چ٫ اردیبهشت ۲۶ام, ۱۴۰۳

مسجد جامع نی‌ریز قدیمی‌ترین مسجد یک ایوانه‌ی ایران

مسجد جامع کبیر نی‌ریز، یکی از کهنسال‌ترین مسجدهای ایران و به باور برخی از آتشکده‌های زرتشتیان بوده که در دوره اسلامی به مسجد تبدیل شده‌است. ایوان اصلی به جا مانده از این مسجد به شیوه معماری دوره ساسانیان ساخته شده‌است.

این بنا در نهم مرداد ۱۳۱۲ خورشیدی در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.

برابر نوشته مقدسی، تاریخ‌نگار سده چهارم مهشیدی، ایوان اصلی این مسجد در سال ۳۴۰ مهشیدی ساخته شده‌است.

در بازسازی‌هایی که در سال‌های ۳۶۳، ۴۶۰ و ۵۶۰ مهشیدی انجام شد، ساختمان و محوطه مسجد گسترش یافت و ایوان کوچک‌تری روبروی ایوان اصلی بنا گردید.

یکی از اصلی‌ترین قسمت‌های این مسجد تک ایوان اصلی آن می‌باشد که می‌توان آن را اولین مسجد تک ایوانی دانست که در سبک خراسانی بنا شده‌است. البته این ایوان در قدیم قسمت اصلی مسجد بوده و بعدها به آن ایوان دیگری اضافه شده‌است. این ایوان به صورت ناودانی ممتدی است رو به قبله که انتهای جنوبی آن کاملاً بسته شده و محراب در آن جای گرفته‌است. ساخت ایوان مربوط به قبل از عصر سلجوقیان است و به گفته‌ای با معماری ساسانی ساخته شده‌است. اندره گدار در کتاب آثار ایران تاریخ ساخت این ایوان را متعلق به اواسط قرن چهارم مهشیدی می‌داند. در گذشته بر هر یک از اضلاع جانبی این ایوان پنج طاق نمای گود وجود داشته‌است که امروزه این شکل را از دست داده و پشت تکیه‌گاه‌های ایوان بخش‌هایی به رنگ سیاه (یعنی قدیمی) که پایه‌های پشتیبان بنا می‌باشد.

جدای از اصل مسجد اولیه این مسجد طی قرن‌ها تغییرات کمی‌کرده و بیوتات، مناره، ایوان روبه‌رو و… به آن اضافه شده که با این حال به راحتی می‌توان اصل بنا را جدا نمود.

ضلع شمالی ایوان کاملاً باز است و روبه‌روی آن حیاط مسجد است. ضلع‌های شرقی و همین‌طور غربی این ایوان از هر طرف به واسطه پنج طاق محرابی شکل که عمیق هستند به شبستان‌های مسجد متصل شده‌اند.

در ایوان اصلی بنا محرابی زیبا و هنرمندانه به سبک محراب الجایتو ساخته شده که به صورت گچبری برجسته از اشکال هندسی و گل و گیاه و آیاتی از قرآن مجید و همچنین کتیبه‌ای از نام معصومین در اطراف محراب وجود دارد.

در پرونده  ماهِ این شماره نی‌تاک نگاهی داریم به چند مقاله که پیش از این به قلم پژوهشگر پرکار ما دکتر مختار کمیلی عضو هیئت علمی دانشکده ادبیات دانشگاه ولیعصر  رفسنجان  در هفته‌نامه‌های عصر نی‌ریز و نی‌ریزان فارس منتشر شده است.

مسجد جامع نی‌ریزقدیمی‌ترین مسجد یک ایوانه‌ی ایران

همان‌گونه که هر شخصی شناسنامه‌ای دارد که هویّت وی را می‌نماید، هر شهری هم شناسنامه‌ای دارد که هویت و سیمای آن را نشان می‌دهد؛ میراث‌های فرهنگی شناسنامه‌ی شهرهایند.

شهرهای کهنسال، شکوه و عظمت و تاریخ خود را در آینه‌ی یادمان‌های تاریخی و فرهنگی، دیداری و مجسّم می‌سازند.

نی‌ریز، کهن شهری از شهرهای دیرینه‌سال ایران، نیز دیرینگی و قدمت خود را با آثار درخشان به جا مانده از سده‌های پیش اثبات می‌کند.

میراث‌های تاریخی و فرهنگی این شهر، به طور کلّی، به دو دسته تقسیم می‌شود: دسته‌ی نخست مواریثی است که در زمره‌ی تاریخی‌ترین میراث‌های فرهنگی این مرز و بوم کهن، به شمار می‌آید و ارزش ملّی دارد؛ دسته‌ی دیگر یادگارهایی است که عمرشان به اندازه‌ی دسته‌ی نخست نیست امّا در حدّ خود، ارزش تاریخی و باستان‌شناختی دارند و قابل سنجش با مواریث فرهنگی شهرهای همجوار و منطقه است.

مسجد جامع کبیر در شمار میراث‌های فرهنگی گروه نخست است. این یادمان شکوهمند و غرورآفرینِ نیاکانِ روشن‌ضمیر ما، که یزدان بزرگ آن را از گزند اهریمن و دوستان اهریمن پاس دارد، امروزه تنها از آنِ نی‌ریز و مردمان فرهیخته‌اش نیست بلکه از آنِ تاریخ هنر معماری و ذوق مردم این مرز و بوم دیرین است. این بنای باشکوه، در درازای تاریخ خود شاهد حوادث تلخ و شیرین بسیار بوده است. این یادگار خجسته و فرخنده نیاکان ما، آیین‌ها و فرقه‌های گوناگون را میزبانی کرده است. سالیانی دراز آتش اهورایی در این نیایشگاه افروخته می‌شده و سپس سالیانی که به امروز پیوسته است، بانگ نماز از بلندای گلدسته آن دلهای خسته را آرامش می‌بخشیده است.

