پ٫ فروردین ۹ام, ۱۴۰۳

خانه‌ای که میزبان ۵ شازده قجری بود

تنها موزه‌گرافیک کشور در شمال‌شرق تهران و محله تهرانپارس قرار دارد. حضور در این موزه مصداق یک تیر و دو نشان است؛ چون ساختمان موزه، عمارت تاریخی ارباب هرمز است که با معماری زیبا و چشم‌نواز در بخش شمالی بوستان پلیس جا خوش کرده‌است.در هفته موزه‌ها، مرور سرگذشت این عمارت تاریخی که از اواخر دوره قاجار چون نگینی در باغ اناری می‌درخشد، خالی از لطف نیست.

حالا را نبینید که ساختمان موزه گرافیک در یک نقطه دنج و خلوت بوستان پلیس روزهای آرامی را می‌گذراند؛ روزگاری در این عمارت و فضای سبز وسیعی که اطرافش را احاطه کرده، برو بیایی بوده و از شاهزادگان و دولت‌مردان قجر تا اشراف و خوانین در آن رفت و آمد داشتند. بنا بر اسناد و شواهد تاریخی، نخستین مالک عمارت و اراضی اطراف آن، یکی از رجال قاجار به نام حاج «محمدخان ابری» معروف به «حاجب‌الدوله» بوده و پس از او این اراضی به فرزندش «محمدحسین خان مشیر» می‌رسد.

در زمان «مظفرالدین شاه»، «میرزا نصرالله» ملقب به «ناصرالسلطنه» آن را تصرف کرده و بعد از دست یافتن مشروطه خواهان بر تهران، مالکیت اراضی به «لطف‌علی امیر مفخم» وزیر جنگ قاجار و پس از آن به فرزندش «ابوالقاسم بختیار» می‌رسد. بختیار سال ۲۷ باغ اناری و عمارت را به هرمز آرش از بانیان بزرگ تهرانپاس که بین محلی‌ها به «ارباب هرمز» معروف بوده، واگذار می‌کند و از آن زمان، این بنای تاریخی به عمارت ارباب هرمز معروف می‌شود.

 خانه‌ای که میزبان ۵ شازده قجری شد | خاطرات دور یک عمارت تاریخی از زبان سرکارگر ارباب هرمز

 

ناگفته های عمارت ارباب هرمز

از نمای داخلی باغ و عمارت اربابی تصاویری در دست نیست، اما «صابر فیروزی» از ساکنان قدیمی محله تهرانپارس که روزگاری در عمارت ارباب هرمز رفت و آمد داشته، دراین‌باره می‌گوید: «شکل اصلی عمارت از اول به همین صورت و اطرافش باغی پر از درختان انار که با چینه‌ای کاهگلی محصور شده بود. باغ دو تا در داشت، سمت غرب یک در بزرگ آهنی بود که مستقیم به سمت عمارت می‌رفت و اغلب رفت وآمدها از این در انجام می‌شد. یک در کوچک هم سمت جنوب باغ هم برای ورود و خروج کارگرها بود. به گوشه‌ای از باغ که حدود ۲۰ خانه کارگری بود قلعه می‌گفتند و کارگرها و باغبان‌ها در آن زندگی می‌کردند؛ سمت چپ قلعه هم گاوداری و استخر آب بود. تعدادی از کارگرها مازندرانی و تعدادی هم یزدی و از همشهریان ارباب بودند. راهی که به عمارت می‌رسید سنگفرش نشده و خاکی بود و ارباب هرمز با ماشینش که یک بنز مشکی بود، وارد باغ می شد. تا سال‌ها خود ارباب هرمز رانندگی می‌کرد و بعدها که سنش بالا رفت و کسالت داشت، راننده گرفته بود. بیماری قند اواخر ارباب را خیلی اذیت می‌کرد و منجر به قطع پایش شد.»

 خانه‌ای که میزبان ۵ شازده قجری شد | خاطرات دور یک عمارت تاریخی از زبان سرکارگر ارباب هرمز

 

ساکنان قدیمی عمارت

فیروزی که روزگاری سرکارگر ارباب بوده و به داخل خانه او رفت وآمد داشته، از جزئیات زندگی ساکنان عمارت اینطور یاد می‌کند: «طبقه بالای عمارت اتاق خواب، پذیرایی و آشپزخانه و محل زندگی ارباب بود و طبقه پایین مختص مهمان‌ها و مباشرها. خدیجه خانم و دختر و پسرش آشپزی و امورات داخل عمارت را بر عهده داشتند. پری خانم، همسر ارباب هرمز با فرزندانش (۲ پسر و ۳ دختر به نام‌های رویین تن، تهمتن، دلنواز، زرین و یاسمین) اغلب ساکن هندوستان بودند و خود ارباب هم تا آبان ماه ساکن عمارت بود و محصولات باغ را که جمع می کرد به هندوستان می‌رفت.»

 خانه‌ای که میزبان ۵ شازده قجری شد | خاطرات دور یک عمارت تاریخی از زبان سرکارگر ارباب هرمز

تولد موزه گرافیک

پس از فوت ارباب هرمز در سال ۱۳۵۱ و مهاجرت خانواده‌اش به خارج از کشور در سال ۱۳۵۷ عمارت به حال خود رها و کم کم به خرابه‌ تبدیل شد. تا این که در سال ۱۳۹۰ سازمان زیباسازی شهر تهران، آن را ‌بازسازی و در سال ۱۳۹۳ با کاربری موزه گرافیک به بستری ارزشمند و پویا از جهان گرافیک مبدل کرد.

همشهری آنلاین

درباره نویسنده