بها ندادن به میراث«شیخ بهایی»
معماری در ایران به عنوان یکی از اصیلترین هنرها با اعتقادات، ارزشها و هنجارهای اجتماعی حاکم بر جامعه گره خورده و شاید به همین دلیل است که وقتی در عصر صفویه این هنر با اندیشههای فلسفی اسلامی بهخصوص مذهب شیعه عجین میشود به کمال خود میرسد و باشکوهترین و زیباترین آثار معماری ایران همچون کاخهای عالی قاپو، چهل ستون، هشت بهشت و تالار اشرف، منارجنبان، حمام بهایی، گنبد حرم رضوی و… توسط هنرمندان و معماران ما خلق میشود.
شیخ بهایی روز معماری نام گرفته است. وی در تاریخ فرهنگ و دانش ایرانزمین همواره در سیمای دانشمند، سیاستمدار و شیخالاسلامی ظهور کرده است، اما روی دیگر خدمات این بزرگمرد فرزانه، تصویر معمارگونه مردی است که بسیاری از آثار به جا مانده از عصر صفوی را بهویژه در اصفهان از آثار او میدانند، آثاری همچون معماری مسجد عتیق و احداث حمام مشهور به شیخ بهایی که با شمع روشن بوده و نیز مهندسی حصار نجف اشرف، بنا و شالوده شهر نجفآباد و بسیاری از آثار و ابنیه دیگر.
حال پس از گذشت نزدیک به ۴۰۰ سال از درگذشت شیخ بهایی میتوان این پرسش را مطرح نمود که آیا دانشگاهها و استادان معماری توانستهاند میراث برجا مانده وی را آنگونه که باید به دانشجویان نسل حاضر انتقال دهند؟
انحراف بزرگ در معماری و شهرسازی
مهندس عبدالحمید نقرهکار، رئیس مرکز تحقیقات و قطب علمی معماری اسلامی دانشگاه علم و صنعت ایران در پاسخ به قدس با اشاره به ضرورت استفاده از مبانی و منابع اسلامی در هنر معماری و شهرسازی میگوید: آثار هنری معماری دوره صفویه قطعاً بیبدیلترین و بینظیرترین آثار معماری ما از بُعد محتوایی، معنوی و انسانی است و تأثیر این سبک معماری را تا دوره قاجاریه شاهد هستیم. اما از زمانی که دانشگاهها در کشور دایر شدهاند و سرفصل محتوای دروس غربی توسط استادان خارجی ترجمه و تدریس میشود انحراف بزرگی در حوزه معماری و شهرسازی بهوجود آمده که ناشی از دور شدن از فرهنگ غنی ایرانی اسلامی است. در واقع استادان معماری و دانشکدههای معماری ما تا پیش از انقلاب اسلامی از نظر محتوایی و کاربردی هرآنچه از دستشان برمیآمد علیه میراث شیخ بهایی که میراث فرهنگ غنی هنری ماست انجام دادهاند.
نویسنده کتاب «تبیین معماری و شهرسازی مبتنی بر هویت اسلامی – ایرانی» اضافه میکند: پس از انقلاب هم چون عملاً پشتوانه عملی نداشتند و یا دانشآموختگان پیشین، غربزدههایی بودهاند که هنوز بر دانشگاهها و مراکز اجرایی حاکمیت داشتند باز هم از نظر اجرایی هر کاری که از دستشان برآمد بر ضد فرهنگ و حکمت هنر اسلامی کردند. البته باید به این نکته هم اشاره کرد که در چهار دهه گذشته علما و دانشمندان متعهدی داشتهایم که در حد توان خود برای تبیین و احیای مبانی و منابع اسلامی تلاش کردهاند؛ اما چون معماری و شهرسازی یک هنر اجتماعی، اقتصادی و صنعتی است تا مجموعه نظام ساختار زیربنایی را ایجاد نکند طبعاً از دست معماران و شهرسازان کار چندان مطلوبی ساخته نیست.