مسجد جامع نی‌ریز قدیمی‌ترین مسجد یک ایوانه‌ی ایران

درباره‌ی این یادگار عزیز و نازنین، باستان‌شناسان مقالات معدودی نوشته‌اند که به بازگویی کامل آن‌ها نیازی نیست و در این‌جا، به نقل خلاصه مطالبی که پیرامون این مسجد، در کتاب «معماری مساجد ایران در سده‌های نخستین اسلامی» اثر «مریم محمدی» آمده، بسنده می‌شود:

«مسجد جامع نی‌ریز قدیمی‌ترین مسجد یک ایوانه‌ی ایران است که به تأثیر مستقیم بنا‌های ساسانی ساخته شده است. عنصر اصلی پلان این مسجد را یک ایوان عمیق (به عمق  ۱۸ و عرض ۵/۷ متر) تشکیل می‌دهد که تا دیوار پشتی که محراب در آن قرار گرفته، ادامه می‌یابد. در برابر این ایوان، صحن مستطیل شکلی وجود دارد که رواق‌ها و ایوان شمالی آن در دوره‌های بعد بدان الحاق شده است. همچنین در گوشه‌ی شمالی این بنا «مناره‌ای که احتمالاً به همان ساخت اولیه مربوط است، قرار دارد که سادگی و استحکام خاصی دارد …» (محمدی، ۱۳۹۱: صص ۱۳۲-۱۲۹)

محمّدی، در بررسی خود بدین نتایج جالب و شورانگیز رسیده است:
«۱. این بنا (مسجد جامع کبیر نی‌ریز) اولین مسجد یک ایوانی ایران است که بعداً به دو ایوانی تبدیل شده.
۲. معمار این مسجد با معماری دوره‌ی ساسانی آشنایی کامل داشته و در ساخت این مسجد، از این معماری الهام گرفته است.
۳. بنا‌های قابل مقایسه با این ایوان عبارتند از: ایوان کاخ فیروزآباد، طاق‌های سنگی دوره‌ی ساسانی و در سطح بالاتر طاق کسری در تیسفون» (همان)
هدف نگارنده از نقل این عبارات، یادآوری و تذکار این نکته است که مسجد بزرگ شهرما، چنان که باستان‌شناسان نوشته‌اند، ارزش تاریخی و باستان‌شناختی فراوان دارد و از این رو دیدار این پیرِ خجسته‌منظر و نگاهداشت و مرّمت آن، حتی با خشتِ جان خویش، از بایستگی‌های مردم فرهنگ‌دوست نی‌ریز است.
هنگامی که گزارش دوست و همکار ارجمندمان، آقای امین رجبی را در هفته‌نامه‌ی عصر نی‌ریز (مورخه ۰۷/۰۲/۹۳)، در مورد دیدگاه دیدارکنندگان نوروزی این مسجد می‌خوانیم، از یک سو غرور و نازش در رگ‌های جان‌مان، غوغا و شور می‌آفریند که چنین یادگار شکوهمند و یگانه‌ای در شهر ما هست و از سوی دیگر، نالش و درد و  اندوه به ژرفای دل‌مان چنگ می‌اندازد که چرا این یادگار هزار ساله‌ی عزیز، این گونه از یاد‌های مردم این شهر، رفته و کس را اندیشه‌ی دیدار و مرّمت آن نیست.
باری، کتیبه‌ها و سنگ گور‌ها از دیگر مواریث فرهنگی شهر نی‌ریزند که متأسفانه در یافت و نگاهداشت و مرّمت آن‌ها، هیچ کوششی صورت نگرفته است.
کتیبه‌ای که نگاره‌ی (تصویر) آن را در این صفحه می‌بینیم، متعلّق به مسجد سلطانی (واقع در کوچه‌ی بالا) است که ظاهراً، قدمت آن به چندین سده می‌رسد و ارزش باستان‌شناختی و میراثی دارد؛ چه گفته می‌شود که مسجد سلطانی کوچه‌ی بالا و دو مسجد سلطانی دیگر (مسجد فخاران و مسجد امام زاده) که همگی رو به خاورند و ظاهراً نقشه‌ی واحدی داشته‌اند، در روزگار خلافت عمر بن عبدالعزیز، بنا شده‌اند.
مسجد جامع نی‌ریزقدیمی‌ترین مسجد یک ایوانه‌ی ایران
کتیبه‌ی مسجد سلطانی کوچه‌ی بالا، تکه تکه شده و بخش‌هایی از آن نابود شده است. با وجود این، امیدست که باستان‌شناسان، قدمت آن را مشخص سازند و اداره‌ی میراث فرهنگی، به مرّمت و نگاهداشت آن همّت گمارد.
سنگ‌گورهای قبرستان‌های قدیم نی‌ریز نیز کمابیش ارزش فرهنگی دارند. پاره‌ای از این سنگ گورها، چنان که استاد فقید ایرج افشار، نوشته‌اند، در مقیاس ملّی بی‌نظیر و یگانه‌اند و بی‌گمان، یافت، مرّمت و نگاهداشت آن‌ها، به غنای گنجینه‌ی میراث فرهنگی نی‌ریز، خواهد افزود.
گرمابه‌های حاج محمدحسن و شیر و محله، میراث‌هایی‌اند که در دسته‌ی دوم مواریث فرهنگی نی‌ریز قرار می‌گیرند.
متن سنگ‌نبشته به سرقت رفته مسجد جامع کبیر
مسجد جامع نی‌ریزقدیمی‌ترین مسجد یک ایوانه‌ی ایران
پیر روشن‌ضمیر و پا‌برجای ما، دیرینگی خود را علاوه بر معماری کهن خود، با سنگ‌نوشته‌های تاریخ‌دار به روشنی، دیداری و نمایان می‌سازد. در این نیایشگاه دیرین، چندین سنگ‌نوشته بوده که شوربختانه، یکی از آن‌ها در سال‌های اخیر ربوده شده است.
دیرینگی و قدمت این کتیبه ربوده شده در سنجش با دیگر تواریخ سنگ و گچ‌نوشته‌ها در رتبه چهارم قرار می‌گیرد؛ چه تاریخ نقر عبارات بر این کتیبه،  سال ۸۷۹ مهشیدی است.
تاریخ مضبوط در کتیبه‌های دیگر، گچ‌نوشته‌ها و سنگ‌نوشته‌ها، سال‌های ۳۶۳، ۴۶۰، ۵۶۰، ۹۴۶، ۱۰۸۸، ۱۲۵۹ و ۱۳۰۰ مهشیدی است. کتیبه منصوب در بالای در شمالی مسجد، شامل دو قطعه سنگ بوده است.

