س٫ اردیبهشت ۴ام, ۱۴۰۳

معماری معاصر ایران ۱

معماری معاصر ایران

ایران دارای میراث بزرگ معماری است. از زمان ساخت کهن‌ترین بنای مهم معماری ایران یعنی زیگورات چغازنبیل که در حدود ۱۲۵۰سال قبل از میلاد مسیح بنا گردیده تا آستانه دوره معاصر ایران، دوره‌ای به مدت بیش از ۳۰۰۰سال در پشت سرِ ماست.

 

در تمامی این مدت زمان طولانی، همواره و پیوسته یک فعالیت قوی و مهم معماری در این کشور وجود داشته و آثار بسیار زیاد و با ارزشی را در گوشه و کنار این سرزمین به وجود آورده است. این آثار سهم بزرگی در شکل دادن و پیش‌بُرد معماری جهان در دوره‌های مختلف تاریخ به عهده داشته‌اند.

تاریخ معماری ایران را اصولاً می‌توان به دو بخش اصلی، معماری قبل و بعد از اسلام تقسیم کرد.

دین اسلام که در حدود ۱۴۰۰سال پیش در ایران مستقر گردید، با توجه به جهان‌بینی خاص خود آثار معماری بعد از اسلام ایران را تحت تاثیر قرار داد و به آن کیفیت جدیدی بخشید، لکن به هر حال پیوند محکمی بین این دو بخش معماری ایران بر قرار گردید. این هر دو بخش معماری ایران، چه بخش قبل از اسلام که دو دوره درخشان طولانی و چندین صد ساله هخامنشی و ساسانی را در بر می‌گیرد، و چه بخش بعد از اسلام که حداقل تا زمان صفوی یعنی در یک دوره هزار ساله سیر تکاملی ممتدی داشته است، به عنوان قسمت‌های پر اهمیت تاریخ معماری برشمرده می‌شوند.

اگرچه معماری ایران بعد از دوره صفوی یعنی از حدود چهارصد سال قبل نتوانسته جایگاه برجسته خود را در معماری جهان حفظ کند و در واقع از این زاویه سیر نزولی داشته است، لکن به رغم این سیر نزولی باز هم آثار بسیار با ارزش معماری در این سال‌ها تا شروع دوره معماری معاصر ایران بوجود آمده است. بدین ترتیب زمانی که معماری معاصر ایران آغاز گردید، ثروت معماری ۳۰۰۰ساله فوق‌العاده با ارزش و تقریباً بدون انقطاعی را با تعداد بسیار زیاد آثار در پشت سر خود داشت و طبیعی بود که بدان توجه داشته باشد.

معماری معاصر ایران

معمولاً در غرب به ویژه در اروپا برای یافتن ریشه‌های معماری معاصر، دوره‌ای از نیمه دوم قرن هجدهم (سال ۱۷۶۰، آغاز انقلاب صنعتی) تا اولیل دهه قرن بیستم را مورد بررسی و مطالعه قرار می‌دهند. از این پس را آغاز معماری معاصر یا معماری مدرن که جنبش مدرن در آن تقریباً شکلی جهانی به خود می‌گیرد، می‌دانند و علل اصلی پیدایش معماری مدرن را ناشی از تغییر سلیقه، پیشرفت‌های ساختمانی چه از لحاظ علمی و فنی همین طور در نظریه‌ها و نگاه‌های جدید به جهان، قلمداد می‌کنند.

حال، اگر بخواهیم روند بررسی بالا را در مورد معماری معاصر ایران به کار گیریم با نیمه نخست قرن دوازدهم (دقیقاً سال ۱۱۱۸شمسی) مصادف می‌شویم، یعنی دوران حکومت افشاریه، ولی آگاهی از تاریخ کشورمان کافی است تا بدانیم در این دوران نه تنها از انقلاب صنعتی خبری نیست، بلکه هنوز از آثار آن نیز به کلی مصون هستیم.

در جستجو برای انتخاب تاریخ و مبدأ این قضیه، پِی می‌بریم که تا اواسط دوره قاجاریه، معماری و هر آنچه که به آن مربوط می‌شد در نوعی پیوستگی و به صورت مجموعه‌ای واحد، قابل درک و تحلیل است. با این امر اشکال، فرم‌ها و روش‌های مختلف طرح و اجرای ساختمان‌ها توسط صاحب کاران و معماران با شرایط مختلف زمان و مکان تغییر می‌کردند، ولی تمام مراحل کار از توازن و تناسبی مستحکم بین جامعه و معماری حکایت دارد.

