اهمیت رنگ در معماری
از آنجا که ادراک بصری مهم ترین نوع ادراک محیط و فضاها به شمار می رود، لزوم توجه به قابلیت ادراک بصری بالا و کاستن از فشارهای بصری مانند آلودگی بصری، نورپردازی نامناسب، تر کیب نامناسب رنگ ها ،التزام تأمین سلامت است. رنگ ها دارای خصوصیات اثر بخشی در فضا می باشند، سه عامل مهم در انتخاب رنگ تاثیر رنگ ها در درک فاصله، کمپوزیسیون رنگ ها و وزن ادراکی رنگ هاست. همان طور که شناخت هنر با سلیقه هنری افراد بسیار متفاوت است برگزیدن رنگ های مناسب نیز چیزی فراتر از پسند شخصی است انتخاب درست این رنگ در فضا باید با توجه به اهداف فضایی مورد نظر انجام پذیرد. کمپوزیسیون رنگ ها در واقع اثر هر رنگ با در نظر گرفتن موقعیت نسبی آن ها به همراه و در کنار رنگ های دیگر تعیین می شود.
پایدارترین تئوری هماهنگی رنگ در معماری داخلی عبارت است از اطمینان به اینکه رنگها در هر نوع رنگ بندی در بعضی ویژگیها و خصائل با یکدیگر مشارکت دارند. به یاد داشته باشید که رنگها سه نوع ویژگی دارند:
نام رنگ hue or color ارزش رنگ درجه سیر و روشنی value color میزان اشباع chroma=saturation
حفظ برخی تشابه بین رنگها به شما این اطمینان را میدهد که رابطهای بین یکایک آنهاست که منجر به هماهنگ شدنشان میشود. پس ابتدا باید پایه هماهنگی ترکیب رنگها مهیا شود آنگاه برای برجستگی بصری لازم است که رنکهای نمایشی به آنها اضافه نماییم که این مهم برای سرزنده نمایاندن ترکیب رنگ و ممانعت از ملالآور شدنشان میباشد.
روش آسان برای نیل به هماهنگی در رنگ، حفظ میزان رنگ و ارزش رنگ بهطور متناسب، ثابت و فقط با تغییری است که گهگاه در اندازه اشباغ شدگی رنگ پیش میآید یعنی تراکم و به زبان دیگر خلوص رنگ را زیاد و کم میکند. این کار بدین معنی است که در یک انتخاب از نمونه رنگهای متناسب، بکار رفته در یک ترکیب تک رنگ، روشنی یا تیرگی نسبی ثابت مانده و فقط قدرت رنگ یا درجه اشباع آن است که کم و زیاد میشود. برخی رنگها میتوانند خیلی جاندار و پر ملات باشند و برخی دیگر آبکی و کم ملات.
برای اجرای آسانترین و مطمئنترین ترکیب بندی، اول اینکه فقط با دو رنگ بسیار نزدیک، مرتبط با یکدیگر کار کنید. دیگر اینکه برای برخی از فضاها و رنگهای یکنواخت momoton استفاده از یک تک رنگ momton &mono chromatic در رنگ بندی بجا و رویکردی صحیح است. برای مثال اگر درون خانهای مبلمان ئ رنگ کلی فضا همخوان ئ یکسان باشند، این ترکیب خود جلب نظر میکند.
اغلب با وجود اینکه شما اسباب و اثاثیه را با هدف یکی کردن مبلمان با معماری داخلی خانه یکسان مینمایید حتمادر مییابید که با مقدار متنوعی مبلمان بدقواره، که بیشتر به آنها اثاثیه میتوان اطلاق کرد تا اشیاء فکر شده و بجا برای فضای مورد نظر مواجه هستید. یعنی زندگی شما بیشتر اوقات متمایل به پر شدن بی هدف با انواع اسباب اثاثیه میشود. یک میز تحریر، یک چراغ خاص سوغاتی از اروپا یا یک تک پارچه هدیه شده. حال برای ارتباط دادن همه این عناصر گلچین شده با مبلمان و اشیاء جانبی آرایشی، اصولیترین راه آفرینش سادگی در معماری پس زمینه این اشیاء میباشد. طراحان و دکوراتورها این روش را برای دستیابی به ساختاری صحیح در معماری داخلی خود بر میگزینند.
در رنگبندی سرد و یکنواخت رنگها عبارتند از سبز-خاکستری-صورتی-خاکستری یا شیری سرد، یک فضای داخلی با رنگبندی سرد یکنواخت بیشتر گرایش به هوایی بودن دارد و برای پرهیز از یک فضای ناخوشایند و خشک روشن تر از یک فضای گرم یکنواخت خواهد بود. تجهیز مبلمان نقش مهمی را در آفرینش گرمای دلپذیر دارد چند قطعه مبل چشمگیر در تعادل فضا نقش مهمی میتواند ایفا کند.
رنگبندیهای گرم و یکنواخت رویکردی ساده در طراحی رنگ میباشند رنگها میتوانند خاکستری گرم، بژ و از مجموعه طیف رنگهای گرم نیز میباشند، زیر مجموعه رنگهای خاکستری گرم میتوانند آفریننده فضایی دعوتکننده، دنج و آرامش بخش باشد. حال فضایی مطلقاً گرم و یکنواخت میتوانند به وسیلهٔ چند شیء برجسته با رنگ سرد از انواع تابلو یا لوازم جانبی تزیینی تعادل و توازن رنگ فضا را کامل میکند.
معماران و طراحان داخلی به هنگام طراحی ساختمان را از نظر فرم، فضا، نور بافت مورد بررسی قرار میدهند، اما متأسفانه یکی از اجزایی که کمتر مورد توجه قرار میگیرد رنگ است. برای اینکه تأثیرات رنگ از همان ابتدا مشخص شود، باید آن را به عنوان یکی از اجزای تشکیل دهنده از همان آغاز انتخاب نمود، نه اینکه بعد از اتمام طراحی، مبادرت به انتخاب آن کرد. لازم نیست که طراحی رنگ، چیزی به هزینههای ساخت و ساز یا تعمیرات اضافه کند. باید این امر بهترین راه این است که رنگهای نقاشی و سایر مصالح را به عنوان ترکیب ساده رنگ در نظر بگیریم. موفقترین طراحی رنگ در فضای داخلی باید در خور اهداف طراحی باشد و به آن واکنش نشان دهد. تناسب و تأثیرگذاری رنگ بر روند طراحی شامل موارد زیر است:
- هماهنگی با محیط
- جلب توجه
- تعدیل کردن فضا از نظر کوچک و بزرگ جلوه دادن آن
- تفکیک کردن و محدود کردن فضا
- جداسازی و تعریف فضا
- همسان و همگون کردن بافت فضا
درباره نویسنده
نویسنده