متن کتیبه در دست‌نویس الف در ۹ سطر گنجانده شده و در حواشی آن نقش  مهر حدود ۲۰۰ نفر از بزرگان و علمای نی‌ریز دیده می‌شود. این بزرگان به یکسانی متن دست‌نویس با متن کتیبه  منصوب در بالای در شمالی مسجد، گواهی داده‌اند.

دست‌نویس ب نیز ۹ سطر دارد و در حواشی آن نیز عبارات و نقش مهر بزرگان که به مطابقت متن دست‌نویس با متن کتیبه گواهی داده‌اند، مشاهده می‌شود.

نگارش متن سنگ‌نوشته بر کاغذ و گواهی صد‌ها نفر از بزرگان مبنی بر یکسانی و مطابقت متن دست‌نویس با کتیبه، دال بر اهمیت فوق‌العاده کتیبه و عبارات آن است.
نگارنده در اینجا دست‌نویس الف را که عبارات آن تفاوتی با متن کتیبه ندارد، اساس قرار می‌دهد و دگرسانی‌های اندک دست‌نویس ب را در زیر آن، یادداشت می‌کند. سپس پاره‌ای از عبارات حواشی هر دو دست نویس را نمونه وار می‌آورد.

الله، ولی التوفیق و الاعانه و به ثقتی
در تاریخ شهر ربیع‌الاول سنه تسع و سبعین (۱) و ثمان مائه اعلیحضرت خلافت (۲) پناه کشورگشای عالم ستان فرمانفرمای اقالیم جهان سلطان جهانگیر جهانبخش جهاندار (۳) خاقان عظیم‌الشأن عالی‌نشان رفیع مقدار الّذی صیت سلطنته فی‌الاقطار و (۴) البلدان (*) السطان الغازی ابوالنصر معین‌السلطنته والدنیا والدین بهادر خان (*) حسن (۵)، خلّدالله ملکه و سلطنته (*)، وقف فرمود (۶) حصّه دیوانی از مزرعه دهویه که در رستاق واقع است (۷) بر منبر مزارک (*) نیریز (۸) شهرستان شهد نیریز و هم چنین وقف فرمود شش در (۹) دکان که واقع است بر لب گو (*) بازار نیریز بر جماعتی که اسامی ایشان در وقفنامه مسطور است وقفی مخلّد و آن را معاف  و مسلّم فرمود و همچنین معاف و مسلّم فرمود ساکنان دکاکین مذکوره از همه شلتاقات (*) دیوانیه و همچنین آبی که جناب امیر اعظم قدوه‌الامراء فی‌العالم نظام‌الدوله والدین علیخان‌بیگ که ساعی و بانی جمیع این خیرات است در مسجد جامع نیریز جاری کرده هر سلطان و حاکم و داروغه (*) و صُدور (*) که تغییر این خیرات بکنند و چیزی بستانند در لعنت خدای تعالی و رسول و ملائکه باشند و جری ذلک فی شهر رجب‌المرجّب (۱۰) سنه ۸۷۹ [مهشیدی]اختلافات ضبط دست نویس ب با دست‌نویس الف

۱: دست نویس ب:مِن
۲: جلالت
۳: +و
۴:-و
۵: بهادرحسنخان
۶:+ دو برم
۷: واقع است در رستاق نیریز
۸:-نیریز
۹:-در
۱۰:- المرجب

توضیحات:
* الذی صیت سلطنته… والبلدان:  کسی که آوازه پادشاهی او در شهر‌ها و گوشه گوشه جهان پیچیده است.

* بهادر خان حسن: اوزون حسن (حسن دراز)؛ امیرحسین بیگ مکنّی به ابوالنصر متوفّی به سال ۸۸۲ مهشیدی پادشاه [۸۸۲-۸۵۷]معروف از سلسله امرای معروف به آق‌قوینلو پسر علی بیگ ترکمان. اوزون حسن مقتدرترین و مشهورترین پادشاهان سلسه آق‌قوینلو بود. وی به سبب کفایت و تدبیر نه فقط آذربایجان و عراق و فارس  و کرمان و… را به حوزه تصرف خویش درآورد، بلکه توانست مدعی و معارض سلطان محمد فاتح پادشاه معروف عثمانی بشود. (لغتنامه دهخدا، ذیل حسن بهادر خان و اوزون حسن)

  • خلّدالله… سلطنته: خداوند پادشاهی و سلطنتش را جاودانه کند.
  • * مزارک: در دست‌نویس‌های دیگر نیز به همین صورت است.

* گو بازار: واژه «کو»، ظاهراً به معنی «گود»، در متن‌های دیگر مکتوب در نی ریز به همین صورت آمده است. ظاهراً این واژه در  گوچاهی (گودچاهی)، هم آمده و ظاهراً گاوچاهی، نادرست است. گودچاهی، گودی بزرگ در شمال غربی شادخانه بود که امروزه پر شد است.

