قرن سوم هجری قمری دارای ۷ دروازه بوده است که امکان ورود به شهر را فراهم می‌ساختند. گزارش­‌هایی در دورۀ عباسی از ساخت حصار و دروازه برای این شهر آمده است که برای مثال حمدالله مستوفی که خود مورخی است اهل قزوین به آن‌ها اشاره کرده چنانکه می­‌گوید: حصار شهرستان قزوین را که اکنون محلتی است در میان شهر، شاپور ذو الاکتاف ساسانی ساخته، آن بارو هنوز باقی است. به زمان خلافت عثمان خلیفۀ سوم، برادر مادریش ولید عقبه الاموی دستور داد تا در این ثقر آن حصار را به­ مردم مسکون گردانید و شهری شد و در دورۀ هادی خلیفۀ عباسی در آن حوالی شهرستانی دیگر ساخته شد و آن را مدینۀ موسی خواند، غلامش مبارک ترکی شهرستان دیگر ساخت و مبارک آباد خواند، چون خلافت به هارون الرشید رسید اهالی مداین مذکوره از یورش دیالمه و پریشانی خود به او شکایت بردند. او باروئی برای هر سه شهر ساخت و چون جهت وفات یافت کار به اتمام نرسید تا زمانی که در دورۀ معتز بالله خلیفه موسی عمارت آن بارو را تمام رسانید و بمردم مسکون گردانید و شهری عظیم شد. گزارش­ها و سفرنامه­‌ها تأیید می­‌کنند که تا پیش از حملۀ مغول به قزوین این شهر دارای چند دروازه و باروی عریضی بوده است. ناصرخسرو، سفرنامه‌­های استخری، ابن خردادبه، یاقوت حموی هر کدام به نحوی دربارۀ حصار و باروی شهر گزارش‌های مفصلی می­‌دهند. اما در نهایت از گزارش تاورنیه در دورۀ صفوی مشخص می‌­شود که پس از حملۀ مغول تا دورۀ شاه طهماسب برج و باروی کامل و معموری در شهر موجود نبوده است.

 

دروازهٔ تهران قدیم در قزوین

 

روزگار تخت‌گاه

در زمان شاه طهماسب صفوی که قزوین پایتخت گردید توجه شایانی به آن شد و سفرنامه‌هائی که در زمان صفویه نوشته شده است همگی وجود حصار را تأیید کرده‌اند، چنانچه سرتوماس هربرت که همراه سردومر کوتن که از جانب شارل پادشاه انگلیس بسفارت نزد شاه عباس بایران آمده بود می‌نویسد: «قزوین از حیث وسعت مساوی با تمام شهرهای ایران به‌غیر از اصفهان است، محیط و باروی این شهر ۷میل است ولی در فتنه افغان‌ها و تخطی عثمان‌ها بار دیگر آسیب دیده». پس از یورش افغان­‌ها و نابسامانی­‌های موجود در کشور تا دورۀ قاجار این دورازه­‌ها و باروها نیز مورد آسیب قرار گرفتند. وجود این حصارها در اطراف شهرها سبب می­شد که از نقاط معینی که دروازه داشت به‌داخل شهر مردم و تجار و… در رفت و آمد باشند که خود این نوع از سازه به‌­نوعی کنترلی در این رفت و آمد محسوب می­‌شد و از قضا سهولت اخذ و حصول عوارض و مالیات را سبب می­شد. طبق شواهد و مدارک مستند، از همۀ آنچه که در بالا دربارۀ تاریخ و نقش حصار، بارو و دروازه‌­ها گفته شد، تنها نُه دروازه ثبت شده است و از آن نُه دروازه تنها دو عدد باقی مانده است.      

پنبه ریسه یا شاه – تهران- مغلواک یا همدان- راکوشک (درب کوشک) و رشت، که این پنج دروازه آجری بوده و با کاشی تزئین شده بودند که در حال حاضر دروازه‌های تهران و راکوشک وجود دارند و جزو آثار باستانی محفاظت می‌شوند. فقط بعضی از تزئینات سردر دروازه تهران خراب شده است. بقیه دروازه‌ها با خشت و آجر ساخته شده بودند.

