آموزههای معماری سنتی که در دوران معاصر قابل استفاده است
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان البرز، آموزههای مهم معماری خانههای سنتی را که در معماری معاصر قابل استفاده بوده را تشریح کرد.
حسین کلانتری خلیلآباد در پیش همایش حکمت معماری و شهرسازی اسلامی که در دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج برگزار شد، اظهار کرد: آموزههای مهمی که معماری خانههای سنتی در بردارد و میتوان در معماری معاصر از آن بهره جست در چند اصل میتوان خلاصه کرد؛ نخستین اصل پرهیز از بیهودگی است، به گونهای که در معماری ایرانی تلاش شده کار بیهوده در ساختمانسازی نکنند و از اسراف پرهیز کنند.
وی افزود: استفاده از مصالح بومی و محلی، اعتدال در تزئینات خانه (سادگی نمای خارجی و تزئین نماهای درونی)، استفاده از تزئینات کاربردی، شیشههای رنگی در درب و پنجرهها در عین زیبایی برای کاهش شدت آفتاب و ترکیب نور برای فراری دادن حشرات، ایجاد کاربندی (برای مردم وار کردن سقف و کوتاهتر کردن آن) میانهروی در وسعت بنا(پرهیز از ساخت فضاهای غیر ضرور و بیش از نیاز خانواده) ایجاد فضاهای چند عملکردی با قابلیت استفاده از فضا در زمانهای مختلف)، استفاده نکردن از تنظیمکنندههای مصنوعی برای سرمایش و گرمایش و نور، طراحی مسکن در راستای قبله، ارتفاع مناسب مسکن، ارتباط انسان در مسکن با آب و گیاه، نور و جریان هوا برای برقراری ارتباط انسان با آسمان، ماه، ستاره و خورشید از کاربردهای متداول در زمینه پرهیز از بیهودگی در معماری سنتی بوده است.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان البرز، دومین اصل را درونگرایی عنوان کرد و ادامه داد: در معماری سنتی ایرانی، نپرداختن به ظاهر و در عوض کار روی حالات درونی و نمای داخلی بسیار چشمگیر بوده است. نمای خارجی و بیرونی فاقد هرگونه تزئین بوده و در درون خانه اندرونی و بیرونی وجود داشته که اندرونی ویژه خانواده و دارای تزئینات و بیگانگان به آن دسترسی نداشتند؛ اما بیرونی ویژه مهمانان و بیگانگان بوده و درونگرایی در خانههای سنتی نوعی امنیت و محرمیت ایجاد کرده بود.
کلانتری خلیلآباد تأکید کرد: این درونگرایی علل گوناگون دارد که شامل ایجاد امنیت بیشتر، اقلیم منطقه (که درونگرایی را ضروری میکند)، فرهنگ و جهانبینی که این ویژگی معماری شرقی است. نهی از اشرافیت با ایجاد هشتی، ایجاد دالانهای پر پیچوخم و ایجاد حیاط مرکزی، ایجاد سلسلهمراتب فضایی(تعریف ورودیهای مشخص برای بنا، تفکیک فضا به عرصههای عمومی، نیمه عمومی و خصوصی)، ایجاد محرمیت (تفکیک خانه به اندرونی و بیرونی، ایجاد پیش ورودی برای ورود به فضاهای دیگر، قرار دادن اندرونی در بیشترین فاصله از بیرونی)، ایجاد مرکزیت(ساخت حیاط بهعنوان مرکز بنا، ورود به طبیعت به بهترین شکل در حیاط، استقرار فضاهای مختلف در اطراف حیاط) و ایجاد خلوت (ساخت فضاهایی مانند صندوقخانه، پستو، بالاخانه، اتاقهای گوشوارهای) میشود.
این استاد تمام گروه معماری و شهرسازی تبیین کرد: سومین اصل در معماری سنتی نیازش بوده بدین معنا که فن اجرای ساختمان در گذشته کاربرد زیادی داشته؛ اما اکنون کمتر استفاده میشود. این فن برای هماهنگ کردن اندامهای ساختمان، زیبایی و تناسب به کار میرفت که به آن پیمان میگفتند، یعنی از یک اندازه و مقیاس استفاده و تنوع ایجاد کردن. این فناوری در تقارن در بناهای قدیم(تقارن محوری در کلیت فضا، تقارن نقطهای در ارتباط با جزئیات) و تعادل میتوان دید (تعادل سازهای و ایستایی و قرار گرفتن هر چیز در جای خود) بوده است.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان البرز، چهارمین اصل را خودبسندگی دانست و بیان کرد: خودبسندگی به معنای خودکفایی و استفاده از مصالح محلی و بومی و سازگار با طبیعت است. در خانههای قدیم ساختوساز با مصالح محلی انجام میگرفت و با شتاب بیشتری انجام گرفته و ساختمان با طبیعت سازگارتر میشد. برای نوسازی همیشه مصالح در دسترس بود بهعنوان نمونه در پوشش سقف نواحی جنگلی و کوهستانی از تخته و چوب و نواحی ساحلی دریا از گالی (نوعی علف)، در نواحی گرم و خشک از خشت و کاهگل برای مصالح با ظرفیت حرارتی مثل کاهگل، سنگ کف استفاده میشد.
وی توضیح داد: پنجمین اصل در معماری سنتی مردمواری بوده، یعنی رعایت تناسب میان اندامهای ساختمان با اندامهای انسان بهعنوان نمونه اتاق سه دری برای خوابیدن و رفع نیازهای خانواده، ورودی بلندتر از قد انسان، طاقچه به گونهای بوده که به آسانی در دسترس باشد بهصورت نشسته یا ایستاده و در واقع میتوان گفت مردم واری متناسب با نیازهای مردم در عملکردها و زمانهای مختلف تعریف متفاوت مییابد. در مردمواری پرهیز از تشخص (پرهیز از خودنمایی در ظاهر بیرونی)، رعایت مقیاس فضایی (فضای بزرگتر و مجللتر برای مهمانان و فضاهای کوچک و با عمق زیاد برای خانوادهها، پرهیز از ارتفاع بلند (سقف بناهای داخلی کوتاهتر و هشتی و دالان بلندتر)، تأمین نیازهای مختلف افراد سالکن (پیشبینی فضا برای گروههای سنی و جنسی) بوده است.
کلانتری خلیلآباد در ادامه توضیح داد: در تمدن اسلامی، مسکن برای مسلمانان محلی بوده که از نظر مادی، معنوی و روانی نیازهای او را مرتفع میکند و مطابق با تعالیم اسلامی، مهد و گهواره و سکونتگاه انسان است.
وی تشریح کرد: مسکن جایی بوده که انسان در آن حس تعلق به مکان پیدا کرده و این حس تعلق به مکان رابطهای ناگسستنی بین انسان و خانه، برقرار میکند و تدابیر موجود در طراحی خانههای ایرانی ـ اسلامی موجب شده که شکل و محتوی زندگی در صورت و معنای معماری سنتی تجلی پیدا کند. اسلام به گزینش همسایگان پیش از گزینش خانه، حریم خانه، وسعت خانه، ارتباط با طبیعت، نگهداری حیوانات اهلی مثل کبوتر، مرغ، خروس و پرندگان دیگر و گوسفند تأکید داشته است.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان البرز به استحکام و ایمنی در خانه، نور در خانه، تزئینات، زیباسازی خانه، ابعاد معنوی شرف و برکت در خانه اشاره کرد و خواستار طراحی بر مبنای اصول اسلامی و ایرانی شد.
خبرگزاری آنا
درباره نویسنده
نویسنده