* مزرعه دهویه: از مزارع نی‌ریز که آب آن از چشمه بیدبخویه تأمین می‌شده است. در محاوره بدان «دهو» می‌گویند.

شلتاقات: ج شلتاق [شِ یا شَ]نزاع شرعی، سر کسی را کلاه گذاشتن و در معامله چیزی را به او قالب‌کردن، زیادبردن سهم نَه بر وجه، زیاده بری، زیاده از حق خود به مزاح و حیله‌های روشن‌بردن (لغت‌نامه دهخدا). نزاع، تعدّی (معین)

واژه شلتاقات در عبارت زیر از کتاب حبیب‌السیر به کار رفته است:

«و تمامی طوائف انسانی را از تکالیف دیوان معاف دانسته به اخراجات و شلتاقات کسی را نیازارند.» (نقل از لغت‌نامه)

داروغه: محافظ قریه یا شهر

صدور: جِ صدر، بزرگان، وزیران

* برم: واژه فارسی برم که ریشه در زبان‌های پیش از اسلام ایران دارد، در معانی متعدد که یکی از آن‌ها استخر و تالاب و چشمه آب است، به کار رفته است. این معنی در نی‌ریز مثلاً درترکیب «برم ویگ» هنوز کمابیش به کار می‌رود.

برم در دست‌نویس ب ظاهراً به معنی «قسمت» است. در عبارات حاشیه دست‌نویس «ب» این واژه بار‌ها به کار رفته است:  «وقفیّت دو برم از هفت برم مزرعه دهوئیه رستاق نی‌ریز بر مسجد جامع کبیر و تصرف متولیان با عمل به وقف ثابت و محقق و مضمون این ورقه با عبارات سنگ مطابق است.»

«دو قسمت از جمله هفت قسمت دهویه موافق مضمون این ورقه که مطابق و موافق عبارات منقوشه حجر منصوب بر باب مسجد جامع کبیر نی‌ریز است از جانب سلطان جمجاه سنی‌الاوصاف مبرور مزبور وقف مخلّد و حبس مؤید بر مسجد موصوف است و موافق قباله‌جات و نوشته‌جات قدیمه تصرف متولیان و موالیان نی‌ریز و به حصول آن به تعمیر مسجد مصروف می‌شده است.»

حواشی دست‌نویس الف:
در دست‌نویس الف عبارات و خط زیبای شیخ‌الاسلام سید اشرف با نقش مهر وی و پدرش سید نعیم دیده می‌شود. عبارات شیخ‌الاسلام چنین است: بسم الله الواقف علی الامور حقائق‌ها و العالم بالوقایع دقائقها، نعم کُلّ ما رُُقِمَ و سُطِرَ فی متنِ هذه الورقهِ من البدایه الی النهایه مطابق و موافق کلمات المکتوبه و عبارات المرقومه و الفاظ المنقوشه علی حجره المنصوبه بالعتبه العلیه اعنی فوق باب بیت الله المشهوره بمسجد جامع الکبیر الواقعه فی قصبه النیریز، صانَها اللهُ عن النهریز. حرّره البعد الضعیف الراجی الی مغفرت ربه العزیز خادم الشریعه المطهره

مرحوم سید داود علوی نیز یکسانی این دست‌نویس با کتیبه را با این عبارات تازی گواهی داده است:

بسم الله خیر الاسماء. حُصِلَ القطع بمطابقه هذا السواد مَعَ ما رُقِمَ فی‌الحجر المنصوب فی جدران بیت الله المعظم اعنی الجامع الکبیر الواقع فی النیریز حرّره العبد الاقل.
بسامد عبارت کوتاهِ: «سواد مطابق اصل است.» که پس از آن نام و نقش مهر گواهی‌دهندگان آمده، در این دست‌نویس، بسیار است.

نام پاره‌ای از این گواهی‌دهندگان: ابن مرحمت‌پناه مشهدی سمیع، ابن عالیشأن خیر الحاج حاجی ابراهیم، ابن مرحوم خواجه علی، ابن مرحوم حاجی عسکر، عبده عبد‌العلی، حاجی سید عابد، ابن مرحمت‌پناه الحاج میرکاظم اصطهباناتی، میرزا عبدالحسین عطاریزدی و …

حواشی دست‌نویس ب:
مشیر (*) دیوان و معاون دیوان، در حاشیه دست‌نویس ب تطابق متن دست‌نویس و سنگ نوشته را اینگونه گواهی کرده‌اند:

وقفیّت دو برم دهویه دیوانی از جانب سلاطین سبق بر مسجد جامع کبیر نیریز؛ و عبارات این ورقه با مرقومات منقوشه بر حجر منصوبه مطابق و موافق است و برم جداگانه زراعت می‌شده و حاصل منافع دو برم مزبوره را همیشه اوقات متولیان به مصرف وقف، مصروف می‌داشته‌اند.

به جز این گواهی، بزرگان دیگری نیز به مطابقت متن کتیبه و دست‌نویس با عباراتی شهادت داده‌اند که برای جلوگیری از طولانی شدن جستار، از نقل آن‌ها پرهیز می‌شود.