تنها در جزئیات است که بر اثر سلیقه معماران یا خواست صاحب کاران، تغییراتی به چشم می‌خورد. بدین ترتیب می‌توان گفت که تغییرات یا تفاوت‌ها در سطح بیان معماری است. تا این زمان معمار را نمی‌توان از جامعه منفک کرد، معمار نیز یکی از اعضای جامعه است و در تقسیم کار گروهی، مانند همه در حیطه خواست‌ها و نیازهای جامعه فعالیت دارد. لازم به ذکر است که مسائلی نظیر رابطه معمار و جامعه، یا وظیفه‌ای که جامعه بر عهده معمار نهاده است مباحثی هستند که دوره اخیر مطرح شده‌اند.

در ادامه مطالعه و بررسی از سویی می‌توان از روش معمول تاریخ هنر تا آغاز معماری مدرن که در آن مسئله اصلی مطالعه ارزش‌های فرمال است تبعیت کرد، که در این روش اصولاً به کیفیت و روابط فُرم‌ها، بویژه فرم‌های اصلی بنا توجه شده و با در نظر گرفتن آن تغییرات به توضیح و تعبیر عوامل مختلف بنا پرداخته می‌شود. ولی از سوی دیگر مشاهده می‌گردد که از اواسط دوره قاجاریه رابطه معماری و جامعه کم کم تغییر می‌یابد و این تغییر در دوره پهلوی به اوج خود می‌رسد.

البته در اینجا نیز استفاده از روش بالا امکان پذیر است و می‌توان از مطالعه فرم‌های دوره گذشته به بررسی فرم در معماری نیز پرداخت و از تغییر و تحول این فرم‌ها، هنرمندان یا سبک‌های ویژه‌ای سخن راند. ولی همان طور که ثابت شده است این‌ها بخش کوچکی از رویدادهای معماری و فرهنگ معاصر را تشکیل می‌دهند، زیرا که علاوه بر آن‌ها در امر تغییر و تحولات اجتماعی، مسائلی تازه، جدا از رسوم و عادات موروثی مطرح می‌شوند که در زمینه معماری در درجه نخست اهمیت قرار می‌گیرد.

بنابراین این ضرورت به چشم می‌خورد که حیطه مطالعات را باید وسیع‌تر کرد، تحولات در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی و فنی را هم در نظر گرفت و تأثیرات آن‌ها را در معماری مورد بررسی قرار داد. هر چند که رابطه یا پیوستگی این عوامل به معماری چندان مشهود به نظر نمی‌رسد، ولی ادمه کار روشن می‌سازد که به علت مطرح شدن احتیاجات مادی و معنوی جدید، افکار نو و وسایل جدید، این مسائل بتدریج وارد میدان فعالیت معماری شده تا جایی که نوعی معماری جدید را مطرح می‌کنند و به وجود می‌آورند که به هر حال معماری گذشته متفاوت است.

از این طریق است که می‌توان پیدایش معماری معاصر ایران را، که به علت عدم ریشه‌یابی آن، گاهی با نقوش دگماتیسمی مردود اعلام می‌شود، به طور روشن به دست داد و سپس به داوری آن نشست. در این رابطه یک نمونه و سه مقطع زمانی را می توان مد نظر قرار داد:

نمونه‌ای که نقطه عطفی در تغییرات فرمان معماری ایران می‌تواند قلمداد شود، بنای دیوان‌خانه کریم‌خان زند در شیراز است. در این بنا به سه ویژگی که تا آن زمان در معماری ایران وجود نداشته، می‌توان اشاره کرد: اول؛ سنگ‌کاری پایین دیوارها، دوم؛ طلاکاری در سقف آن و سوم که از دو ویژگی پیش نیز با اهمیت‌تر است پیشانی معلمی آن است. اهمیت این ویژگی بیشتر از آن جهت قابل تأمل است که تغییر فنی و اجرایی را در عمل به دست می‌دهد و آن استفاده از پوشش شیروانی است که از آن زمان به بعد در تمام معماری ایران شیوع می‌یابد.

سه مقطع زمانی نیز به ترتیب عبارتند از :

 

تحولات اولیه در دوره قاجاریه

تهران شاه طهماسبی بدون تغییر چندانی به آقامحمدخان واگذار می‌شود و ‏آقامحمدخان تهران را پایتخت اعلام می‌کند و پس از آن نیز فتحعلی‌شاه در همین پایتخت به سلطنت خود ادامه می‌دهد. در این زمان ایجاد مناسبات رسمی با کشورهای خارجی بویژه روسیه تزاری همچنین رفت و آمدهای روز افزون به کشورهای خارج آغاز می شود.

پیامد این روابط ایجاد شبه سفارتخانه‌ها و احداث سفارتخانه‌های خارجی به سبک و سیاق معماری آن ممالک است که در دگرگونی معماری ایران نیز بی ثأثیر نبوده است. در همین زمام اعزام نخستین گروه دانشجویان توسط عباس میرزای نایب‌السلطنه به لندن صورت می‌گیرد که این گروه در سال ۱۳۲۰هـ.ق با عنوان مهندس، طبیب و معلم به ایران برمی‌گردند.

