پ٫ اردیبهشت ۱۳ام, ۱۴۰۳

خانه قاجاری “کیومرث میرزا” در ساری در حال فراموشی

مازندران یک سالی است که خانه تاریخی «کیومرث میرزا» یا «خانه کیومرثی» محله قدیمی «آب‌انبار نو» (در گویش محلی نوآمبار)، به آرامی مرگ تدریجی خود را تجربه می‌کند.

آب‌انبار نو از محله‌های بافت تاریخی ساری است که از سمت شمال به محله‌های قدیمی «شاه‌غازی»، جنوب به «حاجی‌آباد»، شرق به «اصانلو محله» و از سمت غرب به محله «عباس‌خانی» یا «تکیه چراغ‌برق» متصل است.

این محله در گذشته «چاله‌باغ» نام داشت و سفرنامه‌نویسان خارجی بسیاری ازجمله «ملگونف» و «رابینو» در سفرنامه‌های خود از آن با نام «چاله‌باک» و «چاله‌باغ» یاد کرده‌اند.

اهمیت تاریخی این محله از آن جهت است که بیشتر بناهای تاریخی مرکز استان در آن قرار دارند و این محله و بناهای آن محل تولد، زندگی و فعالیت برخی از مهم‌ترین شخصیت‌های تاریخی، علمی و رجل سیاسی مازندران در گذشته بوده‌اند.

 

کیومرث میرزا که بود؟

خانه کیومرثی منسوب به کیومرث میرزا؛ فرزند «شاهزاده محمدقلی میرزای مُلک‌آرا»، از شاهزادگان قاجاری مازندران است. این شاهزاده قاجاری که فرزند «فتحعلی شاه» قاجار بود، نزدیک به ۳۵ سال؛ یعنی تا اوایل حکومت «محمد شاه» قاجار حاکمیت مازندران قدیم (محدوده‌ای بین گرگان قدیم تا رودسر) را در اختیار داشت.

محمدقلی میرزا پس از درگذشت «عباس میرزا» ولیعهد، بزرگ‌ترین فرزند این خاندان به شمار می‌آمد و دعوی سلطنت نیز داشت و به قولی، سکه نیز ضرب کرد، او با تمهیدات قائم‌مقام فراهانی راهی تهران شده و بعد به همدان تبعید می‌شود، اما فرزندان او همچنان در مازندران ساکن بودند. بازماندگان و اعقاب کیومرث میرزا با نام «کیومرثی» در ساری شناخته می‌شوند و همگی از فرزندان، نوادگان و نتیجه‌های او هستند.

 

مرثیه‌ای برای خانه پلاک ۴۸، کوچه آب‌انبار نو

خانه قاجاری کیومرثی تا همین پنج سال قبل محل سکونت بازماندگان کیومرث میرزا بود، با تخلیه خانه زوال آن آغاز و در یک سال از بنایی تاریخی به مخروبه‌ای برای تجمع معتادان و افراد بی‌خانمان تبدیل می‌شود.

حالا خانه تاریخی کیومرثی در کنج خلوت کوچه آب‌انبار نو، مثل پیرمردی فرتوت و تکیده عزلت گزیده است.

از چهار راه برق و موزه کلبادی که رد شویم کمی مانده به میدانگاه آب‌انبار نو، خانه‌ای دو طبقه با نمای آجر، پنجره‌های خالی، دری تکیده در دل دیوار، سقفی فروریخته، درهای باز و زباله‌های رهاشده در آستانه بنا خودنمایی می‌کند.

در ورودی بنا دو لنگه و چوبی است و طی این سال‌ها، تزیینات فلزکاری روی آن ازجمله قفل و کلون، چند گلمیخ و کوبه‌های زنانه و مردانه از دستبرد سارقان در امان مانده‌اند. از ارسی عظیم و باشکوه سردر خانه کیومرثی که شیشه‌های رنگین آن در روزهای آفتابی شهر چهره محله آب‌انبار نو را درخشان می‌ساخت، سه قاب خالی مانده که بخشی از ارسی‌ها در فضای بالایی آن هنوز نفس می‌کشد.

در سمت راست در ورودی دو زنگ قدیمی؛ یکی بر دیوار و دیگری بر چارچوب در قرار دارند که نشان از قدمت حضور خاندان کیومرث میرزا در این خانه دارد.

در پشت و بخش داخلی در، نعل اسبی کوچک نصب شده، کسی چه می‌داند! شاید کیومرث میرزا حین نصب آن در دل آرزو کرده جز بخت و اقبال نصیب این خانه و اهالی آن نباشد.