منبع:
۱. محمدی، مریم (۱۳۹۱). معماری مساجد ایران در سده‌های نخستین اسلامی. تهران: امیرکبیر

مسجد جامع نی‌ریزقدیمی‌ترین مسجد یک ایوانه‌ی ایران
بازخوانی کتیبه تخریب‌شده مسجد جامع کبیر
دیرینه‌ترین پژوهش درباره این اثر تاریخی را آندره‌ گدار یک سده پیش انجام داده است. به جز وی ایران‌شناسان و ایرانگردان بسیاری نیز از این مسجد شکوهمند دیدن کرده و عظمت و زیبایی آن را ستوده و نوشته‌اند. زنده‌یاد ایرج افشار در سفرنامه‌های خود، چندین‌بار به این مسجد اشاره کرده و متن پاره‌ای از سنگ و گچ نوشته‌های آن را قلمی نموده است.
مسجد جامع نی‌ریزقدیمی‌ترین مسجد یک ایوانه‌ی ایران
محراب مسجد و طاق نمای آن هر بیننده‌ هنرمند و اهل دلی را مسحور زیبای‌های بی‌کران خود می‌سازد.
پیرامون محراب اصلی مسجد، شش کتیبه که درهر یک مصراعی نقش بسته است، وجود دارد. زمینه این کتیبه‌ها، طرح‌های گل و بوته است و در فاصله‌های میان هرکتیبه، نقشه یک گل گچبری شده است.
دو کتیبه از این کتیبه‌ها در سمت راست محراب و از پایین به بالا‌،  دو کتیبه بر فراز محراب اصلی و به صورت افقی و دو کتیبه در جانب چپ محراب و  از بالا به پایین چشم نوازی می‌کنند. ‌ یکی از این کتیبه‌های ششگانه شوربختانه از بین رفته است.  دو علت برای از بین رفتن کتیبه ششم که مزین به نام امام مهدی(عج) بوده است می‌توان تصور نمود. یکی اینکه این کتیبه به سبب نزدیکی به کف محراب،  بیشتر در معرض آسیب بوده است و دیگر اینکه شاید برخی به عمد، آن را از بین برده‌اند.
مسجد جامع نی‌ریزقدیمی‌ترین مسجد یک ایوانه‌ی ایران
 خانم اعظم منزه، کتیبه‌های پنجگانه دور محراب اصلی را خوانده و به صورت گرافیکی درآورده است.
وی می‌نویسد: «این کتیبه‌ها و نقوش، مربوط به دوره صفویه می‌باشد. بخش‌هایی از کتیبه‌ها و  کتیبه آخر [منظور کتیبه ششم است]تخریب شده‌اند. متن کتیبه‌ها:
در گلشن ولای علی سرو یاسمن
سروش حسین آمده و یاسمن حسن
زین‌العباد باقر و صادق در این چمن.
چون موسی و رضا گل نسرین و نسترن
سوسن تقی نقی و عسکری یاسمن (کذا)» (منزّه، ۶۱:۱۳۹۷)
اکنون متن کتیبه آخر که تخریب شده است، خوشبختانه به یمن حافظه یکی از همشهریان عزیز به دست آمده است. مطلب از این قرار است که روزی در نشستی که با امام جمعه محترم و فقید، زنده‌یاد آیت الله سید محمد فقیه، داشتم معظم له به من فرمودند که آقای حبیب عبدالبیگی اشعاری که در مدح ائمه است و در محراب مسجد جامع منقوش و گچبری گردیده در کودکی از مرحوم سید حسین علوی (متوفای ۱۳۵۴ خورشیدی) شنیده است و به یاد دارد.
نگارنده از آقای عبدالبیگی خواهش کرد که اشعار فارسی محراب را همانگونه که از مرحوم سید حسین علوی شنیده است،  برای من مکتوب سازد. ایشان خواهش مرا پذیرفت و در دوم شهریور ۱۳۹۵ اشعار فارسی دور محراب اصلی مسجد را به من سپرد.
آقای عبدالبیگی (زاده ۱۳۳۲) فرزند زنده‌یاد کربلایی محمد ابراهیم (متوفای سوم اسفند ۱۳۴۸ در حدود هشتاد سالگی) است. مرحوم محمد ابراهیم سال‌های مدید، ۴۲ سال، مؤذن و خادم مسجد جامع بوده و به گفته آقای عبدالبیگی، اشعار فارسی دور محراب را در یاد داشته است.
آقای عبدالبیگی حدوداً ۵-۶ ساله بوده که این اشعار را مرحوم سید حسین علوی از روی کتیبه‌ها می‌خواند و آقای عبدالبیگی آن‌ها را به خاطر می‌سپارد؛ بنابراین می‌توان گفت که دست کم تا سال ۱۳۳۷- ۱۳۳۸ مصراع ششم که بعد‌ها از بین رفته است، سالم بوده است. به گفته آقای عبدالبیگی این کتیبه حتی تا سال‌های حدود ۱۳۴۸-۱۳۵۰ که شهید رجبعلی طاهری (اهل شیراز) به همراه گروهی از جانب میراث فرهنگی برای مرمت مسجد به نی‌ریز آمده بوده است، پا برجا و سالم وتخریب آن پس از این تاریخ بوده است.
ابیاتی که آقای عبدالبیگی در حافظه دارد و  برای نگارنده مکتوب نموده است با اشعار فارسی دور محراب مطابقت دارد و از این رو می‌توان به مصراع  ششم که در یاد آقای عبدالبیگی مانده است، اعتماد کرد.
