تحولات معماری شهری متاثر از توسعه متاورس

بدون شک بشر در فضاهایی با بیشترین عناصر آشنا، بهتر می‌تواند خود را تطبیق دهد و احساس رضایت داشته باشد. دنیای متاورس تجربه زندگی در زمان گذشته، حال و آینده را به انسان انتقال می‌دهد و از این طریق می‌تواند به ایجاد جهانی زیست‌پذیرتر برای نسل‌های بعدی منجر شود.

ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که در آن لحظه‌های مختلف تجربه شده، یادآوری شده و تصور شده در فضا و زمان مربوط به گذشته، حال و آینده با هم تلفیق شده است. امروزه بشر به روش‌های مختلف و اغلب با بهره‌گیری از فناوری‌های پیشرفته مانند واقعیت مجازی و واقعیت افزوده می‌تواند به سایر سطوح هستی دسترسی پیدا کند و به ایجاد مسیری به سمت متاورس بپردازد که در آن، به سایر فضاهایی که به او حس واقعی بودن بیشتر را القا می‌کند، دسترسی یابد.

بدیهی است که همواره قابلیت رشد آینده‌های مجازی در دنیای کنونی وجود دارد، بنابراین ایجاد جوامع دیجیتالی، فناوری‌های بی‌سیم و دنیای به‌هم پیوسته محیط زندگی بشر را تغییر می‌دهد. در این راستا، متاورس نیز به طور مداوم و مطابق با دانش ما توسعه پیدا می‌کند و بیش از همه باعث ایجاد تحول در معماری می‌شود. طراحی معماری از زمان‌های دور تا به امروز، یکی از مهم‌ترین محرک‌ها برای محیط‌های مجازی فراگیر بوده است، با این حال در پی قوت گرفتن مفهوم فضا و علت، دیگر به عنوان عاملی اثربخش در توسعه زیرساخت‌های متاورس عمل نمی‌کند. شاید با در نظر گرفتن این واقعیت عینی، این سوال در ذهن بسیاری از مردم شکل گیرد که چرا طراحان همچنان تلاش می‌کنند این سطوح واقعیت در فضاهای مجازی امروز “واقعی” به نظر برسد؟

تحولات معماری شهری متاثر از توسعه متاورس

شاید در توجیه این پرسش، توجه به “اصل آشنایی” بهترین رویکرد باشد، چراکه این پدیده روانشناسانه تمایل بشر را به توسعه اولویت‌ها برای مفاهیمی که با آن‌ها آشنا است، به تصویر می‌کشد. از مهم‌ترین مفاهیم آشنا می‌توان به انواع غذا، موسیقی و فعالیت‌هایی اشاره کرد که انسان بیشتر به آن‌ها گرایش دارد و در انتخاب‌های خود، این موارد را به سایرین ترجیح می‌دهد. اصل آشنایی از بعد تکاملی این حس را در بشر به وجود می‌آورد که “آشنایی اساس علاقه است” و در نتیجه احساس رضایت را برای انسان به ارمغان می‌آورد. به زبان ساده‌تر، بشر در مواجهه با عوامل آشنا کمتر احساس ناامنی می‌کند و به همین دلیل آن‌ها را بر سایر مؤلفه‌های بیگانه ترجیح می‌دهد.

برای روشن‌سازی این مفهوم، شاید توصیف اولین گوشی آیفون بسیار مفید باشد؛ این گوشی دارای یک ماشین حساب بسیار شبیه به ماشین حساب‌های معمولی بود و نرم‌افزاری برای یادداشت‌برداری را در بر می‌گرفت که درست به برگه‌های کاغذ شباهت داشت. این ویژگی‌های آشنا مخاطبان بسیاری را به خرید گوشی آیفون سوق داد زیرا با وجود جدید بودن این دستگاه‌های هوشمند، حس آشنا بودن را به کاربران انتقال می‌داد.

همین ایجاد حس آشنایی در گوشی‌های آیفون باعث شد مردم از خرید گوشی‌های هوشمند جدید نیز استقبال کنند و هرچه بیشتر با دنیای دیجیتال آشنا شوند. از آن پس، معماران و تمام ارائه‌دهندگان خدمات شهری می‌دانند که به منظور جذب مردم به پیشرفت‌های جدید، افزودن مؤلفه‌های آشنا به آن‌ها ضروری است تا به افراد حس راحتی انتقال دهد و آن‌ها را به بهره‌گیری از تکنولوژی و توسعه‌های جدید تشویق کند.