 

کاشی کاری زیبای دروازهٔ درب کوشک

 

اسامی ۹ دروازه و وضع کنونی آن‌ها

دروازۀ رشت دروازه‌ای بود از خشت و آجر در خیابان پهلوی متصل بکوچۀ تا کستانی­ها مغرب خیابان تبریز نرسیده به پل دروازه رشت.
دروازۀ مغلواک یا دروازۀ همدان که کاروانسراهای اطراف آن به‌­هنگام تعریض خیابان تهران در سال ۱۳۶۷ از بین رفت و در حال حاضر جز ستون شرقی و اطاق دروازه‌بان چیزی باقی نمانده است.
دروازه شاهزاده حسین یا ساوالان که اثری از آن باقی نیست این دروازه در جنوب شرقی شاهزاده حسین قرار داشت و از آجر ساخته شده بود.
دروازه کندوار(خندق­بار): در جنوب غربی شاهزاده حسین (آجری بوده است که پیش‌تر محل اطاق نواقلی آن گزارش شده بود اما امروز از آن اثری نیست.
دروازه راری: دروازه­ای بود در انتهای شرقی کوچۀ سنجیده مسجد، قرار داشت که تمام گاری­های بسمت تهران از آنجا رفت و آمد می­کردند.
دروازه تهران: این دروازه در ورودی جنوب شرقی شهر واقع شده است که نشان دهنده ارتباط این شهر در مسیری منتی به تهران است. این بنا متعلق به دورۀ قاجار و دوران سلطنت ناصرالدین شاه است. دروازۀ تهران قدیم شامل سه سردر است که سردر میانی عریض­تر و دارای ارتفاع بیشتری نسبت به آن دو دیگری است که سازه­ای با طراحی هشت گلدسته است. دروازه­ای که باکاشی­های تزئین شده که نشانگر سبک معماری این سلسله است. کاشی­های آن در بعضی از قسمت­ها خراب شده مشخص است، که پس از خرابی در سال ۱۳۴۷ مرمت شده است و در سال ۱۳۵۴ با شمارۀ ۳۹۲ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
دروازۀ پنبه ریسه: این دروازه در شرق خیابان شاه(امام خمینی امروزی) جنب کارخانه کشمش فعلی قرار داشته و هنگام احداث خیابان شاه به‌کلی خراب شده است.
دروازه راکوشک: این دروازه در انتهای خیابان نادری قرار گرفته است که در سال ۱۲۹۶ه.ق در زمان حکومت شاهزاده میرمحمدحسین عضدالملک کاشی کاری شده است این امر را می­توان در کتیبۀ موجود در قوس دروازه مشاهده کرد. به­سمت الموت، رودبار و کوشک(روستایی است از بخش­های رودبار الموت که ساکنان آن تات زبان هستند) و همچنین باغات و مناطق شمالی شهر که معمولاً محل تفرج و شکارگاه بوده مسیر داشته است. این دروازه برخلاف آنچه که در دروازۀ تهران بیان شد تنها دارای یک نما به­سوی خارج شهر است و دارای یک ورودی با قوس نیم دایره­ای است. دربالای این قوس متنی است بدین شرح:

هوالعلی الاعلی

«با بیمه(بسمه) سبحانه در عهد دولت اعلی حضرت کیوان رفعت شهریار با عدل و داد شاهنشاه اسلام پناه حافظ ملت سید انام السلطان ابن السلطان ابن خاقان بن الخاقان سلطان ناصرالدین شاه قاجار خُلد مُلکه و دولت و نصر جیشه و اعوانه در حکومت شاهزاده والا تبار عضدوالدوله دام اقبال صورت اتمام پذیرفت السنه ۱۲۹۶».

 


کتیبهٔ دروازهٔ درب کوشک

 

در این قوس سه­نگاره مشاهده می‌­شود که نماد اساطیری ایران در آن به چشم می­خورد. در میانۀ این نگاره صحنۀ نبرد شیر و اژدهایی به نمایش گذاشته شده که در آن اژدها دور شیر حلقه زده حال آنکه شیر او را با چنگال و دهان خود گرفته و در این تصویر شیر که از دیرباز نماد ایران است، با استواری ترسیم شده که نشان از پیروزی او بر اژدها دارد. از این منظر تصویر یادآور اسطورۀ فریدون و ضحاک است. متأسفانه در فعل و انفعالات یعنی سازه­های مدرن چهرۀ شهر حالت سنتی خود را تاحدود بسیاری از دست داده این امر را می­توان از سایۀ برج تجاری که بر دروازه می­افتد مشاهده کرد. این اثر در سال ۱۳۵۳ با شمارۀ ۳۹۱ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

دروازه شیخ آباد: (در انتهای خیابان سعدی مقابل منبع آب فعلی قرار داشت) که هنگام احداث خیابان سعدی به‌کلی خراب شد و پی سنگی آن احتمالا در هنگام تسطیح پیاده­رو و تعمیر دیوارها حتما از بین رفته است.

فارس

درباره نویسنده