مسجد جامع نی‌ریزقدیمی‌ترین مسجد یک ایوانه‌ی ایران
نگارنده متن کامل اشعار فارسی محراب اصلی این مسجد را پیشکش می‌کند و آرزو و امید دارد که در ترمیم محراب، کتیبه ششم بازسازی شود، ایدون باد.
در گلشن ولای علی سرو و (۱) یاسمن
سروش حسین آمد و یاسمن حسن
زین‌العباد و باقر و صادق در این چمن (۲).
چون موسی و رضا گل (۳) و نسرین و نسترن
سوسن تقی بنفشه (۴) نقی عسکری سمن
مهدی شکوفه گه (۵) ز لبانش شکر شکن
یادداشت‌ها:
۱- در متن کتیبه واو دیده نمی‌شود، اما به قرینه واو در مصارع دوم و نیز وزن شعر، وجود آن بایسته است. در ضبط آقای عبدالبیگی، واو در این موضع آمده است.
۲- چمن: گلشن، باغ
۳- گل: گل سرخ
۴- در متن کتیبه بخشی از واژه بنفشه کنده یا ساییده شده است از این رو در کتاب خانم منزّه مضبوط نیست. متن ما از نوشته‌ای است که آقای عبدالبیگی به من سپرده است.
۵- شکوفه‌گه: شکوفه زار، باغ پر از شکوفه.
بازخوانی دو کتیبه ۴۵ سال پس از سفر ایرج افشار به نی‌ریز
مسجد جامع نی‌ریزقدیمی‌ترین مسجد یک ایوانه‌ی ایران
مسجد دیرینه سال جامع کبیر، مایع نازش و افتخار نی‌ریز و مردمان آن و نیز اهل فارس و مردم ایران است. این نیایشگاه هویت نی‌ریز است و از این رو، پژوهش درباره‌ آن بیش از همه بر دوش تحصیل‌کردگان این شهر در رشته‌های مربوط، به‌ویژه دانش‌آموختگان معماری و باستان‌شناسی است.
نام این مسجد، خوشبختانه تا امروز، بر خلاف دیگر مساجد دیرینه‌زاد نی‌ریز، (جامع صغیر، حاج سیدعلی، نظربیگی، سلطانی، گیوه دوزان، چنار شاهی) تغییر نیافته است.
دگرگون ساختن نام مساجد می‌تواند، آیندگان را در شناخت این نیایشگاه‌ها و تاریخچه‌شان، کمابیش دچار لغزش کند. در مسجد جامع کبیر، سنگ یا گچ‌نوشته‌های متعددی است که در سردرهای شمالی و غربی مسجد یا در درون ایوان و محراب آن جلوه‌گری و چشم‌نوازی می‌کنند.
کتیبه سردر شمالی مسجد که قدیمی‌ترین سنگ‌نوشته‌های منصوب بر سردرهای مسجد بود، در غفلت سنگین و تاریک ما و مسئولان شهر به غارت غارتگران میراث فرهنگی رفت و شوربختانه تلخی فراق این یادمان ارجمند را کسی احساس ننمود.
در سردر غربی مسجد سه کتیبه هست. زنده‌یاد ایرج افشار در سفرنامه خود با عنوان «اطلال پارس» این کتیبه‌ها را معرفی کرده و خوانده است.
سالخورده‌ترین این سه سنگ‌نوشته در قالب دو بیت است. در این ابیات ماده تاریخ تعمیر مسجد (سال ۱۰۸۵ مهشیدی) و نام باعث تعمیر (حضرت میرزا نظام) آمده است.
کتیبه دیگر مربوط به معافیت مالیاتی پلنگان است که در سال ۱۲۵۹ مهشیدی نوشته شده است. نگارنده در مقاله «دیوان بستن به کوه پلنگان» متن این کتیبه را از مقاله اطلال پارس و نیز خود لوح، نقل کرده است. (رک: نی‌ریزان فارس، ۲۷/۷/۹۹ شماره ۳۰۵) که در اینجا باری دیگر گزیده‌ای از متن مقاله را می‌آورم:
نام «پلنگان» که امروز به صورت تفرجگاه و جای سیر و تماشا در آمده است، در متون قدیم ‏دیده می‌شود. کهن‌ترین کتابی که نام این منطقه در آن آمده، مجمع‌الانساب از محمدعلی ‏شبانکاره‌ای است که در هفت سده پیش نگاشته شده است (رک: مجمع‌الانساب) در فارسنامه ‏ناصری از میرزا حسن فسایی، پلنگان در شمار قریه‌های آباد بیست و چهارگانه نی‌ریز شمرده ‏شده است: «پلنگان: دو فرسخ و نیم میانه جنوب و مشرق نی‌ریز است» (فارسنامه ناصری، ج ۲، ‏۱۵۷۱) ‏
این نام در فرهنگ مردم نی‌ریز، کمابیش، بازتاب یافته است. نام خانوادگی پاره‌ای از مردم ‏شریف نی‌ریز، از این واژه ساخته شده و در بیت اول دوبیتی زیر نیز که در نی‌ریز بودن آن هیچ ‏گمانی نیست، حضور دارد:‏
پلنگون می‌روم پوزه به پوزه (۱)
بگیرم پیرهنی دلبر (جیران) بدوزه
پلنگان تاریخچه خود را دارد. روزگارانی جبل بوده سپس به صورت باغ‌های انجیر و بادام و محلی ‏برای درآمد مردم درآمده و حالیا به شکل مکانی برای کار و تفریح درآمده است. ‏
