اتفاق نظری درباره معماری اسلامی وجود ندارد
رئیس مرکز پژوهشهای شورای اسلامی شهر مشهد گفت: در میان صاحبنظران معماری، اتفاق نظر در مورد معماری اسلامی وجود ندارد. تعبیر درستی هم از معماری اسلامی ایرانی نداریم.
الهه سادات ذوقی حسینی در نشست علمی تحقق معماری و شهرسازی با هویت اسلامی ایرانی که شامگاه چهارشنبه، ۱۵ شهریور، در ساختمان شورای شهر مشهد برگزار شد، اظهار کرد: در حال حاضر غالب معماری مسکونی مشهد، معماری کیچ است که تقلید کورکورانهای از معماری نئوکلاسیک غربی است. بیشک راه حل برونرفت از بحران بیهویتی معماری معاصر مشهد انتخاب رویکرد ایرانی اسلامی است.
وی گفت: سرفصل دروس معماری اسلامی که در دانشگاه تدریس میشود، نیاز به بازنگری دارد. در حال حاضر عمدتا رویکرد تاریخی کالبدی در معماری ایران به عنوان معماری اسلامی تدریس میشود.
رئیس مرکز پژوهشهای شورای اسلامی شهر مشهد بیان کرد: اگر شما یک بنایی را بسازید که ظاهر آن با معماری ایرانی تزئین شده باشد اما در آن اتلاف انرژی صورت گیرد یا اینکه مظاهر آن بسیار زیبا باشد اما اصولی نباشد و با یک زلزله چند ریشتری فرو بریزد، مسلما چنین بنایی منطبق بر اصول معماری ایرانی نیست. انطباق با اقلیم و نیازش از اولین اصول معماری ایرانی است. همچنین اگر ساختمانی محرمیت اطراف را مورد هجمه قرار دهد و یا از تابش خورشید روی ساختمان همسایه جلوگیری و سهم همسایه از خورشید را ضایع کند و به طور کلی رفتار اسلامی نداشته باشد، نمیتوان به معماری چنین ساختمانی معماری اسلامی گفت، معماری اسلامی فرامکانی و فرازمانی است و به کالبد خاصی محدود نمیشود. گنبد، طاق، قوس، آجر و کاشی از مظاهر معماری ایرانی است.
ابعاد نظری و عملی اسلام در تمدنسازی
در ادامه این نشست، عبدالحمید نقرهکار، دانشیار دانشگاه علم و صنعت و مدیر قطب علمی معماری اسلامی، اظهار کرد: تحقق معماری و شهرسازی(مبتنی بر فرهنگ اسلامی) با آباد کردن حکیمانه فضا و محیط زیست انسانها با عناصر طبیعی و مصنوعی متناسب با نیازهای مادی انسانها و بسترسازی نیازهای روحی، تکاملی و اختیاری آنها امکانپذیر است.
مدیر قطب علمی معماری اسلامی در تعریفی اجمالی از رشته معماری و شهرسازی، آن را به ابعاد مهندسی و هنری تقسیم کرد و گفت: ابعاد مهندسی از طریق علوم تجربی و شامل حواس، آزمایشهای تکراری و استقراء عقلی است و در آن لزوم رعایت استانداردها و سرانهها مطرح میشود اما ابعاد هنری معماری از مسیر علوم انسانی محقق میشود و از لطیفترین و عمیقترین مباحث علوم انسانی است؛ با ایدهها و ایدهآلهای هنرمندان، مخاطبان و زیباییشناسی آنها سر و کار دارد و به تعداد مکاتب بشری و ادیان در آن اختلاف نظر وجود دارد. هنر تجلی حسنها و زیباییها در پدیدارهاست و مبتنی بر نظریات بسیار مختلف انسانشناسی در مکاتب فلسفی و اعتقادی است.
نقرهکار توضیح داد: نسبت اسلام با فرآیندهای انسانی در سه حوزه طرح مدلی(بنیادی و کاربردی) شامل ساختار، مراحل، منابع و مبانی برای ارائه راهبردهای مفهومی، راهکارهای عملی، راه حلهای اجتهادی و ارزیابیهای کمی و کیفی در فرآیندهایی نظیر آثار هنری، معماری و شهرسازی قابل بررسی است.
وی تصریح کرد: ساختار و مراحل پنجگانه در مجموع فرآیندهای انسان(نظیر خلق آثار هنری، معماری و شهرسازی) که شامل مجموع ادراکات انسان، انگیزه اختیاری و تخیلی انسان، روش و شیوه عملی انسان، تاثیرات معماری بر مخاطبان است که ایده معمار، ایدهآل معمار، سبک معمار، تاثیرات معماری، پدیده معماری و اثر کالبدی معمار را موجب میشود.
دانشیار دانشگاه علم و صنعت ادامه داد: نسبت اسلام با ساختار و مراحل پنجگانه در خلق آثار انسانی اینگونه است که سه مرحله اول را مکتب اسلام مطرح کرده است؛ مرحله اول اعتقادات اسلامی(جهانبینی) یا حکمت نظری در تبیین عالم و آدم است. مرحله دوم ایدئولوژی یا حکمت عملی است که بایدها و نبایدها را تبیین میکند و در احکام پنجگانه اسلامی متبلور است. مرحله سوم راه حلهای اجرایی یا اصول اجتهادی است که مبتنی بر مجموع شرایط است و اخلاق و سلوک اسلامی را میسازد.
نقرهکار ۲ مرحله بعدی را فرآیند نسبی انسان دانست و گفت: آثار عملی انسان مبتنی بر استعداد، تجربه معمار و مجموع شرایط زمانی و مکانی است و عکسالعمل آثار انسانی(جزا و پاداش الهی) موجب عبرت یا ادب معمار میشود.
وی تصریح کرد: در تمدن نوین اسلامی برای سه مرحله اول از فرآیندهای انسانی نظیر معماری با راهبردهای مفهومی، راهکارهای عملی و راه حلهای اجرایی ارائه شده است.
مدیر قطب علمی معماری اسلامی افزود: مفهوم ایرانی متضمن مجموع شرایط زمانی و مکانی در معماری است. نظیر شخص معمار، مخاطبان معماری و (مجموع عوامل محیط طبیعی، فرهنگی و تاریخی که همه نسبی، متکثر و متغیر بوده و وابسته به مجموع شرایط است.
وی خاطرنشان کرد: اصول دهگانه اجتهادهای تخصصی در مکتب تشیع شامل اصل جامعیت(همهجانبهنگری)، اصل بقای اصول(نظری، عملی و اجتهادی)، اصل ملازمه عقل و دین اسلام، اصل تفریع، اصل نسبیت(آثار خلق شده)، اصل احکام پنجگانه(در مجموع موضوعات عملی)، اصل رعایت اولویتها(عدالت در عمل)، اصل حوزههای آزاد(سلیقههای مباح مخاطبان)، اصل احکام ثانویه(احکام حکومتی) و اصل احکام اضطراری میشود.
نقرهکار با بررسی رویکرد کلی اسلام در تمدنسازی اظهار کرد: از بعد نظری مکتب اسلام کاملا آرمانگرا، تعالیجو و حقگراست و هیچگونه خلل و ضعف فرهنگی و اخلاقی را نمیپذیرد. از بعد عملی مکتب اسلام کاملا واقعگرا، موقعیتشناس و مخاطبشناس است و مبتنی بر نیت انسانها تلاش میکند؛ از این بعد اسلام واقعیتهای موجود را در حد توان اصلاح نموده و به شرایط مطلوب تغییر میدهد.
ایسنا
درباره نویسنده
نویسنده