پ٫ اردیبهشت ۱۳ام, ۱۴۰۳

شاخص‌ترین اثر معماری و هنری دوره‌ی امویان

مسجد صَخْره یا صخره مقدس، نام مسجدی در محوطه حریم شریف بر تپه موریا، واقع در شهر بیت المقدس است. ذیل گنبد این مسجد، صخره‌ای بزرگ به رنگ سفید مایل به کرم است که گویا قله کوه بوده‌ و در زیر قُبَّهُالصّخره قرار دارد. گنبد یا قبه طلایی مشهور که مردم آن را گنبد مسجدالاقصی می‌پندارند، بر صخره ساخته شده و گنبد مسجد صخره است.
 
این اثر که دارای دو عملکرد سیاسی و مذهبی است به عنوان مهم ترین اثر معماری هنری امویان مطرح می‌شود.

صخره: در اینجا مقصود از صخره، سنگی است که برای ادیان مسیحیت، یهودیت و اسلام مورد احترام است و یهودیان معتقدند این صخره همان کوه موریا ست که بنا بر گفته‌ی تورات ، خداوند ابراهیم را امر بر قربانی کردن اسماعیل بر این صخره نموده است.

معروف است که در شب معراج حضرت‏ محمد(ص) از روی این صخره به معراج رفتند. و طبق نوشته ثبت شده برروی سنگ، اثر پای پیامبر و اسب بالدارش براق برجا مانده است.

طول صخره از شمال به جنوب ۱۷٫۵ متر و عرض آن از مشرق به مغرب سیزده متر و ارتفاع آن یک تا دو متر است.

چگونگی شکل گیری قبه الصخره

در زمان یزید و بعد از شهادت امام حسین(ع)، امویان تحت فشار مردم از شهر مدینه رانده شدند. کعبه طی یورشی دچار آتش سوزی گردید و امویان از این بابت تا مدت های مدید مورد نکوهش قرار گرفتند. این کشمکشها در ۶۹۳ میلدی با مرگ خلیفه (عبداله بن زبیر) به پایان رسید.

جانشین یزید، عبدالملک پشت به دنیای عرب کرد، او می دانست که اورشلیم زیارتگاه یهودیان و مسیحیان می‌باشد و کوشش بسیار کرد تا اعتبار و حرمتی را که به دو شهر مقدس مسلمانان اختصاص داشت به اورشلیم منتقل نماید و باتوجه به منافع مادی که از تجمع سه دین معتبر دنیا در یک مکان واحد مقدس حاصل می‌شد، تلاش داشت تا سومین شهر مقدس مسلمانان را به قطب پر جاذبه‌ای تبدیل نماید.

برای تحقق بخشیدن به چنین آرمانی، عبدالملک دستور ساختن بنایی با شکوه و جلالی بی نظیر در قله موریا، محلی که یهودیان جشن یادبود حضرت ابراهیم (جدّ مشترک یهودیان و مسیحیان) را در آنجا به پا می کردند داد. پس قبه الصخره در محل قدیمی معبد سلیمان بنا شد، معبدی که زمانی به وسیله بخت النصر ویران و دوباره به دست هرود ساخته شد و بار دیگر در سال ۷۰ میلادی تیتوس اقدام به تخریب آن نمود.

نیت آن بود که قبه الصخره به عنوان کانونی همه توجهات را به خود جلب کرده و مرکزیتی در میان مساجد مسلمانان داشته باشد و به این ترتیب همان خصوصیت و و وِیژگی که متعلق به خانه پیغمبر بود، به این مکان اختصاص یابد.

شکل گیری معماری اثر

بنای مذکور بین سالهای ۶۹۲ و ۶۸۷ میلادی با چنان وسواس و دقتی ساخته شد که اهمیت آن بسیار چشمگیر و زیبایی و غنای آن با شاهکارهای بیزانسی بیت المقدس مانند کلیسای آسنسیون و یا کلیسای سنت سپولکر برابری می زد.

خلیفه در پایتخت خود دمشق، معماری از بیزانس و استاد کاران مسیحی از سوریه به همراه موزایک سازانی را که به احتمال قوی از قسطنطنیه بودند، فراخواند.

معمار این بنا، طبق سنت مسیحیان نوعی گورستان شهدای مسیحی روی صخره مقدس بنا کرد. با شناختی که از آن داریم، تا اینجا شباهتی به مسجد ندارد. بنای مسجد به اجبار شکل جهت داری را می خواهد و چنین طرحی با توجه به اینکه دارای یک نقطه مرکزی است، جوابگوی آن نمی باشد، زیرا قبه الصخره بر طبق نظر سازنده آن بایستی کانون جهان اسلام باشد و خود جایگزین نقش والای کعبه شود، بنای هشت گوش بر روی صخره مقدس قرار دارد. دو رواق مدور این ساختمان را احاطه کرده و با توجه با اینکه قرار بود این بنا جایگزین کعبه شود، بایستی به شکل مدور خود جابگوی آئین مراسم طواف (نظیر اعمالی که در کبعه انجام می‌شد) باشد.

 

مختصات و معماری

۱- مسجد بر روی سکویی ذوزنقه ای واقع شده که ابعاد آن عبارتند از:

ضلع شمالی ۱۵۰ متر
ضلع جنوبی ۱۲۵ متر
و اضلاع طرفین هر یک ۱۶۰ متر

۲- شکل قبه الصخره خلاف ساختمان های مساجد و اماکن مقدس جهان که معمولا مستطیل شکل هستند، از یک هشت ضلعی منتظم تشکل گردیده که طول هر یک از اضلاع آن ۱۹٫۲۰ متر و قطر آن ۵۴٫۸۶ متر است .