از حدود دو سده پیش، پلنگان منبع درآمدی برای پاره‌ای از مردمان سخت‌کوش نی‌ریز شد ‏و چه بسا خانواده‌هایی که سراسر تابستان‌ها را در این منطقه زیبا و خرم، به کار و شکار و تماشا ‏می‌گذراندند. ‏
حکومت‌های وقت از همان روزگارانی که پلنگان منبع درآمد شد، درصدد بستن مالیات بر آن ‏بوده‌اند. در دو متن گچ و تخته‌سنگ نوشته، وضع مالیات و بُنیچه بر این منطقه بازتاب یافته ‏است. ‏
در لوحه منصوب بر سردر غربی مسجد جامع کبیر نی‌ریز که خداوند آن را از جمیع آفات نگاه ‏دارد، نام این کوه و وضع مالیات و بُنیچه بر آن آمده است.
ایران‌شناس و ایران‌گرد جاودانه یاد، ‏ایرج افشار در سفر‌های خود چندین‌بار به نی‌ریز آمده و در سفرنامه‌های چندگانه خود از ‏نی‌ریز و آثار و بزرگانش یاد نموده است. یکی از سفرنامه‌های آن بهشتی‌روان، «اطلال پارس» ‏است که حدود نیم سده پیش در مجله یغما شماره ۳۳۶ به تاریخ شهریور ۱۳۵۵، چاپ شده ‏است. وی در اطلال پارس می‌نویسد که: «چهارمین باری است که به سفر نی‌ریز می‌رفتم.» در این ‏سفر چهارم، افشار از کهن‌ترین مسجد تک ایوانی ایران دیدار می‌کند و پاره‌ای از کتیبه‌های آن ‏را می‌خواند. متن یکی از این کتیبه‌ها، مربوط به معافیت مالیاتی انجیرستان پلنگان است. در ‏این لوحه برای پلنگان، صفت جدیدالغرس به کار رفته است. متن کتیبه در اطلال پارس، چنین ‏ضبط شده است:‏
‏ «چون حکام و عُمال ماضی جمع و بُُنیچه (۲) گزافی بر کروم (۳) و انجیرستان بَخس (۴) قصبه نی‌ریز مقرر ‏نموده بودند که مجموع حاصل و منافع آن کفایت وجوه دیوانی را نمی‌نمود و به این جهت غرس ‏اشجار بخس متروک گردیده تا در اوان سلطنت خسرو جم جاه عالم پناه انجم سپاه محمد شاه ‏غازی قاجار خلّدا… ملکه، عالیجاه ذی شوکت و شأن، اشرف‌الحاج و‌الاشراف و الاعیان، الحاج ‏زین‌العابدین خان (۵)، حاکم بلد مزبور با تصدیق عامه ارباب به صیغه لعنت بود، قرارداد نمودند که هر ‏کس بعد از این خراج و بُنیچه بر کروم و انجیرستان جدیدالغرس جبل پلنگان و نیمن قرار دهد ‏سزاوار لعن الهی و حرمان از شفاعت حضرت رسالت پناهی گردد و کان ذلک فی سنه ۱۲۵۹. ‏»
در ضبط بهشتی‌روان افشار، لغزشی دیده می‌شود که نمی‌دانم غلط چاپی است یا آن مرحوم، ‏واژه را چنین دیده است. در ضبط افشار، واژه «نیمن» دیده می‌شود که در متن کتیبه به جای ‏آن «و غیره» آمده است. نمی‌دانم منطقه‌ای به نام «نیمن» در نی‌ریز و اطراف آن هست یا خیر. ‏واژه «نیمن» در یکی از آثار زنده‌یاد باستانی پاریزی نیز آمده است. ‏
ظاهراً وضع مالیات و بُنیچه بر کوه پلنگان پس از سال ۱۲۵۹ ادامه داشته است، زیرا بر تخته ‏سنگی که در بهاران و هنگامه‌های باران، چشمه‌سارکی آن را روشن و با طراوت می‌سازد، اشعاری ‏هست که دلالت بر لعنت به کسانی می‌کند که بر این کوه، دیوان ببندند. در گذشته «قوانین جدید مالیاتی و فرمان آن روی سنگ حک می‌شد و در در ورودی مسجد یا بازار نصب می‌شد و در پایان متن افزوده می‌شد که کسانی که این فرمان را رعایت نکنند به لعنت خدا و رسول گرفتار شوند.» (اخبار فارس، ۳۴) درکتیبه حمام حاج محمدحسن نیز به کسانی که رعایت بهداشت حمام را نمی‌کنند لعنت فرستاده شده است.
مصدر دیوان بستن ابیات تخته سنگ پلنگان، به معنی وضع بنیچه و خراج است. ‏
این قطعه در سال ۱۲۷۱ بر این تخته سنگ نقر شده است، یعنی دوازده سال پس از تاریخ کتیبه ‏مسجد جامع کبیر.
دوست صمیمی ما، جناب آقای نبی حقیقی، معلم بازنشسته فرزند زنده‌یاد مرحوم کوچکعلی حقیقی ‏و برادر شهید ذبیح‌اله حقیقی، نگارنده را متوجه این تخته‌سنگ نمود.
در پسینی از پسین‌های ‏تابستان امسال با آقای حقیقی و جناب آقای حسین رهبر، معلم بازنشسته از این تخته‌سنگ ‏دیدار کردیم و پس از دیدار، عصرانه را مهمان آقای محمدصادق طاهری، فرزند استاد بزرگوار، جاودانه‌یاد ‏مرحوم محمد طاهری شدیم. ‏
مسجد جامع نی‌ریزقدیمی‌ترین مسجد یک ایوانه‌ی ایران