چهره رنجور خانه کیومرثی با ورود به آن عیان‌تر می‌شود، گودال آب مانده از باران روزهای قبل به استقبالم می‌آید، با پا گذاشتن روی آجرهای رها شده در آب به داخل خانه می‌روم. خانه به دو بخش تقسیم می‌شود؛ بنای قاجاری دو طبقه که در ورودی قرار دارد و بنای پهلوی که بعدها در حیاط خانه ساخته شد. هر دو بنا مورد دستبرد و تخریب قرار گرفته‌اند و تعدادی از درها و ارسی‌های بنا نیز در گذر زمان و بی‌توجهی به فروش رسیده است.

سمت راست در ورودی پلکانی مارپیچ به طبقه بالا هدایتم می‌کند، در طبقه بالا آسمان آبی جای سقف فروریخته بنا را گرفته است، کنار راه‌پله بقایای آشپزخانه‌ای مخروبه و در طرفین اتاق‌هایی با کف چوبی قرار دارند، خطر ریزش مانع از ورودم می‌شود.

در راهروی ورودی فرشی قرمز رنگ نشان از حضور افرادی در این خانه دارد، تنها دو اتاق سمت چپ کمی سالم‌اند و هنوز بقایای اسباب ساکنان قدیمی خانه ازجمله چند کمد، مبل و مانند این‌ها در آن دیده می‌شود. بالای طاقچه راهرو نیز به تصور یافتن اشیای قیمتی حفر شده‌است.

اتاق‌های طبقه همکف خانه با لباس‌های مردانه، فرش، رختخواب و نخاله‌ها پر شده‌، روی دیوارهای داخلی و بیرونی اتاق سمت راست دیوارنویسی‌هایی به سال ۱۳۹۹ دیده می‌شود. به نظر می‌رسد نویسنده از ساکنان یا وابستگان خاندان کیومرثی بوده و خاطرات بسیاری از این خانه تاریخی دارد، در بخشی از دیوارنویسی نامفهوم آمده «امروز ۱۳۹۹.۳.۲، سه‌شنبه، گفتم تا این دیوارم مثه بقیه دیوارها خراب نشده پس فرصتو غنیمت شمردم تا یادی کنم از کسایی که این دیوار و تمام دیوارهای این خونه چه حادثه‌هایی رو تجربه کرده و دیده و چه خاطرات شیرین وفراموش‌نشدنی حتی بعد از چند نسل در موردشون بحثِ مجالس می‌شه، خلاصه بگم برات این اتاق علیِ کیومرثی بود …».

بنای پهلوی در ضلع مقابل قرار دارد. روی ایوان بنای قاجاری که می‌روم نشانه‌هایی از روزگار درخشان خانه دیده می‌شود، طاق‌های معماری روی دیوار و بالای درها، تزیینات آجرکاری و مانند آن نشان می‌دهد این بنا در روزگاری نه‌چندان دور محل زندگی فردی دوستدار فرهنگ و تاریخ بود.

فاصله بین دو بنا را با احتیاط از روی نخاله‌ها طی می‌کنم و به بخش پهلوی خانه می‌رسم، دو طرف پلکان را آجرهای مربع و مستطیلی پر کرده که به نظر می‌رسد متعلق به بخش قاجاری بنا باشد.

در بخش پشتی یک حوض آبی رنگ دیده می‌شود که در آن درختان انجیر روییده، از بنای پهلوی انباری زیر ساختمان که در بخش زیرین اتاق سمت راست مدفون شده، پلکانی در میانه بنا و بقایای چند اتاق که با درختان انجیر و گیاهان خودرو پر شده، باقی مانده‌ است.

خانه‌ای اعیانی با ویژگی‌های منحصربفرد

این بنا درحقیقت خانه‌ اعیانی کیومرث میرزا بود که در دو طبقه و با ویژگی‌های منحصربفرد معماری ازجمله در اصلی دو لنگه با قطعات فلزکاری، هشتی، پیرنشین و سر در مزین به ارسی ساخته شد.

خانه کیومرثی از آخرین بازماندگان زیباترین خانه‌های تاریخی ساری به شمار می‌آید که باوجود سکونت نوادگان کیومرث میرزا در آن و تغییر معماری داخلی، ساختار اصلی بنا تغییر چندانی نداشته‌ است.

خانه تاریخی کیومرثی باوجود پیگیری دوستداران میراث فرهنگی در یک سال گذشته، ثبت ملی نشده و حفاظت و احیای این بنا مورد بی‌توجهی قرار گرفته‌، دستبرد سارقان و تجمع معتادان و افراد بی‌خانمان در این بنای تاریخی در حالی انجام می‌شود که محل استقرار یگان حفاظت میراث فرهنگی در فاصله صد متری این بنا واقع شده است.

درصورت تداوم بی‌توجهی باید شاهد از بین رفتن خانه پلاک ۴۸ محله آب‌انبار نو و چهره تاریخی و فرهیخته کیومرث میرزا از تاریخ و میراث مازندران بود.

ایلنا

درباره نویسنده