تحولات معماری شهری متاثر از توسعه متاورس

شاید در نگاه اول، ایده متاورس بسیار نگران‌کننده به نظر برسد، با این حال بسیاری از مردم نیز با تبعات آن آشنا هستند و به همین دلیل، در رویارویی با آن احساس راحتی می‌کنند. در واقع، چنانچه بشر از رابطه بین “آشنایی” و “رضایت” آگاه باشد و بداند که علاقمند شدن به عناصر ناآشنا مستلزم زمان است، آن‌گاه همواره به مؤلفه‌های آشنا گرایش پیدا خواهد کرد و نسبت به موارد ناآشنا، واکنش‌های منفی از خود نشان خواهد داد.

امروزه معماری به تدریج در حال تلفیق با پروژه‌های واقعیت مجازی است و به ما شکل گرفتن مفهوم جدیدی از عصر دیجیتال را یادآوری می‌کند. معماران شرکت زها حدید، معمار برجسته عراقی-بریتانیایی در سبک واسازی، به ایجاد شهری سایبری در متاورس پرداخته‌اند که افراد می‌توانند در آن زمین‌هایی با ساختمان‌های ارز رمزنگاری شده و دیجیتالی به عنوان یک آواتار خریداری کنند. این شهر که لیبرلند نام دارد، یک شهرداری، فضاهای کاری متعدد و یک گالری هنر را در خود جا داده است که در آن، آثار رمز غیرمثلی در معرض عموم مردم قرار گرفته است.

تحولات معماری شهری متاثر از توسعه متاورس

ساختمان‌های این شهر با سازه‌های معمولی تفاوت چندانی ندارد و در کاربران حس آشنایی را به وجود می‌آورد، چنان‌که گویی در شهری معمولی زندگی می‌کنند. معماران با در نظر گرفتن این واقعیت که مردم از سازه‌های آشنا بیشتر استقبال می‌کنند، به طراحی این شهر پرداخته‌اند. با این حال بعضی از ساختمان‌هایی که بر اساس متاورس طراحی شده است، معماری سنتی را زیر سوال برده است. معماران با وجود بعضی از مؤلفه‌های بیگانه در شهر، عزم خود را جزم کرده‌اند با استفاده از متاورس دنیایی در شهر به وجود بیاورند که مردم در آن احساس غریبی نمی‌کنند. در متاورس، معماران معمولاً سازه‌های موجود در قلمرو دیجیتال را دوباره در بعد جدید طراحی می‌کنند؛ چه ساختمان‌ها، بناهای تاریخی یا حتی یک میز کار مورد علاقه.

ساختن متاورس مستلزم تغییر در دیدگاه و یادگیری مهارت‌های جدید است. متاورس لایه‌های مختلفی از تکنولوژی مانند مدل‌سازی سه‌بعدی، فناوری ابری واقعیت افزوده، طراحی کاراکترها، NFT‌ها، بلاک‌چین و نقشه‌برداری جغرافیایی را در بر می‌گیرد. این امر معنای «معماری» را برای گروه بسیار گسترده‌تری از تخصص‌ها و استعدادهای جدید و متفاوت باز می‌کند.

برای معماران، متاورس یک قلمرو بکر پر از امکانات و یک مدینه فاضله بدون محدودیت‌های دنیای فیزیکی است. معماران می‌توانند طرح‌های منحصربه‌فردی با پشتوانه NFT برای افرادی ایجاد کنند که تمایل دارند دارایی‌های بی‌نظیر و خاص را جمع‌آوری کنند. آن‌ها همچنین می‌توانند دارایی‌های دیجیتالی مانند شهرها، ساختمان‌ها، مبلمان و مجسمه‌ها را بسازند و چندین بار آنها را به دنیای مجازی نظیر بازی‌ها و فیلم‌ها بفروشند.

بدون شک، بررسی رابطه متقابل چگونگی شکل گرفتن دنیای مجازی به وسیله معماری و برعکس و همچنین اهمیت تمرکز بر ایجاد مسکن بر مبنای تجربیات شخصی افراد می‌تواند بسیار ارزشمند باشد و این امر به سهم خود، بشر را به تجربه دنیای واقعی سوق دهد. شاید لازم باشد بشر به متاورس و واقعیت‌های مجازی و افزوده به عنوان دارایی‌هایی با کیفیت فضایی و مفهومی نگاه کند.

ایمنا

درباره نویسنده