جای خالی درس معماری ایران
دکتر احسان فتوحی، دانشآموخته معماری دانشگاه هنرهای زیبا تهران نیز چنین نگاهی دارد و به قدس میگوید: میراث شیخ بهایی چندان مورد توجه دانشکدههای معماری نیست. در واقع با اینکه شیخ بهایی جزو بزرگترین حکما و معماران تاریخ ایران است اما در فهرست دروس رشته معماری یا دیگر رشتههای مربوط به آن مثل عمران قرار ندارد؛ چون دروس معماری ما از غرب کپی شده است. جالب است بدانید ما حتی درسی که مربوط به معماری ایران باشد هم نداریم، چه برسد به میراث شیخ بهایی و یا مکتب اصفهان و بناهای تاریخی در بافت یزد. فقط یک درس مربوط به معماری اسلامی داریم که آن هم تمام بخشهایش مربوط به معماری هند و بنگلادش است و استادان هم به معماری ایران نمیپردازند، بنابراین واقعاً شیخ بهایی و معماری ایرانی اسلامی در کشور ما مظلوم هستند و خیلی از دانشجویان حتی پس از دانشآموختگی نمیدانند شیخ بهایی معمار بوده است. این در حالی است که دانشگاه هاروارد و دانشگاه امآیتی کرسی معماری ایرانی دارند و به دانشجویان مدرک دکترای معماری ایرانی میدهند.
وی در پاسخ به این پرسش که برای آنکه میراث شیخ بهایی در معماری مورد توجه قرار گیرد چه باید کرد، میگوید: باید در نهادهای آموزشی یک انقلاب فرهنگی اتفاق بیفتد. شورای عالی انقلاب فرهنگی باید در فهرست دروس رشتههایی که مربوط به فرهنگ و هویت ایرانی اسلامی است تغییراتی ایجاد کند. حتی باید برای استادان هم دورههای آموزشی برگزار شود چون بسیاری از استادان ما از معماری ایرانی اسلامی آگاهی کافی ندارند.
امید به گامهای بیشتر
پروفسور محمود گلابچی، چهره ماندگار معماری هم با بیان اینکه در آثار شیخ بهایی ارزشهای پایدار معماری ایران متبلور و متجلی است، به قدس میگوید: با اینحال ما در دوره معاصر از آن ارزشها فاصله گرفتیم و سبکها و الگوهای کشورهای دیگر بر معماری و شهرسازی ایران حاکم شده و از آن جایگاهی که از جامعه و کشور ما در حوزه معماری انتظار میرفت دور شدهایم. بنابراین باید دوباره به آن ارزشهای پایدار توجه کنیم و مفاهیمی چون خودبسندگی، پرهیز از بیهودگی، بوم آورد بودن، نیارش و پیمون، درونگرایی، مقیاس، حرمت و نگاه به انسان و طبیعت را دوباره به معماری کشور برگردانیم. اینها ویژگیهایی هستند که ما در آثار برجسته معماری ایران از جمله آثار شیخ بهایی میبینیم و امروز هم جامعه ما میتواند با به روز کردن این مفاهیم یاد شده از یک معماری و شهرسازی مناسب مانند معماری پرافتخار گذشته برخوردار شود.
استاد دانشکده معماری پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران در پاسخ به این پرسش که آیا دانشکدههای معماری ما گامی برای بازگشت به معماری ایرانی اسلامی برداشتهاند، میگوید: امروز در جامعه تخصصی شاهد یک نگاه نو و خاص به این موضوع هستیم و در دانشگاهها هم تلاشهایی برای بازگشت به آن معماری و شهرسازی شکوهمند گذشته صورت میگیرد. برای مثال دانشگاه معماری و هنر پارس را با این هدف ایجاد کردیم که در آن علاوه بر آشنایی دانشجویان با هنر معماری و شهرسازی ایرانی و اسلامی، معیارهای این نوع معماری بهروز شود و در جامعه مورد استفاده قرار گیرد. این حرکت در دانشگاههای ما آغاز شده است؛ البته در بعضی دانشگاهها با شدت بیشتر و در بعضی با شدتی کمتر؛ اما امیدواریم در آینده معماری و شهرسازی ما از کیفیت بهتری برخوردار شود.
قدس آنلاین
درباره نویسنده
نویسنده