در سال ۱۲۲۲، ژنرال قاردان‌خان از جانب ناپلئون با هفتاد معلم به عنوان  پیشه‌روان، صنعتگران و مهندسان همراه با توپ‌های جنگی برای اسلاح قشون ایران به ایران می‌آیند. اشاره به همین نکته کافی است تا آغاز رخنه و تأثیر فرهنگ اروپایی و تغییرات و تحولات فرهنگی را به خوبی مشهود سازد.

ویژگی‌های ساختمانی و شهری شهر تهران در این زمان عبارتند از:

  • حصار شاه طهماسبی شهر با چهار دروازه خود همچنان پابرجاست، به عبارت دیگر هنوز شهر نیاز به توسعه پیدا نکرده است.
  • مصالح عمده مصرفی در ساختمان‌ها عبارتند از خشت و آجر و سنگ به طور محدود. پوشش‌ها عمدتاً گنبد در فضاهای عمومی خاص و مذهبی، و در سایر موارد استفاده از تیر چوبی است.
  • در و پنجره کاملاً چوبی است.
  • نازک کاری ساختمان عمدتاً اندود گچ با انجام تزئینات و نقاشی روی آن است.
  • ساخت خانه‌های اعیان و اشراف به صورت اندرونی و بیرونی است .

 

تحولات در دوره ناصر الدین شاه

در این زمان به علت توسعه روابط و ارتباطات به ناچار دگرگونی‌هایی که در تمام زمینه‌ها صورت می‌گیرد که معماری نیز از آن مبرا نیست. از عوامل مؤثر در این مورد، مسافرت‌های مکرر ناصرالدین شاه به قدری بوده است که حتی اقدام به احداث موزه شخصی برای خود کرد، تغییر پوشش زنان حرمسرا را نیز در همین ارتباط می‌توان نام برد. نقل شده که در یکی از سفرها که ناصرالدین شاه از برنامه باله‌ای نیز دیدن کرده بود، تحت تأثیر لباس بالرین‌ها قرار گرفته و پس از برگشت دستور داد که زنان حرمسرا نیز لباس بالرین بپوشند.

نخستین آثار این تغییرات، توسعه و گسترش دارالخلافه برای کنترل شهر تهران، تعیین محدوده جدید برای آن ـ حصار شاه طهماسبی تا ۱۲۸۴هـ.ق پابرجا بود ـ احداث میدان‌ها، بازارها و نوع جدیدی از معماری یعنی مهمانخانه است. در همین زمان چند کارخانه در شهر تهران احداث می‌شود که می‌توان به کارخانه‌های ریسمان ریسی که از انگلستان وارد کردند و چراغ گاز که بعداً به چراغ برق تبدیل شد، نام برد.

همچنین در همین زمان امتیاز بانک شاهی به دولت انگلیس واگذار شد و سفارتخانه‌ها به طور رسمی فعال گردیدند که از آن میان می‌توان با احداث سفارتخانه‌های روس، انگلیس، آمریکا، دولت عثمانی، اتریش فرانسه و جز آن اشاره کرد. در این زمان نحوه رشد و گسترش شهر تهران ایجاب می‌کند که نهاد داروغه‌خانه به اداره اقتصادیه تبدیل شود و به این وسیله نظم و ترتیب شهر به آن واگذار می‌شود.

در این دوره هرچند ایجاد بناها به دستور شاه صورت می‌گیرد، ولی در واقع درباریان، وزرا، صاحب منصبان و تجار نیز نقش عمده‌ای دارند. این رشد نیاز به مصالح بیشتر را طلب می‌کرد ولی ماده عمده در دسترس همان خاک بود که همچنان به صورت خشت و آجر در ساختمان‌سازی به کار گرفته شد. تکنیک ساختمانی این دوره با دوره‌ای که پیشاپیش به آن اشاره شد تفاوت چندانی ندارد. پوشش سقف‌ها با همان صورت گنبدی و تیرچوبی است. در نازک کاری از گچ پخته استفاده می‌شود. استفاده از آهک در پی ساختمان‌ها تنها پیشرفت فنی در این دوره است.

به علت رشد فعالیت ساختمانی، نارسایی در نیروی متخصص و ماهر، کاملاً مشهود است، این امر سبب به وجود آمدن استادکاران و هنرمندان بدون تبحر کافی می‌باشد که پیامد آن از دست دادن کیفیت اجرایی ساختمان سازی حتی در بناهای عمومی و سلطنتی است. ولی چاره‌ای نیست، چون به علت به وجود آمدن قشر و خاندان تازه و نوپا، نیاز به رخ کشیدن شکوه و جلال حتی به صورت کاذب ضروری می‌نماید.