۳- ساختمان قبهالصخره باز هم خلاف ساختمان مساجد معمول فقط دارای یک گنبد بزرگ می باشد که قطر آن ۲۳٫۷۷متر و ارتفاعش ۲۱ متر می باشد . ارتفاع ساختمان از کف تا انتهای گنبد ۳۳ متر است.

بنای دایره شکل مرکزی دربرگیرنده صخره است گنبدی برروی آن قرار دارد که عنوان مسجد براساس آن می‌باشد. این گنبد دارای ابعادی بزرگتر از معمول بوده و انتهای (نوک) آن مخروطی (بطور تقریب) است. استخوان بندی اولیه در اصل چوبی است و طبق فرمول متشکله از دو پوسته تشکیل می شود. قسمت خارجی آن از مس زرین است که در سال ۱۹۶۰ میلادی با افزودن شبکه بندی فلزی و پوشششی از آلومینیوم طلایی آن را مرمت کردند.

مؤلفقین قدیم و جدید همگی در مورد هماهنگی، تناسب، توازن، درستی و کمال طرح و حجم بنا، با دیدگاه تحسین آمیز می‌نگرند، چون شالوده‌ی آن بر مجموعه‌ای دقیق و حسبا شده از خواص هندسی قرار گرفته، و محلی است که فلسفه اصلی علوم ریاضی قدیم بطور واقعی در ساخت آن بکار رفته است.

در داخل ساختمان دو ردیف ستون بر روی دو دایره متحدالمرکز قرار دارد. در دایره بزرگ هشت ستون بزرگ است که بین آنها نیز ۱۶ ستون با قطر کمتر بر روی همان دایره پایه گذاری شده است.

بر روی دایره‌ی کوچک که داخل دایره مذکور قرار دارد، چهار ستون بزرگ در چهارگوشه و بین آنها نیز مجموعا دوازده ستون ساده تعبیه شده است. گنبد بر روی ستون های این دایره احداث گردیده است. فواصل بین این ستون ها به کمک محجری چوبی و مشبک با ارتفاع متجاوز از یک متر محصور شده است .در حقیقت این محجر به منظور محفوظ داشتن صخره مقدس احداث گردیده است.

در کنار یکی از ستون ها و در قسمت جنوبی صخره مقدس، محفظه ای ساخته شده است که به وسیله ی نردبانی فلزی به سقف گنبد متصل می شود که به نشانه ی محل حرکت تاریخی پیامبر اسلام (ص) برای معراج سماوی مذکور در تفاسیر است.

نور و روشنایی داخل ساختمان به وسیله‌ی دو ردیف پنجره تامین می‌گردد که یک ردیف آن در دیوار های هشت ضلعی و ردیف دیگر در دیواره تحتانی ساختمان است ساقه گنبد دارای شانزده پنجره است. این دیوراها با بهترین سنگهای مرمر و نیز دیوار های بالا با بهترین کاشی های ایرانی و عثمانی پوشیده شده اند. در سطح درونی گنبد آیاتی از قرآن مجید با بهترین خط و با طلای ناب نوشته شده است.

رمز و نشانگان

می‌دانیم که اعداد نزد قدما، روشی است برای دستیابی به واقعیت و هر تغییر آهنگ آن وسیله‌ای برای دستیابی به دنیای تخیلات بود. در نظریات افلاطون شکل های هندسی ناب نیز به مانند اعداد، مظهری از واقعیت تغییر ناپذیر عالم دیگر می باشند، و بدین ترتیب دنیای کوچک معماری نیز می‌تواند قوانین عالم فلکی را که خود در کشف رمز و راز آن شریک بوده است، بیان نماید.

در گنبد صخره (قبه الصخره) تمامی این رمز و نشان، در گذر از مربع به دایره و از زمین به آسمان بوسیله هشت ضلعی یا چند ضلعی ها که تکرار آنها می‌باشند، نهفته است. زیرا به شکل دورانی، تداعی تربیع دایره و معنای وحدت جسم و جان را القا می کند.

شباهت تکان دهنده ای ما بین نقشه گنبد صخره و هشت ضلعی سیمئون لزتیلیت در کلات صمان (سوریه) و کلیسای جامع بوسرای سنت ویتال در راون (۵۳۰ میلادی) وجود دارد.

پایان کار و چرایی شباهت قبه الصخره به مسجدالاقصی

شک نیست خلیفه عبدالملک و معماران بیزانسی او سعی در رسیدن به الگوی مشابهی از نظر نقش بنا و مفهوم عمیق آن داشتند، لیکن جستسجو در این جهت به هدف مطلوبی نرسید. پس از یک سال که بنای گنبد صخره به پایان رسید شورش و طغیان عبدالله بن زبیر نیز فروکش کرد و از طرف دیگر خلافت عبدالملک نیز (۷۰۵ میلادی) خاتمه یافت. در این حال، دیگر سیاست او برای انتقال کانون اسلامی به بیت المقدس مفهوم خود را از دست داد. زیرا دسترسی به مکان های مقدس عربستان نیز آزاد شده بود. جانشین او، الولید (ولیدبن عبدالملک) که از بزرگ ترین سازندگان بناهای اسلامی است، به تکمیل مدول گنبد صخره پرداخت و مسجدی با خصوصیات و ویژگی‌های واقعی به نام مسجد الاقصی بوجود آورد.

 

فریده کریمی

درباره نویسنده