ابیات این قطعه چنان که در تصویر ملاحظه می‌فرمایید، به صورت عمودی بر تخته‌سنگ نقر ‏شده و چنین است:‏

سنه ۱۲۷۱‏

بود لعنت حق بر آن صد هزاران
که دیوان ببندد به کوه پلنگان
در این امر هر کس که باعث بگردد
شود رو  سیه در دو دنیا چو شیطان
کسی که درین امر اقدام نماید (۶)
بود لعنتی، چون … [و]… ‏
چنین باعث بدعتی هر که گردد
همین تخم شمر است و از نسل سفیان

یادداشت‌ها: 
‏۱- پوزه در محاوره مردم نی‌ریز اصطلاح جغرافیایی است. مردم نی‌ریز اصطلاحات جغرافیایی ‏خاص خود را دارند مانند: گُلو (گلوشربو)، سینه (سینه‌ی‌ریز) و … ممکن است بعضی از این اصطلاحات در مناطق و شهر‌های همسایه نیز کاربرد داشته باشد. ‏

پوزه از اسم «پوز» به معنی بینی چهارپایان و پسوند شباهت‌ساز «ه» ساخته شده است و ظاهراً به ‏نوک پیش روی دامنه کوه در جلگه اطلاق می‌شود. در لغات عامیانه فارسی افغانستان پوزه به ‏معنی پیش برآمدگی کوه است. نمی‌دانم آیا می‌شود آن را با دماغ مقایسه کرد یا نه. ‏

به نوک پیش آمده از خاک در دریا، دماغه می‌گویند. به این قیاس اصطلاح پوزه، به معنی: ‏نوک پیش آمده از دامنه کوه در جلگه، خواهد بود. در نی‌ریز ‏ پوزه‌های زیادی هست؛ از جمله: پوزه گزی، پوزه نارو، پوزه زردو  و…

‏۲- بُنیچه: ارزیابی مالیاتی دسته‌جمعی یک ده و امثال آن‏

‏۳- کروم: درختان انگور‏

‏۴- بخس: واژه عربی است به معنی، زمینی که بی‌آب دادن، به آب باران مزروع شود، دیم. در ‏فارسی به آن «بَش» می‌گویند. واژه «بش» در نی‌ریز، زیاد به کار می‌رود. ظاهراً واژه‌ی مرکب ‏ «بشگرد» از همین واژه ساخته شده است. ‏

‏۵- زین‌العابدین‌خان فرزند محمد‌حسین خان، از حاکمان نی‌ریز که در سال ۱۲۶۹ مهشیدی ‏در حمام نی‌ریز مقتول گردید. شیخ‌الاسلام نی‌ریز، سید‌نعیم فرزند سید‌عفیفا متخلص به ‏سحاب، چکامه‌ای در ستایش او سروده که در دیوان او ضبط شده است. ‏

‏۶- ابیات این قطعه در بحر متقارب (هشت بار فعولن) ریخته شده است. در این مصراع حرف «م» ‏در «اقدام» زاید و مصراع را ناموزون نموده است. ‏
****

دیگر کتیبه سردر غربی مسجد، مربوط به سال ۱۳۰۶ مهشیدی و موضوع آن ظاهراً مالیات بستن به نی‌ریز است. این کتیبه را شادروان ایرج افشار عجالتاً و از ترس اینکه مبادا از بین برود، به صورت ناقص خوانده و در مجله یغما در سفرنامه اطلال پارس ماندگار نموده است.

بحمدالله و خوشبختانه این کتیبه تا امروز، برخلاف بسیاری از مواریث ارجمند نی‌ریز، از دستبرد غارتگران هویت نی‌ریز در امان مانده است و امید که بماناد.

نگارنده در اینجا نخست متن این کتیبه را بی کم و کاست از مقاله اطلال پارس نقل می‌کند و سپس متن سنگ‌نوشته را آنگونه که خود خوانده است، تقدیم می‌دارد. البته و صد البته نگارنده هیچ ادعا ندارد که این کتیبه را کاملاً درست خوانده است؛ امید است که باستان‌شناسان و باستان‌پژوهان متن درست و دقیق کتیبه‌های زیبای تنها مسجد تک ایوان ایران، این یادمان شکوهمند گذشته‌های دور را به دوستداران میراث فرهنگی ایران بزرگ نشان دهند.

باری، متن کتیبه به نقل از اطلال پارس:

«بر سر در همین مسجد جامع دو لوحه سنگی مربوط به معافیت مالیاتی هست که باید با دقت خواند و ضبط کرد. فعلاً من [=ایرج افشار]آنچه را که به معاضدت اصغر مهدوی و رعنا حسینی خوانده‌ام ضبط می‌کنم از ترس آنکه مبادا تا سفر بعد سنگ‌ها را از میان برداشته باشند.

یکی از سنگ‌ها چنین است:

«در سال هزار و سیصد و شش از هجرت که حکومت قصبه نی‌ریز در اداره حاکم عادل جناب جلالت مآب آقای نصیرالملک دام مجده بود و عالیجاه مقرب الخاقان حیدر قلی خان به نیابت مستقر بود نظر به رعایت حال فقرا… دیوان… برقرار و کارگزاران رفع نموده و هرکس بعد از این باعث بدعت شود روز قیامت خود… با … و یزید و تابعان یزید محشور شود. آمین یا رب العالمین.» (افشار، ۱۳۵۵، ص ۳۶۷)

نگارنده سنگ‌نوشته را چنین می‌خواند:

«در سال هزار و سیصد و شش از هجرت که حکومت قصبه نی‌ریز در اداره حاکم عادل جناب جلالت مآب آقای نصیر‌الملک دام مجده بود و عالی‌جاه مقرب الخاقان حیدر قلی‌خان به نیابت مستقر بود نظر به رعایت حال فقرا و دعای دولت قاهره دیوان … که نزدیک بود برقرار شود عالی‌جاه مشارالیه و کارگزاران رفع نمودند و هرکس بعد از این باعث بدعت شود در—- روز قیامت خود و تابعانش با … و یزید و تابعان یزید محشور شود. آمین یا رب العالمین.»

بجز این کتیبه‌ها، گچ نبشته‌هایی داخل ایوان و محراب هست که محققان آن‌ها را خوانده‌اند. نگارنده گچ‌نبشته‌ای که نام دوازده امام در شش بیت آمده و واپسین بیت آن، از بین رفته است، در مقاله «بازخوانی کتیبه تخریب شده مسجد جامع کبیر» معرفی و بازخوانی نموده که در همین شماره آمده است.

در سمت چپ محراب مسجد جامع، گچ‌نبشته‌ای هست که نگارنده آن را به گونه‌ای متفاوت با خواندن زنده‌یاد افشار و خانم اعظم منزه می‌خواند.

درباره نویسنده