توسل به زینت و تزئین ساختمان پوششی برای این نارسایی‌ها، بویژه نارسایی‌های اجرایی و عدم تبحر است و حتی کار به آنجا می‌رسد که از رنگ کردن آجر نیز ابایی ندارند.

طرح‌های عمده اجرا شده در این برهه عبارتند از:

  • کاخ گلستان که مجموعه‌ای از چند تالار است.
  • بنای نارنجستان، تالار موزه که پس از سفر سال ۱۲۹۹ ناصرالدین‌شاه به خارج ساخته شد.
  • تغییرات اساسی در عمارت بادگیر و تالار الماس.
  • کاخ ابیض که معروف است طرح گچ‌بری‌های آن از خود ناصرالدین‌شاه است.
  • بنای حرم‌خانه و خوابگاه ناصری.
  • کوشک شمس‌العماره که تحت تأثیر ساختمان‌های اروپایی در سال ۱۲۸۴هـ.ق از جانب معیرالملک به شاه هدیه شد و طرح اولیه آن به دست مهندسان فرانسوی و اتریشی تهیه شده بود. تظاهر معماری اروپا در این بنا با تبدیل قوسی از نوع رسمی به نیم‌دایره کاملاً مشهود است که سپس در عمارت کلاه فرنگی عشرت آباد نیز تکرار شد.

 

کاخ گلستان

از ساختمان‌های دیگر به سبک نیمه اروپایی می‌توان از ساختمان واقع در ضلع شرقی میدان توپخانه که به دست وزیر گمرکات ساخته شد و سپس به بانک شاهی تبدیل شد، نام برد. غیر از این ساختمان‌های حکومتی، روند عمومی ساختمان سازی نیز همچنان در انواع بناهای تجاری، مذهبی و خانه‌سازی جریان داشت که از نمونه‌های بارز آن می‌توان به مدرسه و مسجد سپهسالار اشاره کرد که به سال ۱۲۹۶هـ.ق به دست مشیرالدوله در جنب منزل شخصی خود احداث گردید، که بعداً محل تشکیل نخستین دوره مجلس نیز بود.

مدرسه و مسجد سپه سالار

از بناهای معروف دیگر این دوره، احداث مدرسه دارالفنون به سال ۱۲۹۸هـ.ق به دست امیرکبیر است که در آن رشته‌های جدید علوم مانند ریاضیات، هیئت، فیزیک، شیمی، معدن شناسی به سبک مدرن اروپایی تدریس می‌شد. به سال ۱۲۸۴هـ.ق، تکیه دولت به دستور شاه و به دست معیرالملک در ضلع شرقی کاخ گلستان احداث گردید. الگوی طرح تکیه دولت را مهندیسن فرانسوی ارائه کرده بودند.

بنای سفارت آمریکا نیز در همین زمان یعنی به سال ۱۳۰۱ احداث شد. پس از ترور ناصرالدین‌شاه تا زمان صدور فرمان مشروطیت، تمام فعالیت‌ها در زمینه معماری با رکود نسبی همراه است. پس از آن نیز با توجه به تغییر نوع حکومت، پیش‌بینی‌هایی در قانون اساسی و مجلس در مورد به وجود آمدن سازمان‌ها و نهادهای جدید صورت گرفت ولی به علت عدم موفقیت نسبی نظام حکومت مشروطه در آغاز شکل‌گیری خود، تا زمان کودتای رضاخان و آغاز سلطنت پهلوی این رکود همچنان ادامه داشت و در فعالیت‌های صورت گرفته نیز هیچگونه احساس مسئولیت در جهت بهبود کار مشهود نیست.

به طور کلی جمع‌بندی ویژگی‌های بناهای این دوره را در چند نکته زیر می‌توان خلاصه کرد:

  • تأثیر مستقیم برخی معیارهای اروپایی در بناهای این دوره.
  • ـ استفاده از تزئینات و رنگ در داخل و خارج ساختمان بویژه به شکل نقاشی.
  • ـ ترکیبات جدید فضایی در فرم کلی بنا.
  • ـ بزرگ‌تر شدن فضاها.
  • ـ کاهش دقت در ساخت بنا   

 

در ادامه قسمتی از مستند معماری ایرانی را با هم تماشا می کنیم.

برنامه معماری ایرانی
سال پخش:۱۳۷۱
مجری : اسماعیل میرفخرایی
مهمانان برنامه:دکتر محمد کریم پیرنیا، دکتر باقر آیت الله زاده شیرازی،دکتر مهدی حجت، مهندس محمد مهریار
پژوهشگر برنامه :حمید سهیلی
مدت زمان: ۲۹ دقیقه
تولید شده در شبکه یک سیما

ادامه دارد.

 

درباره نویسنده