زیارت، خاستگاه هویتی شهرهای مذهبی است

دکتر محسن اکبرزاده، متخصص معماری اسلامی، در دومین نشست از سلسلهنشستهای تخصصی تدوین سند ملی زیارت با موضوع «حرم شهر، دال مرکزی شهرهای زیارتی جهان اسلام» که با همکاری نمایندگی سازمان علمی فرهنگی آستان قدس رضوی در قم و در راستای تدوین سند ملی زیارت برگزار شد، به تحلیل ساختار و تفاوتهای شهرهای زیارتی و غیرزیارتی پرداخت و نقش امر زیارت را در تکوین هویت شهری، موردبررسی قرارداد.
ویژگیهای شهرهای مذهبی و زیارتی
دکتر اکبرزاده با اشاره به تنوع گونههای شهری و پیوندهای آن مانند شهرهای دانشگاهی، مرزی، سیاسی و معدنی، گفت: هر یک از این پیوندها، معنایی خاص به شهر میدهند و امکان ویژهای را برای رشد و هویتبخشی فراهم میکنند.
شهر زیارتی نیز ساختاری متفاوت در ریختشناسی و پدیدارشناسی خود دارد؛ زیرا علت پیدایش و توسعهاش بر محور زیارت، شکل میگیرد.
وی افزود: شناخت شهر زیارتی، مستلزم رفت و برگشتی میان نطفه شکلدهنده آن و سیمای امروزیاش است.
آنچه هویت این نوع شهر را رقم میزند، صرفاً وجود یک مزار یا تدفین یک شخصیت معنوی نیست، بلکه خود امر زیارت است.
زیارت، نیرویی محرک در شکلگیری مشهد
وی با اشاره به روند شکلگیری شهر مشهد، گفت: پیش از تدفین حضرت رضا (ع) در باغ حمید بن قحطبه، مشهد بهعنوان یک شهر شناختهشده وجود نداشت.
اما پس از تدفین حضرت در این شهر، کاروانها برای زیارت به این منطقه آمدند و حضور زائران، نیاز به ساختارهای خدماتی و کالبدی جدید را ایجاد کرد و بهمرور، تاروپود شهری بر اساس رابطه زائر و مجاور، شکل گرفت.
ساختار تاروپود شهری در شهرهای زیارتی
وی با تبیین مفهوم تاروپود شهری، اظهار کرد: تارها، مسیرهای تشرف زائران و پودها، مسیرهای پشتیبان و خدماترسان مجاوران، هستند.
این دو ساختار بهصورت هماهنگ عمل میکنند؛ هرچه به حرم نزدیکتر میشویم، تارها همگرا و متراکمتر میشوند و پودها از هم فاصله میگیرند.
تعامل این دو عامل، هویت زیارتی شهر را میسازد.
اکبرزاده، یکی از آسیبهای توسعه معاصر حرمها را گرفتار شدن در «تله حلقه مبدل» دانست و تصریح کرد: در بسیاری از طرحهای توسعهای مانند کربلا، سامرا و کاظمین، حلقههای ترافیکی اطراف حرم شکلگرفته است.
این حلقهها، در واقع ایستگاههایی هستند که زائر را وادار به پیادهروی اجباری از نقطهای دور میکنند و در تضاد با رفتار طبیعی زیارت، قرار دارند.
بازخوانی تجربه صفویه در توسعه زیارتی
این متخصص حوزه معماری اسلامی در ادامه، توسعه صفوی را نقطه عطفی در معماری زیارتی دانست و گفت: با احداث خیابانهای بالا و پایین، در آن دوران محور تشرف طبیعی به حرم تقویت شد.
برخلاف فلکه حضرت که در دوره رضاخانی ساخته شد و جریان زیارتی را قطع کرد، توسعه صفوی در هماهنگی با جریان طبیعی زیارت صورت گرفت و بر غنای هویتی شهر، افزود.
دکتر اکبرزاده، تأکید کرد: هر شهر زیارتی باید با شناخت دقیق از ژنتیک و خاستگاه زیارتی خود، از الگوهای توسعه ناسازگار پرهیز کند و اجازه دهد امر زیارت، بهعنوان موتور هویتبخش شهر را، هدایت کند.
درباره نویسنده

نویسنده